علت اصلی سردرگمی مقامات نفتی درتحولات بازار نفت، وجود ابهام درتبیین تاثیر این تحولات برکشور در شرایط فعلی است و به عبارت ساده تر، نبود پاسخ روشنی به این سوال که آیا روند افزایشی کنونی قیمتهای نفت به نفع ایران است یا به ضرر کشورمان؟
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین، در پی سقوط شدید قیمت های جهانی نفت از 110 دلار در بشکه از اواسط سال 2014 تا انتهای 2016 به پائین تر از 20 دلار در بشکه برای نفتخامهای صادراتی کشور های عضو اوپک ، مقات نفتی ایران کشور عربستان سعودی را بعنوان عامل اصلی سقوط قیمتها معرفی کردند و اذعان داشتند که عربستان با افزایش تولید خود به جنگ اقتصادی با کشورهای ایران و روسیه رفته است. این در حالی بود که تولید نفت شیل آمریکا به دلیل کاهش قیمتها نه تنها با کاهش مواجه گردید بلکه در این راستا میزان سرمایه گذاریهای آتی در صنعت جهانی نفت نیز دچار خسران شد.
با تمهیداتی که کشورهای روسیه از گروه تولید کنندگان غیر اوپک و عربستان از گروه تولید کنندگان اوپکی به عنوان کشورهایی با تولید بالا تر از 10 میلیون بشکه در روز در ابتدای 2017 با طراحی فریز نفتی اتخاذ نمودند، قیمتها شروع به افزایش نمود. البته ایران نیز با اعلان نمودن اینکه در طرح فریز نفتی قادر نخواهد بود که سطح تولید قبل از وضع تحریمهای خود را احیا کند، به شرکت در طرح فریز نفتی پیشنهادی پاسخ منفی داد و این طرح را یک تله گذاری توسط عربستان برای محدود کردن توان تولید ایران عنوان نمود. معذالک قیمتهای جهانی نفت در پی اعلام این طرح به بیش از 40 دلار در بشکه صعود نمود.
بالاخره در ماه اکتبر 2017 در نشست الجزایر و در حالی که تولید نفت ایران در محدوده 3.8 میلیون بشکه در روز بود، با قبول فرمول پیشنهادی ایران مبنی بر مشارکت در سیاست فریزنفتی به شرط ملحوظ نمودن سقف 4 میلیون بشکه در روز تولید به عنوان مبنای مشارکت ایران توسط اوپک، اجرای سیاست فریز نفتی با موفقیت همراه گردید و در نتیجه قیمتهای نفت به بالای 60 دلار در بشکه صعود کرد.
با توافق بر تداوم سیاست فریز نفتی تا پایان 2018، قیمتهای نفت به محدوده 60 الی 65 دلار در هر بشکه یعنی قیمتهایی که هدف کشورهای تولید کننده اوپک و خصوصا اعضائ اوپکی عضو شورای خلیج فارس بود، ورود پیدا کرد که مجددا با مخالفت مقامت نفتی ایران مواجه گردید. زیرا این مقامات اعتقاد داشتند که این سطح قیمت ها به بازگشت تولید نفت شیل آمریکا کمک می نماید و لذا قیمت های مناسب را در سطح 55 (و حداکثر 60 ) دلار در بشکه قبول داشتند، یعنی با اختلاف 10 دلار در هر بشکه!؟
در پی ارسال علائمی از سوی امریکا مبنی بر خروج این کشور از توافق هستهای برجام با ایران و با سیاسی شدن هرچه بیشتر فضای بازار نفت، بعلاوه احتمال کاهش تولید ایران تا میزان 800 هزار بشکه در روز، قیمتها از مرز 70 دلار در بشکه عبور کرد. با قطعی شدن خروج آمریکا از برجام ، شاخص جهانی نفت برنت قیمت 80 دلار در بشکه را نیز تجربه کرد.
این بار نیز مقامات نفتی ایران، تلویحا تداوم اعمال سیاست فریز نفتی توسط کشورهای اوپکی عضو شورای خلیج فارس را در راستای همراهی با سیاست های نفتی آمریکا به منظور افزایش هر چه بیشتر تولید نفت شیل آن دانسته و اعمال این سیاست را دلیل اصلی صعود قیمتها به محدوده 80 دلار در بشکه عنوان نمودند و در یک چرخش تاکتیکی سطح قیمتهای 60 الی 65 دلار در بشکه را سطح مناسب برای حفظ آرامش بازارهای جهانی نفت اعلام نمودند.
در پاسخ به اعتراض امریکا مبنی بر افزایش قیمتهای نفت به اتهام اعمال مهندسی توسط تولیدکنندگان اوپک و غیر اوپک از طریق ایجاد کمبود در بازار نفت، کشورهای اوپکی عضو گروه GCC اعلام نمودند که افزایش قیمتها ناشی از جو روانی- سیاسی حاکم بر بازار است و تعادل عرضه و تقاضا دستخوش تغییر جدی نشده است. معذلک در صورت بروز هر گونه کمبود نفت در آینده، این کشورها حاضرند آنرا جبران نموده و شرایط نرمال در بازار جهانی نفت را بر قرار نمایند. اعلام این سیاست باعث واکنش تند وزیر نفت ایران شد و این سیاست را یک سیاست از نوع نامردی (سیاسی) قلمداد نمود!
حال پارادوکسی که در مواضع مقامات نفتی ایران دیده می شود این است که تا دیروز این کشورها را متهم به تبانی با امریکا درجهت کاهش عمدی تولید خود به منظور افزایش قیمتها برای تسهیل تولید نفت شیل امریکا میکردند. ولی اکنون تنها با گذشت چند روز، و علیرغم اینکه کشورهای اوپکی عضو شورای خلیج فارس تاکید نموده اند که اساسا هیچ کمبودی در بازار نفت وجود ندارد و افزایش اخیر قیمتها ناشی از جو روانی حاکم بر بازار نفت است، این کشورها فقط بدلیل اعلام آمادگی برای جبران بروز هر گونه کمبود احتمالی عرضه در بازار نفت، مجددا متهم به همکاری با امریکا شدهاند.
امروزه احتمال بازگشت به سطح قیمتهای 100 دلار در بشکه طبق برآورد شرکتهای غول نفتی همچون توتال و موسسات نفتی مطرح جهانی همچون انرژی اسپکت دور از ذهن نیست. این در حالی است که نگارنده در مصاحبه رسانه ای با خبرگزاری فارس در سال 1394، پیش بینی کرده بودم که:«در صورت بر هم خوردن توافق هسته ای و پایان برجام و با آغاز تولید اورانیم 20 درصدی توسط ایران، قیمت های جهانی نفت مجددا و به آسانی به بالای 100 دلار در بشکه صعود خواهد نمود.»
به هر حال مطلوب خواهد بود که به منظور جلوگیری از ارسال هر گونه سیگنالی مبنی بر امکان بروز انشقاق در میان تولید کنندگان نفتی خصوصا کشورهای اوپکی، سیاستگذاران نفت کشور بطور مشخص اعلام کنند که 23 کشور تولیدکننده اوپکی و غیر اوپکی باید چه سیاست تولیدی (افزایش یا کاهش) را در پیش گیرند که مورد قبول مقامات نفتی قرار گیرد و متهم به سیاسی کاری علیه ایران نشوند؟ ضمنا چگونه اثبات نمایند که سیر صعودی قیمتهای نفت فقط بر بستر روانی و در نتیجه بر هم خوردن تراز ژئوپلیتک منطقه آسیای غربی، در پی خروج بخشی آمریکا از توافق هسته ای با ایران حاصل شده است.
در حقیقت علت اصلی سردرگمی مقامات نفتی درتحولات بازار نفت، وجود ابهام درتبیین تاثیر این تحولات برکشور در شرایط فعلی است و به عبارت ساده تر، نبود پاسخ روشنی به این سوال که آیا روند افزایشی کنونی قیمتهای نفت به نفع ایران است یا به ضرر آن؟ مضافا اینکه در حال حاضر رسیدن قیمت ها به سطح مطلوب60 الی 65 دلار در بشکه مورد نظر مقامات نفتی ایران، فقط از طریق افزایش تولید میسر است، دقیقا سیاستی که اعمال آن نه تنها توافق فعلی فریز نفتی را ملغی خواهد کرد بلکه بستر سازی لازم برای تحریم آسان تر نفتی ایران را نیز مهیا می نماید!