وزارت امور اقتصادی و دارایی 10 برنامه برای حمایت از بازار سرمایه اعلام کرده که مشابه برخی موارد آن را در یک و نیم سال اخیر شاهد بودیم، اما اعلام این ۱۰ برنامه به صورت منسجم و یکپارچه نخستین بار است که از سوی دولت انجام میشود و یکی از مهمترین ویژگیهای این ۱۰ برنامه همین انسجام و یکپارچگی است.
اولاً در بستهای که احسان خاندوزی در زمینه حمایت از بورس اعلام کرده، نگاهی جامع و همهجانبه دیده میشود و از مالیات گرفته تا نرخ خوراک، اوراق و مواردی دیگر در آن دیده میشود، در حالی که ضعف برنامههای قبلی این بود که در یکی دو مورد خاص متمرکز بود و به همین دلیل کارایی لازم را نداشت.
دوم اینکه بازار سرمایه نیاز به اعتمادبخشی دارد و بیش از اینکه اعداد و ارقام و جزئیات این ۱۰ فرمان مهم باشد، نفس این ۱۰ فرمان حمایتی اهمیت دارد؛ مثلاً اینکه مالیات شرکتهای تولیدی معادل پنج واحد درصد کاهش خواهد داشت، بیش از آنکه درصد این کاهش مهم باشد سیگنالی که به بازار میدهد اهمیت دارد؛ نشانهای که حکایت از اراده و عزم جدی دولت برای حمایت از بورس دارد.
علاوه بر این در طرحهای حمایتی پیشین بحث مالیات وجود نداشت، بلکه مثلاً بحث تزریق یک درصد از منابع صندوق توسعه به بازار بورس مطرح بود که در واقع اثری نداشت چرا که دولت از خود هزینه نکرده بود و اثری که کاهش مالیات در اعتمادبخشی به بازار دارد، بسیار بیشتر از تزریق منابع از صندوق توسعه است چراکه وقتی دولت از بخشی از مالیات برای حمایت از بورس میگذرد، در کنار سایر برنامههایی که اعلام کرده این پیغام را به بازار میدهد که کار صوری انجام نداده است. بازار بورس بیش از آنکه نیاز به تزریق پول داشته باشد، به تزریق اعتماد نیاز دارد، بنابراین، این اقدام دولت گامی در جهت تزریق اعتماد به بازار بورس تلقی میشود.
از دیگر مواردی که در ۱۰ فرمان مصوب اخیر شورای اقتصادی دولت با راهبری وزارت امور اقتصاد و دارایی مطرح شده منوط شدن عرضههای اولیه به ایجاد اطمینان خاطر و انتشار محدود اوراق مبتنی بر طرح واقعی، این سیگنال را به بازار میدهد که دولت پشت بازار سرمایه است و میخواهد با ایجاد انضباط مالی و صرفه جویی، منابع را به سمت بازار سرمایه و تولید سوق دهد و این ویژگی کلیدی و مهمی در بسته جدید دولت برای حمایت از بازار سرمایه است.
طرحهای قبلی یعنی طرحهای حمایتی که از نیمه دوم سال ۹۹ و نیمه اول سال ۱۴۰۰ از سوی دولت ارائه شد و اثربخشی لازم را نداشت، به این دلیل بود که جامعه و سهامداران حمایت واقعی و جدی پشت آن طرحها نمیدیدند اما طرح فعلی این پشتیبانی را در خود دارد.
دولت در بسته حمایتی ۱۰ مادهای خود به دنبال بازگشت اعتماد به بازار سرمایه است، اما نباید فراموش کرد که اعتماد شبیه اعتبار است و وقتی مثلاً اعتبار فردی با یک چک بلامحل از دست برود، بازگشت آن دشوار و زمانبر خواهد بود.
ما شاهدیم که به هر دلیلی اعتماد از بازار سرمایه رخت بر بسته و احیا و بازگرداندن این اعتماد یک شبه و یک روزه میسر نیست. بسته دولت نقطه شروع خوبی برای بازگرداندن اعتماد به بازار سرمایه است، البته بدیهی است که نباید از این طرح توقع تأثیر کوتاه مدت در بازار داشته باشیم.