امیرحسین کاوه
انتخابات اتاقها نزدیک است، همواره حفظ جایگاه اتاق برای فعالان بخش خصوصی دارای اهمیت است. ولی همیشه در نحوهی کار مشکلات ماهوی، بین اتاقها ودولتها بوده و هست.
اول باید پرسید چرا در افکار دولت، اتاقیها معروف به غر زدن هستند!
اصلا اتاق ایران و استانها؛ مگر هاید پارک است؟
یا محل ملاقات ماهانه یا میعادگاه معترضین و گاهی هم برای دید و بازدید
مدیران و نامهای رد و بدل کردن!
تا کی دولت اقدامی کند، تصمیمی بگیرد و سپس اتاقیها به آن تصمیم اعتراض کنند؟
چگونه عملکردی باید داشت تا مسولان بفهمند اتاق قصد بزرگنمایی مشکلات یا سیاه نمایی ندارد بلکه این اتاق است که بعنوان دیده بان بیدار نقاط ضعف کشور را زودتر از همه متوجه میشود و بعنوان هشدار و بصورت واقع گرایانه و دلسوزانه، راهکارهای رهایی از اشکالات را نه صرفا برای منافع شخصی که برای اعتلای بخش خصوصی میگوید.
قطعا اگر این مفاهمه واقعی باشد و صورت گیرد اعضا اتاقها و تشکلها پیشران تصمیمات دولت لااقل در بخش مرتبط به خود خواهند بود.
اکنون دیدیم که روسای دو دورهی قبلی طبق آئین نامه جدید نمیتوانند مجددا در راس اتاقها باشند.
حالا به نامزدها و سپس منتخبین باید گفت:
ای که پنجاه رفت و در خوابی؛ مگر این پنج روزه دریابی.
لذا باید بر شیپور بیدار باش دمید، به جای نا امیدی و صرفا نق زدن به دولتها، یا خدای ناکرده به عللی موضع اپوزیسیون را در اتاق وارد کردن که دودش در چشم همه برود، باید
با تحکیم جایگاه اتاق با ورود افراد دلسوز و پای کار و کاردان به عنوان یک نهاد غیردولتی، دانایی محور و فراگیر، طبق قانون مشاور صدیق و امین و خبیر برای تصمیم گیران کشور شد.
رئیس جمهور و دولت باید بدانند قرار است منبعد در صف اول دفاع از بخش خصوصی و جهادگران سنگر تولید، همه با هم کنار گروهها و باشگاههای کار و تولید یعنی همراه مردم باشند.
قرار است ما مشاور امین و شما مجری صدیق باشید.
لطفا اصلا نگویید این همه شعار است و خود را با این کلمه راحت نکنیم!…
شعار نیست؛ اگر اعضای اتاقها و تشکلها، حق طلبانه مطالبهگری کنند عملیاتی خواهد شد.
عزیزان دست مدد دراز و زبانِ مطالبه منطقی باز کنید.
مواظب باشید عدهای شما را در اردوگاه اپوزیسیون مسخ نکنند.
با همدلی و همراهی و پشتیبانی از دولت؛ منافع بخش خصوصی و تکتک اعضا، بهتر از دعوا و قهر؛ به سر منزل مقصود خواهد رسید.
اگر کسی در اتاقها و تشکلها، حال کار ندارد، نیاید و اگر هست استعفا دهد.
جای او را افراد بهتری پر خواهند کرد.
کارهای زیادی بر زمین مانده که باید با سرعت برنامهریزی و اجرایی شود؛ از جمله:
۱- اتاقهای ۳۴ گانه استانی به بهترین شکل همانند شاهراههای ارتباطی در همه جای کشور گسترده شده اصلا به مثابه نهادی کامل در خدمت بخش خصوصی است؛ و به ابهت لشکرگاه کار و تولید.
اتاق محل تجمع کار کشتهگان با تجربه و سرای توزیع دستاوردهای فکری و خواستههای فعالان اقتصادی بخش خصوصی است.
اتاقهای استانی باید همیشه به فکر تقویت ارتباط موثر اعضا با یکدیگر و سپس با استانداران و مدیران استانی باشند.
۲- بیش از ۴۰۰ تشکل ملی و استانی در اختیار اتاق است؛ این یک سرمایه ملی است؛ وای به حال اتاقی که نفهمد یک تشکل ملی چه نعمتی است و وای به حال اتاقی که از این سرمایه زر خیز تشکلی نتواند به نحو شایسته استفاده کند؛ دهها هزار فعال فرهیخته درمیدان کار و تلاش در تشکلها پا در رکابِ اسب زین شده تولید و خدمات و تجارت، آمادهی ارائه نظرات اصلاحی و پیشنهادات نوآورانه برای جهش تولید و رفع موانع آن هستند.
باید با اعضا به صورت شبکهای با سیستمهای آنلاین و اتوماسیونهای اداری هوشمند و با همین شبکههای اجتماعی و حتی پیامک در هر موقعیت؛ ارتباط لحظهای داشت.
باید با افکار سنجی و نظر سنجی هر طرحی را به بوته نقد آماری اعضا برد. در همین حین هم وظیفه قانونی ساماندهی اتحادیههای صادراتی و وارداتی و سندیکاهای تولیدی و خدماتی شکل خواهد گرفت. اکنون باید در جذب آسانتر اعضا و برای تشکلها و رفع موانع از جمله حذف شرط کارت بازرگانی یا کارت عضویت به توسعه فراگیر تشکلها پرداخت.