کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران

قطع درختان خیابان ولی عصر(عج) / کمیسیون ماده ۷ همراهی می کنند

19 ارديبهشت 1396 ساعت 20:55

هنوز ۲ هفته از ماجرای قطع درختان چهارراه ولیعصر نگذشته، تلاش‌ها برای موجه جلوه دادن قطع بیش از ۱۰ اصله درخت که البته به روایت مدیران شهری ۷ اصله درخت اعلام می‌شود، شروع شده است.


به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین،حالا علت قطع این درختان نه «کم کاری مدیریت شهری» و «عدم رسیدگی بموقع» که بیشتر «بیماری»، «پوسیدگی ریشه»، «خشک شدن درختان» و «هجوم کرم‌های پوست خوار» معرفی می‌شود! دلیلی که البته همراهی کمیسیون ماده 7 را هم داشته است تا اگر روزی همانند همین روزها، پای کارشناسان و دغدغه مندان محیط زیست به میان آمد، مدرک و پیوستی باشد که همه ناملایمتی‌های تلخ این روزها را توجیه کند. برای همین امروز کمتر کسی می‌تواند انگشت اتهام را به سمتی!! نشانه برود که خیلی‌ها می‌دانند مقصر اصلی خود اوست، اما نه به آن دلایلی که خیلی‌ها حدسش را می‌زنند، «بی مبالاتی» و «کم توجهی» مهم‌ترین آفتی است که پوسته محیط زیست شهر تهران را از درون خورده است چراکه دغدغه‌ها از حفظ «درختان قدیمی» به کاشت «نهال‌های نورس» رسیده و حرف از «قطع» که به میان می‌آید، تا صدای اعتراضات بلند نشده، پای «کاشت نهال‌های جدید» به میان می‌آید، آن هم نهال‌های نورسی که به 10 سال نرسیده،حال و روزشان شبیه نیاکان 100 ساله‌شان شده است!
حالا، محمد حقانی، رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران درباره آنچه که این روزها برای چنارهای تهران روایت می‌شود، روبه‌روی «ایران» نشسته تا صادقانه هر آنچه که روزگار سبز چنارهای معروف تهران را سیاه کرده، واکاوی کند. آنچه می‌خوانید شرح حال مختصری از وضعیت درختان بی‌گناهی است که به گفته او در اوج امید، به ناامیدی رسیدند و اگرچه امیدی به زنده ماندنشان بود اما به جرم خشک شدن! اکنون جای خالی‌شان در منحصر به فرد‌ترین خیابان خاورمیانه(ولیعصر) بشدت احساس می‌شود.

شهرداری معتقد است که برای قطع درختان خشک شده چهارراه ولیعصر، از کمیسیون ماده 7 سازمان بوستان‌ها و فضای سبز شهر که شورا هم در آن یک نماینده دارد، اجازه قطع هفت اصله درخت را کسب کرده است، آیا این موضوع با توجه به اینکه در قانون حفظ باغ‌ها بر حفظ درختان تأکید شده و نباید به این راحتی‌ها درخت 80 ساله قطع شده و نهال 3-2 ساله کاشته شود، مغایرت ندارد؟

کمیسیون باغ‌ها در واقع از دو کمیسیون تشکیل شده است، یکی کمیسیون باغ‌ها و دیگری کمیسیون ماده 7 با عنوان کمیسیون شناسایی باغ‌ها که در شهرداری تشکیل شده و از نظر ما غیرقانونی است. چراکه تشکیل این کمیسیون در شهرداری با قانون شوراها که تأکید دارد شناسایی باغ‌ها باید از طریق شورای شهر انجام شود، منافات دارد. حتی زمانیکه آیین نامه اجرایی این قانون در شورای عالی استانها تصویب شده و برای اطلاع ریاست مجلس که آن زمان هم آقای لاریجانی بود، ارسال می‌شود تا مغایرت‌های آن با قوانین موجود تطبیق داده شود، ایشان در آن زمان اعلام می‌کند که این ماده قانونی ایراد دارد و باید کار شناسایی باغ‌ها توسط شورای شهر انجام شود. ما هم در شورا در طول این سالها، بارها و بارها چه در صحن شورا و چه به صورت خصوصی و مکاتبه با رئیس شورای شهر، این موضوع را مطرح کرده و تذکراتی هم داده‌ایم که متأسفانه هنوز به سرانجام نرسیده است.
تشکیل این کمیسیون دقیقاً به چه دوره زمانی بر می‌گردد؟
بهتر است برای پاسخ دادن به این سؤال کمی به عقب بر گردم، ببینید شورای انقلاب فرهنگی در سال 59 قانونی با عنوان «حفظ و گسترش فضای سبز» تصویب کرد که در حمایت ازحفظ درختان و فضای سبز بود.بدنبال آن هم آیین نامه اجرایی تهیه و تصویب شد. خب در این قانون هم تکالیف باغ‌ها معلوم شده و هم نحوه قطع درخت و هر موضوع دیگری که مربوط به درخت و فضای سبز است. اما از سال 59 تا به همین امروز، در شهر تهران به غیر از مقطعی که در سازمان پارکها و فضای سبز این کار شروع و بعد از مدتی به بوته فراموشی سپرده شد، این قانون اجرایی نشده است. درحالیکه در این قانون، باغ 500 متر به بالا و درخت هم با بن 15 سانتی متر به بالا تشخیص داده شده است و البته یکی از مسائل مهمی که درآن تأکید شده، شناسنامه دار کردن همه باغ‌ها در سطح و حریم شهرها است.
در این شناسنامه دقیقاً چه مواردی قید می‌شود؟
در این شناسنامه باید تعداد درختان، محل جاگیری آنها، بن درخت، انواع گونه‌ها، سن درخت و نام مالک قید شده و به امضای او هم برسد. از طرف دیگر همه درختان سطح شهر باید شماره‌گذاری شوند تا اگر احیاناً درختی به صورت قانونی یا غیر قانونی حذف یا قطع شد، محل آن مشخص باشد. اما متأسفانه این کار تاکنون انجام نگرفته است. اصلاً «رأی به عدم باغ» در بیشتر پرونده‌های «قطع درخت در باغ‌ها» که به محاکم قضایی کشیده می‌شوند، به خاطر همین است که این باغ‌ها شناسنامه ندارند، چون وقتی بازپرس یا قاضی سؤال می‌کند که برای اثبات باغ بودن این محل چه مدرکی دارید، بهترین گزینه همین شناسنامه باغ با امضای مالک است که متأسفانه موجود نیست. ازطرفی خود مالک، طبق این قانون موظف است درختان باغ را همچون اموال خانه‌اش حفظ کند. البته در قانون مورد دیگری هم قید شده و آن این است که اگر مالک در رسیدگی و نگهداری از باغ خود کوتاهی کرد، این وظیفه شهرداری‌هاست که به مسأله ورود کرده و به مالک اخطاردهند و حتی اگر لازم است از طریق مراجع قضایی مسأله را پیگیری کرده و نسبت به آبیاری باغ که اصل مهم عملیات «به زراعی» است، اقدام کنند تا این باغ از بین نرود.خب با وجود آنکه شهرداری براساس قانون موظف به رسیدگی به باغ‌هایی است که مالکان به آنها توجه لازم را نداشته‌اند، اما به نظر می‌رسد که خودش هم رسیدگی چندانی به درختان و باغ‌های سطح شهر نمی‌کند، نمونه‌اش همین درختان چنار چهارراه ولیعصر که به گفته اهالی محل و کسبه، بدون کمترین توجه و رسیدگی به حال خود رها شدند تا سرانجامشان به قطع رسید.
بله، اصلاً کسی ماه تا سال سراغی از این درختان نمی‌گیرد، درحالیکه درخت ارزشمندترین جزء طبیعت است و نفس می‌کشد، اما اگر ما شرایط زندگی را برای این درخت فراهم نکنیم، به‌طور حتم این درخت حال و روز خوبی نخواهد داشت و در سنینی پایین‌تر از بین می‌رود و حتی اگر به سن میانسالی هم برسد، به علت عدم رسیدگی، کوددهی، عملیات به زراعی و غیره ضعیف شده و مورد هجوم انواع و اقسام بیماریها و آفتها قرار می‌گیرد.ببینید حدود 80-70 سال پیش نزدیک به 60 هزار اصله درخت به شکل یکنواخت در چهار ردیف دردو طرف خیابان ولیعصر تهران از میدان تجریش تا میدان راه آهن به طول 17کیلومتر کاشته شدند. این خیابان از همان زمان به‌عنوان محورطبیعی، تاریخی و فرهنگی تهران به ثبت رسیده و امروز این خیابان در منطقه خاورمیانه بی‌نظیر است، اما متأسفانه تعداد درختان این خیابان، در همین زمانی که من با شما صحبت می‌کنم، به علت همین عدم رسیدگی و مطالعات زیست محیطی و عدم توجه به مسائل طبیعی شهر، به زحمت به 7-8 هزار اصله می‌رسد. البته این آمار شامل نهال‌ها و درختان جدیدی که درطول این چند سال کاشته شده‌اند هم می‌شود و این‌طور نیست که همه از همان زمان باقی مانده باشند. درحالیکه تهران زمانی معروف به باغستان چنارستان بود. بنابراین باید دید علت از بین رفتن این درختان چه بوده است.
به اعتقاد شما، درختان چنار خیابان ولیعصر بیشتر بر اثر چه عاملی به این روز افتاده اند؟
خب این مسأله علت‌های زیادی دارد از جریان آب‌های آلوده ازنقاط مختلف مثل بیمارستان‌ها گرفته تا ورود روان آب‌ها به داخل جوی‌ها. متأسفانه شهرداری تهران به علت نمک پاشی‌های زیادی که در طول زمستان روی سطح آسفالت خیابان‌ها انجام می‌داده، موجب شده تا وقتی روان آب‌ها به داخل جوی‌ها سرازیر می‌شوند، به همراه آنها نمک هم به داخل خاک وارد شود، خب همان‌طور که می‌دانید نمک، نفوذ‌پذیری خاک را کم کرده و آن را سفت و محکم می‌کند و اجازه نمی‌دهد که املاح و مواد معدنی مورد نیاز وارد خاک شود. از طرفی، کند و کاوهای زیادی که پای طوقه این درختان انجام می‌شود، مرتب به این طوقه صدمه زده و از طرف دیگر روی ریشه آنها با بتن و سیمان پر می‌شود و با سنگ کف‌سازی انجام داده‌اند. همه اینها موجب شده تا درختان چنار نتوانند به عمر طبیعی خود که به 400 سال هم می‌رسد، دست پیدا کنند. شما بروید همین چهارراه ولیعصر و درختانی که قطع شده را دوباره ببینید، باور کنید درختی قطع شده که دست دو نفر آدم بالغ هم به دور تنه‌اش نمی‌رسد. من به شما می‌گویم این درختانی که قطع شده‌اند، خشک نبودند، هرچند ظاهرخشکی داشته‌اند، چون وقتی در محل به اتفاق یکی از کارشناسان، آنها را معاینه کردیم، متوجه شدیم در زمانی که درختان را کف بر کرده‌اند، ترک‌هایی در این طوقه وجود داشته که نشان می‌دهد، طوقه سبز بوده و این یعنی، درختان خشک نبوده‌اند، بلکه مرده یا در حال موت بودند و اگر سال‌های قبل به این درختان می‌رسیدند، به هیچ وجه امکان نداشت که این درختان خشک بشوند، بنابراین بنده خشک شدن این درختان را تکذیب می‌کنم و به جای آن کلمه «موت» یا «رو به موت» را استفاده می‌کنم. چون این درختان هنوز امیدوار بودند که دوباره سبز شوند، حتی خود من دیدم که پای یکی- دو اصله درخت هم جوانه زده شده بود. حتی درختی وجود داشت که امسال جوانه زده و شاخه جدید یکساله زده، اما باز خشک شده است.چرا؟ به علت همین آسیب‌هایی که از زیر به ریشه این چنارها می‌زنند.
این زیر‌سازی و کف‌سازی جوی‌ها و خیابان‌ها چقدر در از بین رفتن چناران خیابان ولیعصرمؤثر بوده، آن‌طور که گفته می‌شود بعد از عملیات کف سازی، به علت ناآشنا بودن پیمانکار، رفته رفته حال چنارها رو به وخامت رفته است؟
ببینید، وقتی ما کف جوی را سنگ کاری می‌کنیم، در حقیقت روی ریشه این درختان را می‌ پوشانیم و موجب می‌شود که آب به داخل ریشه‌ها نرسد، خب ریشه چنارها، عمیق است و وقتی آب به آنها نرسد، بدنبال آب به سطح می‌آیند. درحالیکه در گذشته، ریشه این درختان در سفره‌های آب زیر زمینی بود، اما به علت برداشت‌های قانونی یا غیر قانونی، این امکان هم از دست رفته است. ما الان در تهران از آب حدود هزار حلقه چاه برای آبیاری فضای سبز یا آشامیدنی برداشت می‌کنیم که بشدت خطرناک است و موجب شده که سفره‌های آب زیرزمینی سالانه حدود 30 سانتی متر افت کنند. این درحالی است که در گذشته دربرخی نقاط تهران، دستتان را که دراز می‌کردید به آب می‌رسیدید، اما الان این عمق به بالای 200 متر در برخی نقاط رسیده و برای برداشت آب، نیازمند حفاری‌های عمیق هستیم. خب آب در زیر زمین به شکل سفره در لابه لای خاک است، وقتی آب از طریق چاه‌ها استخراج شد، فشار وارد شده و موجب می‌شود این لایه‌ها بخوابد. به همین خاطر است که می‌گویند تهران سال به سال در حال نشست است و متأسفانه حتی بارندگی هم درآینده داشته باشیم، امکان احیای چشمه‌هایی که کور شده، وجود ندارد. چون ذرات خاک روی هم نشست کرده و راه نفوذ آب را بسته‌اند. چون ما نتوانستیم بین میزان برداشت آب و بارندگی یک توازن معنادار ایجاد کنیم. الان در خیلی از نقاط صلاح به برداشت آب و حتی درختکاری نیست. ما باید توجه کنیم که مسأله امروز ما محیط زیست شهر است.
بلند مرتبه‌سازی و ساخت و سازهایی که بویژه در شمال تهران در دو طرف خیابان ولیعصر انجام می‌شود، تا چه اندازه در این روند مأیوس‌کننده، سهم داشته اند؟
ساخت بلند مرتبه‌ها در دو طرف خیابان ولیعصر به علت خاکبرداری‌های عمیقی که انجام می‌شود، آسیب‌های جدی به ریشه چنارها زده است، چون ریشه این درختان در سه متری زمین قرار گرفته و حتی ریشه آنها تا چندین پلاک آن طرف‌تر از درخت هم کشیده می‌شود. اما در هنگام خاکبرداری، ریشه این درختان را قطع می‌کنند و به اصطلاح با نیلینگ یا مقاوم‌سازی و با میلگرد و بتنی که در زیرخیابان استفاده می‌کنند، ریشه این درختان را مملو از بتن و سیمان می‌کنند، بنابراین این درختان دیگر جایی برای جذب آب و نفس کشیدن ندارند.
درباره آلودگی هوای تهران چه می‌توان گفت؟
آلودگی هوای تهران، درختان شهر را مریض کرده است. یعنی درختی که زمانی طبیب ما بود، امروز خودش مریض ماست. طبق گزارشی که دریافت کرده‌ام روی هر برگ پهن یک درخت چنار، حدود
 800-700 گرم دوده می‌نشیند و راه تعریق و تعرق درخت را می‌بندد و اجازه نمی‌دهد که درخت نفس بکشد، خب درختی که از بالا نمی‌تواند نفس بکشد، از پایین هم آب نمی خورد، چگونه می‌تواند ادامه حیات بدهد؟ حتی این ساختمان‌های بلند مرتبه موجب شده، نور خورشید از بالا هم به این درختان نرسد. متأسفانه در تهران ما نگاه محیط زیستی نداریم و نتوانستیم با طبیعت کنار بیاییم این شهر روزی باغستان و چنارستان بوده، اما حالا به آهنستان و سیمانستان تغییر شکل داده است.
خب اگر بخواهیم به طور ویژه درباره چهارراه ولیعصر و ماجرای قطع شدن چند اصله درخت چنار به علت همین خشک شدن بپردازیم، آیا می‌توان مورد جدیدی را به این موارد اضافه کرد؟
بنده شخصاً به همراه یک کارشناس از محل بازید کرده و با کسبه هم در این زمینه صحبت کردم و نقطه نظراتشان را شنیدم، آنها هم معتقد بودند که هیچ گونه رسیدگی برای سرپا نگه داشتن این چنارها صورت نگرفته است، جدا از آن عملیات ساخت و ساز و جدول گذاری‌ها و سیمان کاری‌هایی که پای این درختان انجام شده است. من دقیقاً پوسته درختان را امتحان کردم و متوجه شدم انواع کرم‌های پوست خوار در لابه لای این درختان رشد می‌کرد که همه اینها موجب می‌شود درخت روز به‌روز آسیب پذیرتر شود.
عمدی برای از بین بردن چنارهای ولیعصر وجود دارد؟
در این مورد خاص، خیر! اما عدم مطالعات زیست محیطی، عدم استفاده از کارشناسان در زمان جدول‌گذاری و ساخت پیاده راه دو طرف این خیابان، عرض نهرها را کم کردن و به عرض خیابان و پیاده رو افزودن و کف‌سازی با سنگ و بتن موجب مردگی (! نه خشک شدن)چنارهای ولیعصر شده است. بنابراین مدیریت شهری مقصر از بین رفتن درختان است، البته بنده به خاطر دارم، در مقطعی، سازمان آب و فاضلاب هم شبکه‌ای از وسط خیابان ولیعصر رد کرد که همان شبکه موجب شد تعداد زیادی از چنارها حالت طبیعی خودشان را از دست داده و اثرات مردگی بعدها در آنها نمایان شود. حتی زیرگذری که در زیر چهارراه ولیعصر کشیده شده هم نقش بسیار زیادی در از بین رفتن چنارها داشته است. شما الان روبه‌روی تئاتر شهرو شمال شرقی خیابان، یعنی چهارراه ولیعصر به سمت بالا را که نگاه کنید، می‌بینید تعداد زیادی از درختان زرد شده و درحال از بین رفتن است. وگرنه هم در شهر تهران و هم در اصفهان  چنارهای 400 ساله‌ای وجود دارد که سالم و پابرجا هستند. من به ضرس قاطع می‌گویم که این درختان هم امید به زنده ماندن دارند، اما شرایط به نفع آنها نیست.
آیا کاشتن نهال‌های 2-3 ساله به جای این چنارها می‌تواند به عنوان مسکنی برای این درد تعبیر شود؟
ارزش یک درخت 60-70 ساله با نهالی که ما امسال در اوج آلودگی هوا می‌کاریم، به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. درخت یک ارزش زیبایی و یک ارزش اکولوژیکی دارد که نمی‌توان روی آن قیمت گذاشت. درست مثل یک انسان، آیا با دیه 300-200 میلیون تومانی می‌توان انسان مرده را دوباره زنده کرد؟ پس ما نباید کاری انجام دهیم که مجبور شویم برای از بین بردن درختان به مردم تهران دیه بدهیم. الان هر فرد در تهران سالانه بین 3 تا 6 میلیون تومان به صورت مستقیم و غیرمستقیم به عنوان شارژ شهر به مدیریت شهری پرداخت می‌کند.خب مردم انتظار دارند شهرشان ارتقای کیفیت پیدا کند. ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که درخت می‌کاریم یا لاله می‌کاریم. نمی‌توان اول باغ‌ها را از بین برد، بعد به جای آنها کمربند سبز ایجاد کرد، نه اینکه کمربند سبز بد باشد! نه، اما باید شرایط آن هم از نظر زیست محیطی تأمین شود و از ابتدا آنچه داریم را حفظ کنیم نه اینکه بدنبال ایجاد داشته‌های جدید باشیم.
متأسفانه وقتی دقت می‌کنید می‌بینید حتی این نهال‌های جدید هم خشک شده‌اند و امیدی به سبز ماندن آنها نیست...
این قضیه فقط برای پاک کردن صورت مسأله است. ما این درختان را از گذشته به ارث برده‌ایم و باید آنها را برای آیندگان حفظ کنیم، من می‌گویم، شما یک میلیون درخت می‌کارید، دستتان را هم می‌بوسیم، اما آیا چند سال آینده با این شرایط 50 هزار اصله از این درختان باقی می‌ماند؟! مطلقاً. شما همین داشته‌هایتان را حفظ کنید، کاشت نهال‌های جدید پیشکش!
آیا ساخت مترو هم این روند نگران‌کننده را تشدید می‌کند؟
به هرحال قطع قنوات که به عنوان کانال‌های آب بر زیرزمینی محسوب می‌شوند، بر محیط زیست شهر تأثیر زیادی دارد. حفاری عمیق مترو یا هر نوع حفاری سطحی در این زمینه بی‌تأثیر نیست، متأسفانه ما در طول این مدت نتوانستیم قنواتمان را حفظ کنیم. ما چند صد قنات بزرگ وآبرومند از گذشته به ارث برده‌ایم که ثبت میراث فرهنگی بوده، اما به خاطر همین حفاری‌ها همه آنها را ازبین برده‌ایم و هم‌اکنون تعداد کمی از آنها باقی مانده است، به هرحال سیاست‌های غلطی که ما از گذشته داشتیم موجب خشک شدن این قنات‌ها شده است.
می‌توانیم بگوییم که در دهه اخیر تا چه میزان از حجم باغ‌ها و فضای سبز تهران کم شده است؟
متأسفانه در 15-10 سال اخیر حدود 5-4 هزار هکتار از باغ‌ها و درختان این شهر از بین رفته است. البته آنها متهم می‌کنند که این مسأله در دهه 70 اتفاق افتاده، اما من کسی را متهم نمی‌کنم و قضاوت را بر عهده مردم می‌گذارم، اما افرادی که دهه 70 را به خاطر دارند، می‌دانند که از سال 68 تا 82 دوران «تحول شهرداری» نام گرفته بود، در این دوران فقط حدود 180 پارک داشتیم، اما آن را به حدود هزار و 400 پارک رساندیم.
ما همه زمین‌های بایر سطح شهر را بدون استثنا یا به زمین ورزشی تبدیل کردیم یا در آنها درخت کاشتیم، چون معتقد بودیم این زمین‌های بایر که در سطح شهر محل ریختن زباله شده و صدای مردم را درآورده، می‌تواند طبق قانون محصور شده و وقتی مالکش آمد، با پرداخت هزینه حصارکشی و بالاسری دوباره به او برگردانده شود، خب ما به جای این حصارکشی، در این زمین‌ها درخت کاشتیم. آثار آن هم هنوز پابرجاست، بعضی از این زمین‌ها حتی به پارک‌هایی با درختان 20-25 ساله تبدیل شده، اما متأسفانه برخی، سند آورده یا سند‌سازی کرده‌اند تا این پارک‌ها را صاحب شوند، درحالیکه ما از شهرداری درخواست کرده‌ایم تا به جای این پارک‌ها به این افراد زمین معوض بدهند، اما متأسفانه، پارکی که 20 سال است به عنوان پارک شناخته می‌شود، لودر انداخته و خرابش کرده‌اند. ما معتقدیم در شهر تهران با 10 میلیون جمعیت باید نگاه زیست محیطی و نرم افزاری حاکم باشد.

منبع: روزنامه ایران


کد مطلب: 5233

آدرس مطلب :
https://www.sarmayegozarionline.ir/news/5233/قطع-درختان-خیابان-ولی-عصر-عج-کمیسیون-ماده-۷-همراهی-می-کنند

سرمایه گذاری آنلاین
  https://www.sarmayegozarionline.ir