بخش زیادی از فعالان بازار انتظار دارند روند نزولی یا اصلاحی خاتمه یابد و به مسیر تعادل یا رشد بازگردد.
چرا بازار سرمایه همچنان بی رمق است؟
29 تير 1403 ساعت 12:15
بخش زیادی از فعالان بازار انتظار دارند روند نزولی یا اصلاحی خاتمه یابد و به مسیر تعادل یا رشد بازگردد.
به گزارش سرمایه گذاری آنلاین ،بخش زیادی از فعالان بازار انتظار دارند روند نزولی یا اصلاحی خاتمه یابد و به مسیر تعادل یا رشد بازگردد. در این بین، انتخابات ریاست جمهوری هم بی علت نبود و امید بهبود را در دل سرمایهگذاران و فعالان زنده کرد، اما دیری نپایید که آن امید نیز کمرنگ شد؟ چند دلیل را میتوان ذکر کرد.
اول، تداوم سیاستهای انقباضی از طرف دولت و بانک مرکزی، که باعث شده نرخ بهره در کانالهای نزدیک ۳۰ درصد در نوسان باشد و همچنان پولهای درشت، تمایل به کسب بازدهی بدون ریسک داشته باشند. اگرچه که امکان افتتاح حساب سپرده بانرخهای ۳۰ درصدی فراهم نیست، اما سپردههای پیشین با این نرخ که در انتهای سال ۱۴۰۲ به یکباره افتتاح شدهاند، همچنان در این کانال پارک هستند. چطور میتوان نشانه های اتمام سیاست انقباضی را دید؟ به نظر میرسد در زمانی که صندوقهای با درآمد ثابت از ساخت بازدهی ۳۰ درصدی ناتوان بمانند، شاهد شروع نشانههای انبساط باشیم. در این صورت است که پولهای پارک شده در این صندوقها، به سمت سایر بازارها سرازیر خواهند شد. دوم، کاهش سودآوری شرکتها که باعث شده نسبتهای آتی قیمت به سود و قیمت به سود نقدی در قیاس با بازدهی بدون ریسک، جذابیت چندانی نداشته باشد. در صورتی که سودآوری شرکتها رشد کند، میتوان به رونق بازار امیدوار بود. چطور این اتفاق می افتد؟
با افزایش نرخ های نیمایی، تثبیت دلار در کانالی متناسب با تورم، کاهش کسری بودجه به واسطه گشایشهای احتمالی دولت که به کاهش دستکاری دولت در صورتهای مالی شرکتها منجر میشود، و در نهایت، به نتیجه رسیدن طرحهای توسعهای فعلی شرکتها.
سوم، افزایش سرمایه در گردش و نقدینگی موجود در بازار است. ۳.۵ سال از الزام به بازارگردانی اجباری تمام نمادها در بازار سرمایه و ۲ ماه از لغو بازارگردانی اجباری میگذرد. مشخصاً در تمام این سالها، بازار بیرمق بود، اما منابع سهامدار عمده و ناشرین صرف بازارگردانی اجباری می شد و بخشی از سمت خرید و فروش روزانه نمادها از طرف منابع بازارگردان تامین میشد. به این شکل، بازار به ارزش معاملات ناشی از فعالیت بازارگردانها وابسته شد و با حذف این نقدینگی، عملا باید منتظر تشکیل تعادل جدید ماند. در نهایت، با درنظر گرفتن این موارد، تا زمان افزایش سودآوری شرکتها، کاهش بازدهی بدون ریسک در قالب سپرده یا صندوق های درآمد ثابت، و ایجاد تعادل جدید، برگشت ثبات به بازار سرمایه دور از ذهن به نظر میرسد مگر اینکه تغییری بنیادی از جنس توافق با غرب رخ دهد که پارادایم تحلیل را از اساس دچار تغییرات کند. باید منتظر ماند.
کد مطلب: 87507