مازن یوسف، وزیر صنعت سوریه گفته است: «قیمت خودروهای شرکت ایرانی مناسب است و اخیراً ۳۳۸ دستگاه خودروی پژو وارد این کشور شده است».
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین، این نمونهای از اظهارنظراتی است که در هفتهها و ماههای اخیر در رسانهها بازتاب مییابد، فصل مشترک همه این سخنان روی یک محور میچرخد: کاهش ارزش ریال در برابر دلار باعث افزایش جذابیت صادراتی کالاها می شود. پرسش این است: آیا واقعاً کاهش ارزش پول ملی کشور میتواند در بازارهای صادراتی به نفع صادرکنندگان کشور تمام شود؟
مهم این است که به قیمت تعادلی ارز برسیم
رئیس اتاق مشترک ایران و عراق میگوید: اگر نرخ ارز پایین بیاید بهنفع مصرفکننده کالاهای داخلی، به سود تولیدکننده و سرمایه گذار داخلی خواهد بود اما اگر نرخ ارز بالا برود طبیعتاً بهنفع صادرکننده است چون در برابر یک مقدار مشخص ارز، ریال بیشتری نصیبش میشود. افزایش نرخ ارز بهنفع دولت هم خواهد بود چون درآمد بیشتری به داخل کشور میآورد اما در یک نگاه کلی باید گفت کاهش ارزش پول ملی زمانی میتواند برای صادرکننده نفع بالایی داشته باشد که بخواهد یک بار کالا صادر کند، در این صورت افزایش نرخ ارز به نفع صادرکننده خواهد بود در صورتی که در واقعیت این طور نیست چون صادرکننده چرخه خرید کالا از داخل و صادرات را ادامه خواهد داد و در این صورت سود چندان چشمگیری در کار نخواهد بود.
آل اسحاق، ریشه این اتفاق را در تأثیر افزایش نرخ ارز روی قیمت کالاهای تولید داخل در حوزههای مختلف صنعتی، کشاورزی و... میداند و میگوید: موضوع این است که افزایش نرخ ارز هزینه قیمت تمام شده کالا را بالا میبرد اما در مجموع میشود گفت نرخ متعادل رو به بالا برای صادرکننده مثبت است به شرط اینکه صادرکنندگان در بازارهای صادراتی با هم به رقابت برنخیزند چون رقابت آنها در بازارها عملاً قیمت را پایین خواهد آورد یا مثلاً در کالاهایی که ما به عراق صادر میکنیم رقابت بین فروشندگان مابه التفاوت سود را عملاً نصیب طرف عراقی میکند. در واقع در نگاه اول این موضوع میتواند به نفع صادرات باشد اما آنچه که مهم است رسیدن به قیمت تعادلی برای نرخ ارز است چون قیمت تعادلی ارز هم به نفع صادرکنندگان خواهد بود هم به نفع تولیدکنندگان و هم کشور و در نهایت مهم است ما به این قیمت تعادلی برسیم.
اگر زیرساخت صادراتی داشتیم بهنفع کشور بود
اما سید باقر شریفزاده، نایب رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی میگوید: کاهش ارزش پول ملی ظاهراً میتواند به توسعه صادرات کمک کند اما واقعیت این است که این مهم در صورتی اتفاق میافتد که بسترها و زیرساختهای صادراتی فراهم شده باشد، در حالی که ما هنوز در الفبای صادرات ماندهایم و هنوز در «پیمان سپاری ارزی» مشکل داریم. ما در تعریف توسعه میگوییم همه چیز با هم رشد میکند بنابراین کاهش ارزش پول ملی در یک فضایی میتواند به ما کمک کند که بسترهای صادرات محوری، برون سپاری، تعامل با دنیا، حمل و نقل و حمایت از تولید داخل و مشوقهای نمایشگاهی موجود باشد، در صورتی که تولیدکنندگان ما همچنان مشکل برگشت پول دارند چون بانکها نمیتوانند پول ما را عودت دهند در حالی که وقتی به کشور همسایهمان ترکیه نگاه میکنیم میبینیم این کشور زیرساختهای صادراتی را ایجاد کرده چون با دنیا در تعامل است و از صادرکنندگان به مفهوم واقعی کلمه حمایت میکند و به آنها انگیزه صادرات میدهد، در حالی که ما هنوز جوایز صادراتی سالهای قبل صادرکنندگان را پرداخت نکردهایم، از طرف دیگر توجه کنیم که تولیدکنندگان اقلام خود را با ارز آزاد تهیه میکنند و محمل فکری روی دلارِ 14000 تومانی است. نکته دیگر اینکه عمده ارزهایی که به داخل کشور میآید نه از طرف بخش خصوصی، که از سوی دولت است. علاوه بر ارز نفتی، 80 درصد ارز صادرات پتروشیمی و مواد معدنی دست دولت است بنابراین بخش خصوصی مانور چندان بالایی در این حوزه ندارد.
کاهش ارزش پولی، فاجعه نیست
اما عادل پیغامی، اقتصاددان و استاد دانشگاه مترادف دانستن تضعیف پول ملی با تضعیف اقتصاد را یک اشتباه میداند و میگوید: با تأسف دولتها در دورههای مختلف در این دام اشتباه محاسباتی افتادهاند و با این الگوی فکری در پی ثابت نگه داشتن نرخ ارز برآمدهاند که نتیجه این رویه، شوکهای مداوم ارزی و آشفتگی در بازارهای کشور بوده است. این کارشناس معتقد است ما نیاز به یک پوستاندازی در فرهنگ عمومی خود داریم و این تصور که تضعیف پول ملی یک فاجعه است باید اصلاح شود چون کاهش ارزش پول ملی میتواند یک فرصت اشتغالزایی و صادراتی برای کشور باشد. همچنان که در دورههای گذشته هم دیدیم به خاطر مزیت قیمتی صادرات آبزیان، ماهیگیری در جنوب کشور دوباره رونق گرفت یا کشاورزان محصولات خود را با قیمت مناسبی به بازارهای منطقهای صادر کردند.