بازار سرمایه یک مفهوم جهانشمول و بازاری قاعدهمند است، بنابراین باید امیدوار بود که استفاده از سازوکارهای قانونی بتواند جلوی این رانتها را بگیرد.
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین،سیدعلی حسینی، مدیر عامل بورس انرژی تهران، در آستانه عرضه 700 هزار بشکهای نفت خام سبک به فعالان بخش خصوصی، از شرایط خرید و فروش نفت در این بورس سخن به میان آورده و چنین اقدامی را باعث جلوگیری از هرگونه رانت و فساد در دوره تحریمها دانسته است.
او توضیح داده که چگونه خریداران نفت، قادرند تا در دور دوم عرضه نفت در بورس انرژی، وارد معامله شوند و بتوانند با خرید نفت هم کشف قیمت کرده و هم آن را با قیمتی جذاب خریداری کنند و به بازارهای هدفشان بفرستند.
ارزیابی شما از عرضه اولیه نفت خام صادراتی ایران در بورس انرژی چیست؟
طبعاً راهاندازی یک بازار تابع زمان است. بعد از آنکه مقررات کار بهلحاظ بستر قانونی و فناوری آماده و همگرایی لازم بین بورس و خریداران احتمالی ایجاد شود، نیاز به زمان است که بازار به مشتریان معرفی و روی بازارهای هدف کار صورت گیرد. ضمن آنکه باید شرایط عرضه را محک زد تا بازار به وضعیت متعادل و منطقی برسد. از اینرو به نظر من عرضه اول نفت خام سبک صادراتی ایران در بورس انرژی تجربه موفقی بود.
بعد از گذشت 16 سال که این موضوع قرار بود عملیاتی شود و افت و خیزهای زیادی داشت؛ در ششم آبان ماه امسال این کار اجرایی شد. البته پشت این عرضه کارهای زیادی انجام گرفت. از تدوین اطلاعات عرضه تا طراحی آن. جلسات زیادی در سطوح عالی برگزار و بحثهای کارشناسی روی آن شد.
در مورد سایر کالاهایی که در بورس انرژی عرضه میشود، نیز روند بههمین ترتیب بوده است. در زمان شروع کار شرایط مانند امروز نبود. وقت میبرد تا مجریان کار بازخوردهای لازم را بگیرند و شرایط را اصلاح کنند و بازار هدف هم با عرضههای بورسی خودش را تطبیق دهد.
فکر میکنید اجرای این تصمیم 16 ساله همزمان با بازگشت تحریمها منطقی است؟
این تصمیم متعلق به امروز نیست و از سال 1381 تاکنون در برنامه دولتها بوده است. در قانون برنامه سوم توسعه دولت مکلف به راهاندازی بورسهای کالایی شد و این روند ادامه یافت تا آنکه در ماده 4 برنامه ششم توسعه دولت موظف به عرضه نفت خام و فرآوردههای نفتی در بورس انرژی ایران شد و ابزارهای مهندسی مالی را به این منظور راهاندازی کرد. برخی این اقدام را یک اتفاق لحظهای و مقطعی میبینند که شاید ناشی از اطلاعات کم آنها باشد. اما 16 سال بحث، بررسی، تبادلنظر و مقرراتگذاری اتفاق افتاده تا در این تاریخ قانون کشور بهطور رسمی عملیاتی شده است.
اجازه دهید این سؤال را از زاویه دیگری مطرح کنم. اینکه بعد از 16 سال اجرای قانون به زمانی در آستانه تحریمهای امریکا موکول میشود، دلیل خاصی داشت؟
از نظر ما خیر. اما ممکن است برخی از دستگاههای ذینفع نظیر شرکت ملی نفت عزمش را در چند ماه اخیر شدت بخشیده باشد. با این حال تقارن زمانی اصل موضوع را نمیتواند تحتالشعاع قرار دهد. اصل موضوع این است که ایران یکی از بزرگترین ذخایر نفت خام دنیا را دارد و باید در روند قیمتگذاری نفت خام و فرآوردهها تأثیرگذار باشد. این موضوع تضمینکننده منافع ملی ماست، مزایای صادرات نفت خام از مسیر بورس است و به اعتقاد من ماهی را هر وقت از آب بگیریم، تازه است. باید بتوانیم نیروهای کارشناسی خودمان را در این حوزه تقویت و تربیت کنیم.
بهطور کلی به محض اینکه شرایط لازم فراهم شده و عزم وزارت نفت و همگرایی لازم میان دستگاههای مربوطه رقم خورده، کار را آغاز کردیم. سعی کردیم که از موکول شدن کار به آینده جلوگیری کنیم. موفقیت این طرح هم در منظم بودن و متداوم بودن عرضهها و اعتمادسازی برای خریداران خارجی و داخلی است. همانطور که میدانید شرکتهای حقوقی داخلی و خارجی فعالان این بخش هستند و این بازار محدودیتی ندارد.
فرض راهبردی و استراتژیکی ما این است که کشوری نظیر چین، چون بزرگترین مصرفکننده انرژی در دنیا شده از 5 سال قبل برنامهریزی کرد و امسال قراردادهای نفتی را در بورس انرژی راهاندازی کرد. از سال 2007 بورس امارات نیز راهاندازی شد. یعنی چندین سال بعد از اینکه ما قرار بود این کار را آغاز کنیم، ولی الان از ما جلوتر است و ما یک عقبماندگی تاریخی در این زمینه داریم. این تأخیر یک خطای استراتژیک و با وجود برنامه، قوانین و مصوبات قانونی بوده است. به همین خاطر هرچه این کار را زودتر آغاز و رویهها را براساس بازخوردها اصلاح کنیم تا به اهداف مورد نظر برسیم، بردهایم.
اما کارشناسان معتقدند که این طرح در سالهای اخیر در ایران اجرایی و با شکست مواجه شد. قبول دارید؟
اینها اصطلاحاتی است که برخی از دوستان مطرح میکنند اما من قبول ندارم. اصلاً کاری شروع نشده بود که با شکست مواجه شود. ما در بورس انرژی اولین بار است که این کار را اجرایی میکنیم و تا زمانی که وزارت نفت این عزم را داشته باشد و متولیان قانونگذاری کشور بخواهند که این قانون اجرا شود، ما به تداوم کار کمک خواهیم کرد و به مرور مشکلات احتمالی را نیز رفع و رویهها را اصلاح میکنیم.
در گذشته اگر تجربههایی وجود داشت، موفق نبوده و از نظر ما حتی ناقص بوده است. حتی قبلاً این طرح به صراحت در قانون برنامه توسعه وجود نداشته اما الان در برنامه ششم توسعه بهعنوان یک تکلیف مطرح میشود. همین موضوع باعث شده که دستگاههای ذیربط با خیال آسوده این کار را حمایت کنند. لذا برای نخستین بار است که بهصورت سیستماتیک فروش نفت صادراتی کشور از مسیر بورس در حال رقم خوردن است.
در منطقهای که ما الان ایستادهایم، باید تمام تلاشمان را به کار گیریم تا این اقدام منتهی به نتیجه شود و کار موفقی باشد. شفافیت، رقابت، متنوعسازی روشهای فروش نفت خام براساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی از اهداف ماست.
درسطح کلان باید بهعنوان کشوری که دارنده بزرگترین ذخایر نفت و گاز در دنیاست، بتوانیم در تعیین قیمتهای منطقهای و بینالمللی نقشآفرین باشیم. یعنی به جای Price Taker باید Price Maker باشیم و در شکلدهی به روند بازار انرژی نقش مؤثری داشته باشیم.
اما برخلاف آنچه شما به تصویر میکشید، مشکلاتی نظیر تلاطم ارزی ایران، عدم عضویت در WTO و پیروی از قوانین FATF باعث شده که کارشناسان چشمانداز مثبتی از این بورس ارائه ندهند و احتمال تبدیل شدن ایران به یک Price Maker در منطقه را ضعیف بدانند. قبول دارید؟
همانطور که اشاره کردم بخشی از نظرات منفی ناشی از کماطلاعی است. این افراد قبلاً حتی عقیده داشتند که این کار در سطح منطقه هم امکانپذیر نیست اما امروز میبینیم این بورس در کشور امارات راهاندازی شده است. البته امکان مقایسه شرایط کشورها با یکدیگر وجود ندارد. شاید امتیازاتی ما داشته باشیم که کشورهای دیگر نداشته باشند. برای مثال در بازارهای کالایی برخورداری از کالای فیزیکی یک مزیت است. چرا که بازیگران بازار میدانند که میتوانند کالای خریداری شده را تحویل بگیرند و معامله صرفاً کاغذی نیست. ما این ظرفیت را داریم اما کشوری مانند چین این ظرفیت را ندارد اما بازار نفتی را شکل داده است.
نکته دوم، هیچ کشوری صبر نمیکند و استفاده از پتانسیلها را موکول به زمانی نمیکند که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد چرا که این مدینه فاضله است و اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین در کنار اینکه ما باید بر آن مشکلات فایق بیاییم، اما به این منزله نیست که امور راهبردی و مهم کشور را متوقف کنیم. این یک اشتباه است.
از مهرماه 92 ما فعالیتهای بورس انرژی را توسعه دادهایم و الان هم متکی به عرضه نفت خام نیستیم. تمام فرآوردههای پالایشگاهی و پتروشیمی در حال عرضه است و کدهای داخلی و خارجی زیادی صادر شده است. تعداد زیادی از شرکتهای خارجی از اقصی نقاط دنیا از ما کد معاملاتی گرفتهاند. شرکتهایی از اروپای شمالی، آسیا، کانادا و غیره علاقهمند به همکاری هستند.
برخی نگاه جزئی دارند اما در بورس انرژی ما نگاه جامعنگر داریم و میخواهیم از تمام ظرفیتها استفاده کنیم. حتی پیش از آنکه شرایط به طور کامل برای فعالیتهای بورس ما فراهم شود.
فکر میکنید بورس انرژی میتواند تحریمها را مدیریت کند؟
در بورس انرژی براساس یک قانون، تجزیه و تحلیل 16 ساله کار میکنیم، بنابراین اگر کاری که انجام میدهیم بتواند به رفع مشکلات اقتصادی و تحریمی کمکی کند که عالی است اما در غیر این صورت ما یک فعالیت قانونی را انجام میدهیم.
تحریم موضوع امروز نیست. همانطور که شرکت ملی نفت ایران در تمام این سالها برای فروش نفت خام و فرآوردههای نفتی از تمام ظرفیتها استفاده کرده تا منافع ملی کشور حفظ شود ما نیز این شرکت را الگو قرار میدهیم.
مشکلات را درک میکنیم اما کار ما وابسته 100 درصد به مشکلات نیست و تلاش میکنیم که با غلبه بر این مشکلات کار را توسعه دهیم و قطعاً به تناسب اینکه مشکلات کمتر شود، امکان توسعه بیشتری خواهیم داشت.
امیدواریم با باز شدن این بازار روی طیف بیشتری از مشتریان در افزایش صادرات نفت خام مؤثر باشیم. مقامات شرکت ملی نفت هم در این مدت گفتهاند که سعی دارند تا شرایط فروش نفت خام را تسهیل کنند. مثلاً مقصد صادرات را محدود نکردهاند و شرایط تسویه را بخشی ریالی و بخشی ارزی طراحی کردهاند یا در دوره دوم عرضه که فرداست دوره تسویه از 50 به 60 روز افزایش پیدا کرده است. این کارها برای وسیع کردن بازاریابی نفت خام ممکن است اتفاق بیفتد اما امروز نمیتوانیم نتیجهگیری کنیم و این موضوع زمانبر است. هرچقدر اطمینانسازی بیشتری برای بخش خصوصی رقم بخورد و انعطاف بیشتری از سوی دولت به نمایش گذاشته شود، انگیزه اقتصادی بیشتری در فعالان اقتصادی ایجاد خواهد شد. میتوان به بورس انرژی امیدوارتر بود. نفت ایران قابل حذف کردن نیست و اگر اینطور بود تاکنون حذف شده بود منتهی در بازار مالی باید این ظرفیت را توسعه بدهیم.
فکر میکنید این مشکلات در آینده حل شوند؟
ما الان در قیمتگذاری فعال هستیم. در دو سال گذشته در عرضه LPG در منطقه فعال بودیم. بتدریج کشورهای همسایه ما قیمتها را براساس قیمتهای بورس تنظیم کردند. این موضوع فقط به خودباوری نیاز دارد تا بازار مالی را هم به اتکای امتیازاتی که داریم شکل دهیم. در بحث انرژی آنقدر توانمند هستیم که دیگران ناچارند تصمیمهای ما را در معادلات لحاظ کنند. در نفت شاخصسازی نکردهایم اما امیدواریم که با عزم راسخ و بخشهای دستاندرکار و پیگیری متولیان و سیاستگذاران کلان کشور میتوانیم در مدت کوتاهی در این حوزه نقش ایفا کنیم.
چرا که مصرفکننده دنبال کالاست و 90 درصد موضوع را کالا تشکیل میدهد. 10 درصد باقیمانده بستهبندی این کالا در قالب ابزارهای مالی و مصرفی بازار و تسهیل امور در بازار است تا بتوانید این بخش را تبدیل به یک مرجع قابل اطمینان کنید. مسیر یک مسیر روشنی است و آنکه به کجا برسیم بستگی به تلاش ما دارد. همه چیز تابع عملکرد است. سیاستمدارهای ما در حال حل مشکلات هستند و بحث روی مسائل جریان دارد اما بنبست وجود ندارد. ما سعی میکنیم از تمام ظرفیتها به شکل مطلوب استفاده کنیم.
نباید زودتر وارد انجام این کار میشدید؟
قطعاً من هم مثل شما مدعی هستم اما آیا الان نباید کار را انجام داد؟ باید تلاش کنیم که آیندگان تقاص ما را پس ندهند. وضعیت امروز ما با ماه پیش فرق میکند. ما الان یک رکورد ثبت شده در این زمینه داریم و گامهای بعدی را میتوانیم مبتنی بر این تجربه برداریم. بنابراین در مسائل اقتصادی ما باید توجه ویژهای به نقاط عطف داشته باشیم. مثل ملی شدن صنعت نفت که یک نقطه عطف است و روند، بعد از آن تغییر کرد. در صادرات نفت خام ایران قطعاً ششم آبان یک نقطه عطف است.
تعداد کدهای بورسی خارجی صادره شده چقدر است؟
بیش از 500 کد خارجی داریم. انشاءالله اگر این کار تداوم داشته باشد همانطور که در مورد سایر فرآوردهها و کالاها این تقاضا ایجاد شد برای نفت خام نیز رقم خواهد خورد.
بخش خصوصی به محرمانه بودن اطلاعات اطمینان ندارد، آیا بازار سرمایه قوانین خوب و محکمی دارد که منجر به رانتی شدن فضا نشود؟
افشای اسرار مشتریان یک جرم است. مقامات قانونی هم اگر نیاز داشته باشند با طی روند قانونی میتوانند اطلاعات را دریافت کنند اما این اصل شفافیت است و در تمام بورسهای دنیا اجرا میشود. البته این کار به معنی افشاگری عمومی نیست. مقامات قانونی و قضایی در تمام دنیا دسترسی نامحدود به اطلاعات بورس دارند اما در صورت نیاز و با طی یک روند قانون میتوانند آنها را دریافت کنند.
با این تفسیر، یعنی شرکت ملی نفت بر اساس دستورالعمل دولت، به شما میگوید که ساختار عرضه باید چگونه باشد. در حوزه قیمت گذاری، امکان رانتی شدن فضا بالاست. در اینجا چه ساز و کاری در نظر گرفته شده است؟
عرضهکننده قیمت پایه میگذارد. چرا این مکانیزم را گذاشته اند؟ برای اینکه از همین رانت جلوگیری کنند. اینجا ساز و کار حاکم است و در هر عرضه قیمت پایه وجود دارد. کسی که از طرف شرکت نفت تصمیمگیری میکند، نحوه پذیرش قیمتهای اعلامی از سوی خریداران برایش مشخص شده است. برای مثال، نمیتواند بیاید هرقدر که خواست قیمت را کاهش دهد. این دامنه را مشخص کردهاند. در مذاکره هم قیمت پایه وجود دارد و کارشناسان فروش در دامنه محدودی میتواند مذاکره کند. تا آنجایی که عرضهکننده میتوانسته، سعی کرده است که این ملاحظات را در نظر بگیرد.
در حال حاضر برای بخش خصوصی قیمت قابل شناسایی و اندازهگیری است؟
قیمت پایه بر اساس 10 قیمت قبلی فروش شرکت ملی نفت تعیین میشود. برای مثال اگر شرکت نفت امروز میخواهد عرضه کند، با توجه به 10 قیمت قبلی میانگین و قیمت پایه تعیین میکند. تا اینجا فرایند تعیین قیمت پایه طی میشود. در روز عرضه، امور بینالملل شرکت نفت میتواند قیمتی زیر قیمت پایه هم پیشنهاد دهد. اگر رقابت بهسمت بالا شکل گرفت که بسیار خب، اما اگر روند کاهشی بود و میانگین بالاتر از آخرین قیمتهای روز بود، آنجا اجازه داده شده است که در دامنهای معقول قیمتی پایینتر از قیمت پایه هم قبول شود. قیمت معامله شده را با توجه به قیمتهای روز معامله و روز تحویل، تعدیل میکنیم. اگر افزایشی بود، به نفع فروشنده قیمت را تعدیل میکنیم. اگر کاهشی بود، به نفع خریدار قیمت تعدیل میشود. این مکانیزم نهایتاً قیمت پایه، قیمت معاملاتی و قیمت تسویه را تعیین میکند. این یک موضوع تخصصی است و پیچیدگیهای خاصی دارد. خریداران نفت خام هم عامه مردم نیستند و این ساز و کارها را میتوانند لحاظ کنند. اطلاعیه شرکت ملی نفت هم کاملاً واضح است. بنابر این توضیحات رانتی وجود ندارد اما لحاظ کردن شرایط بازار منطقی است. مسأله دیگر، این است که افراد میپرسند میتوانیم حجم خریدها را از 35 هزار بشکه کمتر کنیم و مثلاً به 100 بشکه برسانیم تا آدمهای عادی هم بتوانند خرید کنند؟ اصولاً این با توجه به منطق صادراتی و... شدنی نیست.
آیا خرید میتواند طی چند روز انجام شود؟
بله، شرکت ملی نفت پذیرش این را دارد که چند خرید را در روزهای مختلف تجمیع کند.
این عرضه تداوم دارد یا مانند دفعه قبل در آن وقفه ایجاد میشود؟
عرضهکننده تا عرضه بعدی اختیار دارد که میزان عرضه را حفظ کند یا بردارد. معمولاً چون قیمت حاملهای انرژی دائم در حال تغییر است، معمولاً حداکثر یک هفته عرضه انجام میشود. از نظر تداوم و نظم در عرضه، ما هم از شرکت ملی نفت توقع داریم که چشمانداز زمانی مناسبی را به بازیگران بازار بدهد تا آنها هم بتوانند بازاریابی انجام دهند. حداقل باید برای دو تا سه سال آینده به طور منظم عرضه خواهد داشت و تجدید نظرش نباید خیلی زودهنگام باشد. باید نظم و تناوب در عرضه وجود داشته باشد و این تقاضای ماست که برای خریداران، یعنی بخش خصوصی ارزش قائل باشیم تا ریسک کار در آنها مدیریت شود. ما هم بهدنبال این هستیم که شرکت نفت عرضه را رعایت کند.
آیا در صورت عدم پرداخت خریدار یا عدم تحویل محموله خسارتی شامل حال طرفین میشود؟
ساز و کار کاملاً مشخص است. تسویه مالی در چند مرحله باید انجام شود؛ یک مرحله 10درصد پیش پرداخت، تکمیل 10 درصد دوم، ارائه ضمانت نامه بانکی و بعد تسویه ارزی. اینها اگر از طرف خریدار انجام نشود و فروشنده هم نخواهد که این کوتاهیها را بپذیرد، معامله فسخ میشود. اگر این انفساخ دلایلش بر عهده فروشنده باشد، باید به خریدار خسارت دهد. اگر به عهده خریدار باشد، باید او به فروشنده خسارت دهد. اگر اختلافی داشتند که طرف مقابل نپذیرفت، در کمیتهای بررسی میشود. بر اساس ماده 36 قانون بازار بورس و اوراق بهادار، فرایندی برای رسیدگی به این اختلافها یا مشکلات هم وجود دارد. بازار سرمایه، قانونمند است.
میزان جریمه مشخص است؟
در اطلاعیه عرضه و مقررات بورس مشخص است. خریدار اگر تعهداتش را انجام ندهد، باید درصدی از مبلغ معامله را پرداخت کند.
در عرضه فردا، تغییراتی ایجاد شده است؟
دو تغییری که پیشتر توضیح دادم، در آن اتفاق افتاده است. تلاش هم شده است که در این فاصله خریدارهای احتمالی اطلاعات براحتی در اختیارشان قرار گیرد. ما امیدواریم که در عرضه فردا، خریداران بیشتری به رقابت بپردازند.
عرضه بعد از 20 آبان چه زمانی خواهد بود؟
ما منتظر هستیم که شرکت ملی نفت اطلاعیه بعدی را بدهد و مصر هستیم که عرضه منظم انجام شود.
آیا امکان بروز پدیدههایی نظیر بابک زنجانی از طریق بورس انرژی نیز هست؟
شکلگیری رانت ناشی از روشهای غیرقانونی و غیرشفاف است. اتفاقاً اگر ما بستر قانونی و شفافی مانند بورس را ایجاد میکردیم، اتفاقاتی مانند بابک زنجانی رخ نمیداد. این رانتها زاییده جلسات مخفیانه و محرمانه با افراد خاص بود. بازار سرمایه یک مفهوم جهانشمول و بازاری قاعدهمند است، بنابراین باید امیدوار بود که استفاده از سازوکارهای قانونی بتواند جلوی این رانتها را بگیرد. البته ما تابع نظر عرضهکننده نفت خام یعنی شرکت ملی نفت ایران هستیم. هر محدودیتی که این شرکت وضع کند بورس انرژی از آن تبعیت خواهد کرد. عرضهکننده به صراحت نوشته که هیچ محدودیتی برای اشخاص حقوقی داخلی و خارجی ندارد. همین فردا بگوید محدودیت وجود دارداجرایی خواهد شد. مثلاً فقط همین 50 شرکت میتوانند در رقابت شرکت کنند. چون بحث بورس و سایر بخشها را نباید با هم خلط کنیم. ساختار بورس تمام الکترونیک است و میتواند این تفکیکها را انجام دهد، چرا که ما با یک دیتابیس کار میکنیم و با یک کلید میتوانیم محدودیت بگذاریم. این دیگر ملاحظات عرضهکننده است. تا الان اما عرضهکننده محدودیتی وضع نکرده و گفته است که تمام شرکتهای حقوقی داخلی و خارجی میتوانند رقابت کنند. هر بخش خصوصی حقوقی داخلی و خارجی که بتواند نفت را بخرد، میتواند وارد این کار شود. تعیینکننده عرضهکننده است و هیچ فرقی برای ما در بورس نمیکند.