به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین،ارزش ریال ایران در سال گذشته به یک سوم تنزل یافته و این ادعا را که اقتصاد ایران دچار تلاطم است را تقویت میکند اما با وجود اینکه کاهش ارزش ریال نگران کننده است این مساله به معنای ضعف واقعی اقتصاد نیست. این تنزل ارزش ریال شبیه به حبابی برای حفاظت از داراییهاست.
بیژن خواجهپور مشاور تجاری ایران در گفتوگو با المانتیور به شش رانه کاهش ارزش ریال پرداخته و گفته: اولین رانه معضلات مدیریتی و سیاست گذاری در بانک مرکزی نظیر تفاوت نرخ ارز در بازار آزاد و بازار رسمی است.
مداخلات مخرب بانک مرکزی در بازار ارز برای مهار کاهش ارز یکی از این چالش هاست. این بخش توزیع به کاهش ارزش ریال منجر شده است.
در بخش تقاضا شاهد فشار تورمی و تقاضا برای بازگشت سرمایه و وضعیت روانی بازار هستیم. برای فهم بهتر این فاکتورها باید به دادههایی که در سال گذشته منتشر شده توجه کرد.
این رسانه در ادامه به چهار فاکتور از جمله وضعیت تورم بر اساس گزارشهای ماهانه بانک مرکزی، نوسانات بازار مسکن با استفاده از میانگین قیمت در هر متر مربع در معاملات مسکونی، قیمت ریالی طلا و نرخ ارز رسمی و مقایسه آن با نرخ ارز در بازار آزاد اشاره کرده و نوشت: هنگامی که این شاخصها را در یک دوره 12 ماهه مقایسه میکنیم، تضعیف شتابان ریال مشهود است.
قیمت طلا 30. 15 پوینت اقزایش داشته در حالی که قیمت دلار 30. 75 پوینت بالا رفته است. در همین دوره تقریبا شاهد دو برابر شدن نرخ رسمی ارز بودیم. در همین حال تورم تنها یک درصد افزایش داشته و به 9. 6 درصد رسیده است.
در این گزارش گفته شده قیمت مسکن تقریبا ثابت بوده. میانگین قیمت هر متر مربع در تهران 12 پوینت نسبت به سال گذشته افزایش داشته و این وضعیت منحصر به فردی در بازار ایجاد کرده است. چرا که افزایش قیمتها در بازار ناشی از افزایش نقاضا نبوده است و در عوض تردیدی را در میان فروشندههایی که میخواهند داراییشان را نقد کنند به وجود آورده است.
المانیتور در ادامه با اشاره به ثبات نسبی در نرخ تورم و قیمت میانگین مسکن نوشت: این نرخها نشان میدهد که قدرت خرید مردم به ریال تا حد زیادی ثابت مانده است. این مساله زمانی اهمیت دارد که برخی معتقدند افزایش تورم و قیمت مسکن با 18 درصد نرخ سود بانکی جبران شده است.
به این ترتیب کاهش ارزش ریال کوتاه مدت است.
تحقیقات عباس ولدخانی محقق امور اقتصادی درباره محرکهای اصلی نرخ ارز در بازار آزاد با استفاده از دادههای سالهای 1960 تا 2002 نشان میدهد در این دوره ریال به طور میانگین سالانه 13 درصد در برابر دلار کاهش ارزش داشته است.
ولدخانی به این نتیجه رسیده که منابع کوتاه مدت ادامه کاهش ارزش ریال منجر به افزایش قیمتهای شدید در داخل کشور (در مقایسه با نرخ پایین تورم در آمریکا) میشود و رشد واقعی جی دی پی را ناچیز خواهد کرد. این یافتهها با تحقیقات اقتصادی در بخش وسیعتر سازگار است.
در این گزارش گفته شده ایران سال گذشته با افزایش شدید قیمتها مواجه نبوده و نرخ رشد جی دی پی نیز نزول جدی نداشته است.
در واقع صندوق بین المللی پول برآورد کرده که ایران در سال 2017 رشد 3. 5 درصدی در جی دی پی خواهد داشت و این بخشی از برنامه بلند مدت توسعه اقتصادی است. بنابراین چرا ایرانیها با مشکل ارز و طلا مواجه شدهاند و نرخ ارز به بالاترین نرخهای تاریخی نزدیک شده است؟
به گزارش ایلنا، المانیتور در توضیخ نوشت: این اتفاقات در رفتار سرمایه گذاری نهفته است. توانایی تولید ثروت در یک محیط اقتصادی ضعیف مهارتی است که عمدتا توسط طبقه متوسط رو به بالا در طول چندین دهه به ظهور گذاشته شده و این مهارت به منظور محافظت از خود در برابر دستمزدهای راکد و افزایش قیمتها و عدم اطمینان در بازار است. این بدان معنی است که این مهارتهای سرمایه گذاری روش جدیدی را به کار گرفته و لازم به ذکر است که گسترش صرافیها به ویژه در شمال شهر تهران و گسترش موازی وب سایتهای گزارشگری مالی نیز گمانه زنی درباره ارز را سادهتر کرده است.
ایرانیها میتوانند به سادگی قیمتهای بازار را روی موبایلهای خود چک کنند و به نزدیکترین صرافی رفته و ریال خود را به ارز خارجی تبدیل کنند. این روزها دیدن صفی طولانی در کنار صرافیهایی که در بوتیکها و فروشگاههای تهران است غیر معمول است.
در این گزارش به ابعاد دیگری از رفتار سرمایه گذاری مردم نیز اشاره شده و گفته شده به سرعت تضعیف ریال در ماه دسامبر توجه کنید.
میتوان گفت این تضعیف به چالشهای بانکی ایران و تظاهراتهای کشور و البته دشمنیهای اخیر آمریکا نیز ارتباط داشته است.
پیگیری این اتفاقات از طریق تلگرام برای سرمایه گذاران ایرانی کافی بود که بدون توجه به وضعیت واقعی اقتصاد فکر کنند خرید ارز قویتر امروز میتواند برای فردا ارزشمندتر باشد.
در همین زمان روحانی سخنرانیای داشت و مدعی شد هیچ دلیلی برای کاهش ارزش ریال وجود ندارد و به مردم توصیه کرد راههای بهتری برای حفظ داراییهایشان پیدا کنند. با این وجود برای مقامات ایران سخت بود که با این پدیده جدید مواجه شوند.
از همه اینها گذشته اگر نرخ ارز خارجی از شرایط اقتصاد واقعی ایران جدا باشد توانایی دولت برای تقویت ریال از طریق سیاستهای پولی کاهش پیدا خواهد کرد. به این ترتیب با اینکه قابل درک است اما تعجیل مردم برای تبدیل پولشان به ارز نباید شاخص اصلی در رکود اقتصادی در نظر گرفته شود اما با توجه به افزایش گمانه زنیها این میتواند یک علت بالقوه پیشرو باشد.