به گزارش سرمایه گذاری آنلاین ،این امکان وجود دارد که وضعیت متفاوت شود. در حال حاضر تمامی بنگاههایی که مشغول تیمداری هستند با این مسئله و چالش مواجهاند.در یک نهاد عمومی که کار روتین است تهیه صورت مالی مشکلی ندارد، اما وضعیت باشگاهداری در کشور ما طوری است که ابهامات زیادی در آن وجود دارد و از نظر حسابداری دشوار است که آن را ثبت کرد.
برای نمونه باید پرسید آیا دارایی غیرمشهود باشگاهها تغییر داشته یا خیر؟ یا مثلاً خیبر خرمآباد که از لیگ یک به لیگ برتر صعود کرد ارزش مالی برند آن تغییر کرده است یا خیر؟
«مجمع کارخانه ذوبآهن در 29 تیر 1403 تشکیل و بودجه 240 میلیارد تومانی مصوب شد. این تزریق بودجه چقدر میتواند روی عملکرد ذوبآهن تأثیرگذار باشد؟»،
به هر حال کارخانه ذوبآهن برای ایفای مسئولیت اجتماعی خود این موارد را میپردازد و پرداخت آن هم قطعاً درست است. با توجه به اینکه کارخانه ذوبآهن ممکن است دچار مشکلاتی باشد، اگر درآمدزایی باشگاه افزایش پیدا کند، چه بسا در مواردی بتواند باشگاه به کارخانه کمک کند.
«حدفاصل سالهای 1397 تا 1400 ذوبآهن به دلیل سیاست بودجه انقباضی با اُفت شدید روبهرو شد که سیاستهای نادرست مدیران باعث زیان 150 میلیون دلاری کارخانه ذوبآهن شده بود. این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟»
صرف اینکه کارخانه مادر دچار مشکل مالی شده باشد، باشگاه دچار مشکل نمیشود. لزوماً نمیتواند این دو مسئله تأثیرگذار باشد، چرا که پول بیشتر تضمینی برای موفقیت نیست. باید در نظر داشته باشیم که کارخانه و باشگاه دو فعالیت مجزا دارند، اما به هر حال کارخانه و باشگاه از نهادهای زیر نظر تأمین اجتماعی و شستا هستند. البته تا زمانی که تکلیف حق پخش و تبلیغات محیطی درست نشود، این کمکهاست که باشگاه را سرپا نگه میدارد و در صورت مدیریت درست منابع چه بسا که نتایج خوبی هم حاصل شود.
در مورد زیان ذوبآهن بایست توجه داشت مداخله دولتی و هزینههای مازاد باعث زیانده شدن شرکت شده و لازم است با کمک دولت موارد ایجادکننده زیان از جمله هزینههای مازاد تحمیلی به شرکت در سالهای گذشته به ویژه در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد جبران شود.