به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین،یوان کاشفی در مورد روند تجاری ایران و سوریه اظهار کرد: بسیاری از مسائلی که در مورد تجارت با سوریه عنوان میشود مستند و مستدل نیستند و به نظر میرسد بیشتر جنبه احساسی دارند. نگاه احساسی میگوید ما چندین سال است که در سوریه حضور داریم و طبیعتا باید از نظر تجاری نیز سهم بیشتری داشته باشیم، اما اگر بخواهیم با منطق با این مسئله مواجه شویم موضوع به این شکل نیست.
وی افزود: تجارت ایران و سوریه در طی دو سال گذشته سیر صعودی خود را طی کرده است. سطح تجارت دو کشور در این دو سال از 17 تا 20 میلیون دلار به 130 تا 140 میلیون دلار رسیده است. از این 140 میلیون دلار هم 120 میلیون دلار صادرات ما به سوریه بوده و صادرات این کشور به ایران حدود 10 تا 15 میلیون دلار است. این روند در حال پیشروی است و ما برنامهریزی داریم تا پایان سال میلادی سطح مراودات تجاری دو کشور به 500 میلیون دلار برسد. البته برای رسیدن به این نقطه باید اقداماتی انجام شود.
کاشفی در پاسخ به سوالی در مورد قرار داشتن بخش اعظم بازار سوریه در اختیار چین و ترکیه گفت: برای مقایسه عملکرد کشورهایی مانند ترکیه و چین در سوریه با ایران باید کلیاتی را در نظر گرفت. برای مثال حجم تجاری ترکیه یعنی مجموع واردات و صادرات این کشور در سال گذشته حدود 470 تا 480 میلیارد دلار بوده است، در حالی که در زمان مشابه حجم تجارت ایران کمتر از 60 میلیارد دلار بود. وقتی حجم تجارت یک کشور تا این حد بزرگ است در مورد تجارت با یک کشور خاص هم عملکرد خوبی خواهد داشت. در مورد چین نیز آنقدر اعداد بزرگ است که نیازی به بازگو کردن ندارد.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر ترکیه با سوریه همسایگی دارد یکی از بزرگترین مشکلات ما در ارتباط با تجارت با سوریه مدت زمان رسیدن کالا و مسیر است. مسیر زمینی هم از طرف عراق باز نشده و مجبور به حمل کالا از طریق کشتی و دریا هستیم، اگر کشتیهای ما خوش شانس باشند بین 25 تا 30 روز در راه هستند تا به بندر لاذقیه برسند. بنابراین نزدیکی و همسایگی ترکیه با سوریه باعث میشود که در تجارت با این کشور بسیار چالاکتر باشد.
رییس اتاق مشترک بازرگانی ایران و سوریه با انتقاد از قوانین بازدارنده گفت: علاوه بر این قوانین ما در حوزه صادرات بسیار پیچیده و بازدارنده است. بسیاری از اقلامی که در سوریه مورد نیاز است در ایران اجازه صادرات ندارند. متاسفانه هرچقدر ما در اتاق مشترک تلاش و رایزنی کردیم که در مورد سوریه استثنائی قائل شوند، این اتفاق رخ نداد. برای مثال سوریها بسیار به واردات ورق تین پلیت که در کنسرو، رب و... استفاده میشود علاقه دارند چراکه در کشور خود در مورد این کالا دچار کمبود هستند، ما کارخانههای بزرگی داریم که این محصول را تولید میکنند اما متاسفانه صادرات آن ممنوع است، بسیاری از اقلام مانند شمش فولاد و مواد خوراکی دچار چنین حالتی هستند. از طرف دیگر سوریها هم کالاهایی دارند که میخواهند در بازار ما به فروش برسانند اما دوباره از طرف ما تعرفههای سنگینی برای آن کالاها وجود دارد. عمدهترین آنها پوشاک، منسوجات، پنبه، فرش ماشینی و.... است، این نوع قوانین برای کشورهای مانند ترکیه و چین اصلا وجود ندارد.
وی خاطر نشان ساخت: به طور کلی به نظر میرسد روند تجاری ایران و سوریه رو به صعود است. با توجه به اقداماتی که انجام شده انشاالله تا پایان سال زمینه مناسبی را فراهم کرده و سال آینده جهشی را در حوزه تجارت با سوریه تجربه خواهیم کرد. بسیاری از شرکتهای دولتی و وابسته به نهاد فعالیت خود را در سوریه در حوزههایی مانند سدسازی، نیروگاهسازی و غیره آغاز کردهاند. اینها بعد از مدتی خود را در روند تجاری دو کشور نشان میدهد.
کاشفی اضافه کرد: سوریه هم قوانین بسیار سختی در واردات کالا دارد، یکی از کشورهایی است که از قدیم الایام هم تولیدات خوبی داشته و در عراق با ما رقیب بود. برای بسیاری از کالاها تعرفه بستهاند و اجازه ورود هر کالایی به کشورشان را نمیدهند. برای مثال اجازه واردات شمش فولاد را میدهند اما اقلامی مانند میلگرد و ورق نمیتوانند وارد این کشور شوند. در مجموع مقایسه کردن ایران با یک کشور دیگر در تجارت با سوریه کار اشتباهی است. چراکه نه اقتصاد ما به اندازه اقتصاد آنها، نه قوانین ما به سهولت آنها و نه بخش خصوصی ما به قدرت بخش خصوصی آنها است. اما اینکه روند تجارت ایران و سوریه صعودی است، حرف کاملاً درستی است و آثار آن هم در سال 1400 یا تا پایان سال میلادی جاری قابل مشاهده خواهد بود.
وی در پاسخ به سوالی پیرامون صادرات خدمات فنی و مهندسی به این کشور گفت: فعلاً در سوریه منابع مالی محدود است چراکه این کشور هم تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی آمریکا و اروپا قرار دارد. بنابراین هنوز اتفاق خاصی در حوزه بازسازی در سوریه رخ نداده است. دولت سوریه روی بازسازیهای اساسی و مهم و زیرساختی مانند بازسازی سدها، جاده ها آبرسانی و.... متمرکز است و فعلا نمیتواند خرابیهای جنگ را بازسازی کند. چرا که بازسازی خرابیهای جنگ نیاز به کمک خارجی دارد لذا هنوز کاری در این جهت در سوریه آغاز نشده است. اما در حوزههای زیرساختی که به آن اشاره شد ایرانیها نیز حضور دارند و در این پروژهها مشغول به کار هستند.
این عضو اتاق بازرگانی تصریح کرد: واقعیت این است که اقتصاد سوریه ضعیف و کوچک شده است، حجم تجارت این کشور که مجموع صادرات و واردات است، در سال 2010 حدود 30 میلیارد دلار بود اما امروز به 6 میلیارد دلار رسیده، یعنی حدود یک پنجم شده است. ما باید احتیاط کنیم تا اگر شرکتهای ما وارد کاری میشوند بتوانند منابع مالی را هم دریافت کنند.
کاشفی افزود: نهادهای مختلفی از ایران در سوریه فعال هستند، به هر میزان که این نهادها با هم هماهنگ باشند وضعیت مطلوبتر خواهد بود. برای مثال اگر کشتیرانی بتواند به حمل و نقل کالا کمک کند به تسهیل تجارت با سوریه کمک میشود. 8 درصد از کل صادرات ما به عراق با واسطههایی وارد سوریه میشود. در اقلیم کردستان در این مورد بسیار فعال هستند از ایران کالا میخرند و به سوریه میفرستند. برای مثال کاشی و سرامیک ایرانی در سوریه بسیار رواج دارد اما نام آن در اقلام گمرکی دیده نمیشود. همه به نام عراق صادر شده و از آنجا به سوریه میرود. هشت درصد برای تجارت ایران و عراق که حدود 8 میلیارد دلار است رقم کمی نیست. البته این موضوع اشکالی هم ندارد همین که کالای ما وارد سوریه شود راه خود را باز میکند. به طور کلی به نظر میرسد مسیر تجارت دو کشور صعودی است اما هنوز تا نقطه مورد توقع ما فاصله زیادی وجود دارد.
ریس اتاق مشترک بازرگانی ایران و سوریه در پایان در مورد تاثیر روابط نزدیک سیاسی دو کشور بر تجارت آنها گفت: نزدیکی سیاسی ایران و سوریه قطعاً به روند تجارت دو کشور کمک کرده است. در سوریه هیچ دری وجود ندارد که به روی ما بسته باشد برای دیدار با مسئولین این کشور هم بسیار راحت هستیم. وقتی ما میخواهیم یک وزیر کشور خودمان را ببینیم باید دو ماه پیگیری کنیم اما در سوریه ظرف 24 ساعت هماهنگی انجام شده و میتوانیم با بالاترین مقامها صحبت خود را انجام دهیم.
وی افزود: رابطه سیاسی خوب میتواند یک شتاب دهنده باشد اما مشروط بر اینکه بستر اقتصادی لازم ایجاد شده باشد. زمانی که دو طرف تحت تحریم هستند، مشکل نقدینگی وجود دارد، نمیتوانیم سرمایهگذاریهای سنگینی انجام دهیم و شرکتهای بخش خصوصی بسیار قوی نداریم. باید ابتدا سعی کنیم این بسترها تقویت شود تا روابط سیاسی خوب بتواند کار را تسهیل کند. در غیر این صورت بستر سیاسی به تنهایی نمیتواند باعث توسعه اقتصادی شود.