میزگرد تحلیلی پایگاه خبری اتاق تهران حول موضوع صادرات با حضور دو عضو هیات نمایندگان اتاق تهران برگزار شد.
محمد لاهوتی رئیس کنفدراسیون صادرات ایران و حمید صالحی دبیرکل فدراسیون صادرات انرژی با بیان دیدگاه های خود در این میزگرد بحث داغی را در مورد مسائل پیش روی تولید و صادرات به راه انداختند. مسائل پیش روی صادرات و الزامات تولید رقابت پذیر اصلی ترین موضوع مورد بحث بود اما مسائل پیرامونی تولید و تجارت نیز مورد توجه قرار گرفت. لاهوتی و صالحی دیدگاه های متفاوتی بر سر نحوه حمایت از تولید، اخذ عوارض صادراتی و تعرفه واردات دارند.
لاهوتی در این نشست حمایت های طولاتی مدت از تولید را مانع رقابتی شدن تولیدات داخلی در بازارهای جهانی می داند. این فعال اقتصادی معتقد است که اتکا به تعرفه و عوارض برای حمایت از تولید امکان افزایش بهره وری و رسیدن به تولید صادراتی را از صنایع گرفته است. حمید صالحی اما معتقد است ابزارهای تعرفه ای برای واردات و اخذ عوارض از صادرات برخی کالاها می تواند برای حمایت از تولید ملی کارساز باشد. این فعال اقتصادی در این میزگرد تاکید کرد که باید تولید در هر بخش تا جایی مورد حمایت قرار گیرد که بتواند روی پای خود بایستد اما پس از آن حمایت بی جا موجب کاهش بهره وری خواهد شد. در این میزگرد هر دو عضو هیات نمایندگان بر ضرورت توجه به تولید صادراتی تاکید کردند. آن ها قیمت بالای تولید در ایران را مانعی برای صادرات با ارزش افزوده بالا دانستند.
متن کامل این میزگرد را می خوانید.
***
این روزها اقتصاد ایران با مسئله ای مواجه است که با عنوان بحران تقاضا مطرح می شود. از بازارهای صادراتی و توسعه آن به عنوان راهکاری برای حل بحران تقاضا یاد می شود تا بتوان تولید داخل با متناسب با رشد تقاضا، تقویت کرد چراکه ظرفیت بازار داخل مشخص است. درمورد بازار خارجی رئیس جمهور در مانیفست اقتصادی دولت بارها بیان کردهاند که برای تقویت تقاضا به دنبال بازار خارجی هستیم که آن صادرات است. این ظرفیت را چطور میبینید؟ چطور میتوانیم روی تقاضای خارجی کار کنیم و به همان نسبت تولید داخلی را نیز بالا ببریم؟
لاهوتی: مانیفستی که به آن اشاره کردید و نقشه راهی که رئیسجمهور محترم درمورد تحریک تقاضا -خصوصا با نگاه برونگرا- مطرح کردند یکی از نکات اصلی و کلیدی اقتصاد ماست که مغفول مانده بود. به این معنی که تاکنون می خواستیم تولید را تنها و تنها با دیوار تعرفه حمایت کنیم بدون اینکه به مشکلات ساختاری و اساسی تولید توجهی داشته باشیم. از طرفی چون تعرفه را بالا نگه داشتیم، تولیدات افزایش قیمت پیدا کردند و جنبه رقابتی پیدا نکردند تا امکان صادرات آن را نداشته باشیم. از طرف دیگر برای اینکه تولید را حمایت مجدد کنیم تا برای آن تقاضا ایجاد شود، ممنوعیت واردات را اعمال کردیم. پس مصرفکننده داخلی را محکوم به مصرف هرگونه تولید داخلی با هرقیمت بالایی کردهایم. عملا، صنعت را در حالتی که رقابت وجود نداشته قرار دادهایم. صنعت، فعال مایشاء بوده و دولت در هرصورت برای سرپاماندن آن حمایت غیرمنطقی کرده است. در این شرایط مصرفکننده هزینههای آن را پرداخت کرده است. اگر به تمام کشورهای پیشرفته و درحال توسعه نگاه کنیم، آن ها زمانی مقاومتشان زیاد شد و توانستند روی پای خود بایستند که رقابت سالم و شفافیت در اقتصاد را ایجاد کردهاند. نگاهشان نگاه صادراتی بوده؛ یعنی تولید صادراتمحور را در دستور کار قرار دادند و فقط به تامین و تقاضای داخل توجه نکردهاند. دراقتصاد ایران خیلی شعار صادرات میدهیم اما هرساله در کالاهای مختلف به محض اینکه بازار داخلی تحت تاثیر صادرات قرار میگیرد، جلوی صادرات را میگیریم و یا با ممنوعیت صادارت، بازارهای صادراتی که به سختی به دست آمده را از صادرکننده میگیریم. دلیل تمام این مشکلات این است که برنامهریزی اصلی و استراتژی صنعتی ما، استراتژی درستی نبوده و نگاه صادراتمحور در آن الویت نداشته است همچنین موضوع رقابت هم مورد توجه قرار نداشته است. با استفاده ار شرایط تعرفه و ممنوعیت های واردات، برای صنایع فضای خالی ایجاد کردیم که عملا خود آن صنعت هم نتوانسته از این شرایط استفاده بهینه کند.
آقای لاهوتی معتقدند که از ابتدا نگاه صادراتی به تولید وجود نداشته و حمیات ها یبیش از حد باعث غیررقابتی شدن تولیدات شده است. آقای صالحی نظر شما در این زمینه چیست؟
صالحی: با گفته آقای لاهوتی درمورد اینکه باید رقابتی شویم کاملا موافقم. اما قضاوت برای صنعتگری که در ده سال گذشته در فضای بسیار نامناسبی بوده، قضاوت سادهای نیست. فضای کسب و کار در ایران در ده سال گذشته فضای بسیار نامناسبی بوده است. ناهنجاریهای زیادی وارد شده است.
لاهوتی: مشکلات کسب و کار مربوط به ده سال گذشته نیست. بیشتر از ده سال است.
صالحی: میخواهم بگویم به هر حال اقتصاد ما عقب مانده است. ده سال نه؛ از پنجاه سال گذشته. ما از زمان رژیم قبل اقتصاد وارداتی داشتیم. واردکننده بودیم. نفت میفروختیم تا واردات کنیم و مصرف کنیم. نهایتا قرار بوده مونتاژکار شویم. مثلا در ایرانناسیونال یا چند جای دیگر صنعت مونتاژ داشته باشیم. قرار نبوده تولیدکننده باشیم. این ساختارها از زمان رژیم گذشته وجود داشته است. در البته پس از انقلاب در نظام جمهوری اسلامی در مقاطعی حرکتهایی شد. در بعضی صنایع مانند صنعت برق موفقیتهایی نیز داشتیم. قبل از انقلاب پست برق سر کوچه را هم فرانسویها برای ما نصب میکردند اما با حمایت دولت، صنعت برق در کشور شکل گرفت و امروز شاهدیم از A تا Z یعنی از تولید تا انتقال و توزیع را با تجهیزات مورد نیاز در صنعت کشور داریم. شاید درمورد نفت نمیتوان گفت که صنعت نفت داریم. همانطور که دیدیم در این سال ها اتفاقاتی که در پی تحریمها افتاد باعث تعطیلی برخی فازهای پارس جنوبی و مسائل دیگر شد. درمورد صنایع نساجی و ...
لاهوتی: در صنعت نساجی چه اتفاقی افتاد؟ در نساجی، یک متر صادرات رقابتی نمیتوانیم داشته باشیم.
صالحی: علت این بود که درهای واردات را باز کردیم. زمانی میتوانیم درها را باز کنیم که آن را برای رقابت آماده کرده باشیم. اگر امروز بخواهیم کالایی را در ایران تولید کنیم و همان را آنطرف آب تولید کنیم، هزینه تمامشده در ایران ۴۰درصد بالاتر است.
لاهوتی: درست است. مشکلات اینهاست. مشکلات مربوط به ساختار صنعت، هزینههای تولید است.
صالحی: نمیتوان به تولیدکننده گفت من در را باز میکنم اما نرخ وام و نرخ بهره بانکی ۲۵درصد است. نمیتوان گفت باید قانون کار ایران را با آن سختی ها را رعایت کنی.
لاهوتی: همین طور تامین اجتماعی ۳۰درصدی.
صالحی: تورم نرخ ارز. سالیان سال قیمت ارز را پایین نگه داشتند، نه فقط در زمان انقلاب بلکه در زمان شاه همین کار صورت گرفت. در سال ۵۶، که قیمت ارز ۷تومان بود، کارشناسان میگویند قیمت واقعی آن ۲۰تومان بوده است. به دلیل ارائه سوبسید و استفاده از دلارهای نفتی، اقتصاد نفتی داشتیم. الان هم بعضی هنوز دنبال همان نوع اقتصادند چون رانت زیاد و زحمت کم در آن هست. اگر قضاوت میکنیم که فضای رقابتی بگذاریم و بازیگران عرصه را دعوت به بازی کنیم، پس باید این فضا را ایجاد کنیم.
لاهوتی: بحث ایجاد فضا با ممنوعیت جداست.
صالحی: بله اما حرف من این است که این اتفاق یکشبه نمیافتد. نمیتوانیم یکشبه یک تریلی به گلنشسته را با توان اسببخار خودش راه انداخت. باید یک اسببخار کمکی آورد.
لاهوتی: ۳۵ سال است. شما میگویید کشور ما وارداتی بوده. بنده میگویم این اشتباه در کشوری با ادعای تولیدکننده اتفاق افتاد. ما میخواستیم از ۵۸۰۰ قلم کالای تعرفهای همه را تولید کنیم. گفتیم میخواهیم خودکفا شویم. آمایش جغرافیایی و آمایش ملی انجام ندادیم که مشخص شود در کجا، کدام ظرفیت را داریم. در صنعت ماکارونی و موتورسیکلتسازی آنقدر واحد تولیدی ایجاد کردیم که نه تنها تقاضای داخل بلکه تقاضای منطقه را نیز میتوانیم برآورده کنیم ولی قیمتها رقابتی نیست. همه ورشکسته و تعطیل شدند.
صالحی: در صنعت برق، کاری که زیمنس در چند شهر انجام میدهد، ما با دلارهای ۷تومانی دستگاههای زیادی برای تولید پره توربین وارد کردیم که امروز توربینساز ما قابل رقابت با کالای خارجی نیست. چراکه قیمت تمام شده آن گرانتر است. اینکه ما باید همهچیز را خودمان تولید کنیم، سیاستهایی است که بلوک شرق به دنبال آن رفت و شکست خورد. در تعریف بازارهای بزرگ باید بتوانیم سرمایهگذاری انجامشده را تبدیل به صادرات کنیم ولی به دلیل قیمت تمامشده بالا نمیتوانیم. باید در سیاستها تجدید نظر کنیم. با حرفهای آقای لاهوتی موافقم. دولتیها باید به حرف بخش خصوصی درباره سیاستهای کلان اقتصادی گوش دهند چون از جیب مردم و بخش خصوصی هزینه میشود. در بحث صادرات، متولیان و سازمانهای صادراتی شامل حاکمیت، دولت، بخش خصوصی و اتاق، چه کسی باید پاسخگوی وضعیت امروز باشد؟ نهادهای متولی سیاستها را تعیین کنیم. آیا ساختارهای موجود در کشور ما جواب میدهند؟ آیا سازمان توسعه تجارت که گاهی برای یک کار روزمره به مشکل میخورد، میتواند در اصلاح سیاستهای اقتصادی نقش داشته باشد؟ وقتی رئیس بانکی را جابهجا میکنند آن را به بانک توسعه صادرات میآورند که اصلا سابقه صادرات نداشته، پیام میدهد که توجه حکومت به نظام صادرات توجه بسیار پایینی است. وقتی سرمایه صندوق ضمانت صادرات، ۱۵۰میلیون دلار است، آیا میتوان به 30 تا 40 میلیارد دلار صادرات فکر کرد؟
لاهوتی: وقتی رئیس بانک مرکزی اعلام میکند که سرمایه ما به اندازه ۴درصد میتواند جوابگوی تقاضا باشد، چطور میخواهید صنعت را حمایت کنید و تولید را افزایش دهید؟ حرف من و آقای صالحی در یک راستاست اما در روش اختلاف داریم. من معتقدم...
صالحی: من میگویم باید به مریض ضعیفی که طی ۵۰سال گذشته نخواستهایم روی پای خود بلند شود، قوت و انرژی دهیم. روی پای خود که ایستاد بگوییم حالا حق نداری از سوبسید حرف بزنی.
یعنی تا جایی حمایت دولتی از مسیر تعرفه بر واردات یا محدودیت صادرات انجام شود تا تولیدکننده به مرحله مطلوب برسد و پس از آن حمایت ها کاهش یابد؟
صالحی: بله من هم نمی گویم تا ابد باید حمایت کرد. پله به پله می توان پیش رفت. زمانی مجلس تصمیم خوبی گرفت و گفتند تعرفه خودرو قرار است به صورت پلکانی سالی ۵درصد کم شود ولی اجرا نشد. اگر با آن سیاست طی ۵سال تعرفه کاهش پیدا میکرد، امروز صنعت خودروی داخل به این صورت نبود. باید واقعیتها را بشناسیم. بدانیم که سیاستهای غلط باعث شده بخش خصوصی به جایی برسد که امروز آقای لاهوتی میفرمایند نباید به آن رانت و سوبسید داد. بنده میگویم نباید یک دفعه قطع شود؛ باید مرحله به مرحله انجام شود. به این صورت که آن را تقویت کنیم تا روی پای خود بایستد اما باید بهرهوری را بالا ببرند. مثل صنایع فولاد و آلومینیوم نباشد که برق مجانی مصرف کند و بهرهوری در سطح پایینی باشد و در نهایت مواد اولیه را به دلار بفروشد. در خیلی جاها به دلیل سوبسید انرژیی وضع به همین صورت است. شخص اول حاکمیت، در سیاستهای اقتصاد مقاومتی جمله درستی را گفتهاند که ما هم سالها به دنبال آن بودهایم؛ اقتصاد درونزای برونگرا. ایشان ۲۴بند هم فرمودهاند که تمامش حرفهای ما است. همه حرفهایی که در این ده سال در تولید و صادرات زدهایم، در این بندها آورده شده است. به شکل مکتوب هم هست. اینها را فصلالخطاب قرار دهیم و از دولت بخواهیم در اصلاح سیاستهای صادراتی در رابطه با تولید براساس همین موضوع، مشکلات را حل کند. در این راه بدهیهای ده سال گذشته دولت را بدهیم، مسائل بانک را حل کنیم. کسی را که ایستاده، زحمت کشیده، پولش را به خارج از کشور نبرده و سالیان سال در این مملکت با قانون کار و همه مسائل موجود جنگیده، حمایت کنیم. اجازه دهیم در سیاستهای ساختاری صادرات نیز کاری صورت گیرد که کالاها تولیدی صادراتی شوند. برای پیگیری و حل مشکلات صادرات، پیشنهادی را از طرف فدراسیون صادرات انرژی به آقای جهانگیری ارائه کردیم تا مسوولی برای بخش صادرات در سطح بالای دولت گذاشته شود که مساله اش شبانه روز صادارت باشد.
از چه نظر وجود چنین مسوولی در سطح بالای دولت نیاز است؟ به هر حال طبق روال مشخص چندین دستگاه با موضوع تجارت و صادرات مرتبط هستند و وظایف خود را دنبال می کنند. اگر این دستگاه ها خوب عمل نمی کنند، مشکل باید با تاسیس یک ساختار جدید در ریاست جمهوری حل شود؟
صالحی: یک مسول در سطح بالا می تواند همه دستگاه های مرتبط با صادرات را هدایت کند. به عنوان مثال میتواند رئیس بانک توسعه صادرات را تعیین کند؛ سرمایه صندوق ضمانت را بالا ببرد؛ مشکلات سازمان توسعه تجارت را حل کند. چون کشور ما جهانسومی است نیاز است ساختارهای آن درست شود. این مسوول میتواند در سفرهای خارج از کشور، ده نفر مثل بنده و آقای لاهوتی را همراه ببرد، یعنی زمانی که دیپلماسی سیاسی را به جلو میرود به دیپلماسی اقتصادی هم توجه کنند. مثلا در مورد عراق گفته میشود که ایران نفوذ بالایی در عراق دارد و در تصمیمات کلان این کشور نقش دارد. ببینید ما در عراق چه پروژهای گرفتهایم؟ ترکیه در عراق ۲۰میلیارد دلار پروژه گرفته است. بچههای ما آنجا شهید میشوند، هزار وات برق به آنها میدهیم ولی یکی از مسئولین جمهوری اسلامی حاضر نیست برود در دفاع از بخش خصوصی، در مقابل هزینههایی که میدهیم پروژه بگیرد.
این مسائل در مذاکرات سیاسی حل میشود یا در رقابت تولیدات ما با کشورهای دیگر؟ آیا در این مورد میتوانیم با رقیب ترکیهای رقابت کنیم؟
لاهوتی: در مورد عراق، آقای صالحی حرف درستی میزند. ما بیشتر نفوذمان را در مسائل سیاسی دیدهایم اما کشورهای پیرامونی ما در اقتصاد نفوذ کرده اند. درست است که در عراق نفوذ سیاسی داریم، به دلیل این نفوذ سیاسی میتوانستیم، نفوذ اقتصادی هم داشته باشیم ولی چون دغدغه و موضوع اصلی حاکمیت این نیست به آن توجهی نمیشود. همانطور که هزینه پرداخت میکنیم باید امتیاز بگیریم اما وقتی به بخش خصوصی و مسائل اقتصادی میرسیم، شاید برای حاکمیت اهمیت زیادی نداشته باشد.
آیا ما به دلیل اینکه نتوانستهایم با رقیب ترکیهای رقابت کنیم وارد بازار نشدهایم؟
صالحی: ما حتی در برخی موارد در رقابت برنده شدیم اما موضوع حمایت است.
لاهوتی: مشکلات زیادی داریم. یکی اینکه قیمتهای ما رقابتی نیست اما در بعضی موارد ممکن است تولید رقابتی باشد و مسائل دیگر مانع شود. در جایی که توانستهایم رقابتی باشیم، یا دولت عراق با تعرفه سنگاندازی کرده یا شرایطی را قرار داده که به دلیل مشکلات کشور نتوانستهایم، رابطه برقرار کنیم. عملا فضا را از ما گرفته و به ترکیه و کشورهای دیگر داده است.
عراق برای سیمانی که از ایران میرود، تعرفه گذاشته است. سیمان با قیمت ۸۰دلار میرفته است. عراق نیمی از سیمان مورد نیاز خود را تولید میکند و نیمی را وارد میکند. ما هم انباشت سیمان داریم. سیمان به عراق میرفته و ناگهان در مرز بین دلالها و فروشندگان ما رقابت تخریبی میشود و قیمت تا ۴۰دلار کاهش پیدا میکند. دولت جمهوری اسلامی، شخص وزیر صنعت باید جلو میرفت و تعرفه میگذاشت که قیمت پایین نیاید. تولید کننده سیمان در عراق در مواجهه با قیمت پایین سیمان ایران اعتراض کرده چون جلوی تولیدش گرفته میشود. آنها هم راه سیمان ترکیه را باز کرده و راه ورود سیمان ایران به عراق را بسته است. دولت عراق به حرف بخش خصوصی گوش کرده، راه سیمان ترکیه را باز کرده و روی سیمان ایران تعرفه گذاشته است.
لاهوتی: به نظر من این راهش نیست. دولت عراق برای حمایت از تولیدکننده خود برای قیمت کالای وارداتی تعرفه گذاشته است. کاری که ما ۳۵ سال در این کشور انجام دادهایم و نتیجه نگرفتیم. ایران باید با قدرت سیاسی که در عراق داشت نباید اجازه میداد روی کالای ما عوارض بگذارند و روی کالای ترکیه نگذارند. نه اینکه از صادرکننده برای هر تن، ۲۰دلار عوارض بگیرد تا قیمت بالا رود. اگر ۸سال هزینههای صادراتی ما به دلیل تصنعی بودن نرخ ارز بالا بوده است، حالا که نرخ ارز واقعی شده و هزینه آن را به کشور تحمیل کردهایم، حداقل از این فرصت که میتوان صادرات کرد استفاده کنیم.
صالحی: من اختلافی با آقای لاهوتی دارم. وقتی سیمان بابت گاز و برق ۳۵درصد سوبسید میگیرد قیمت سیمان ایران از قیمت سیمان تولیدی عراق پایینتر میآید. چون تولیدکننده عراقی این سوبسید را دریافت نمیکند. آقای لاهوتی میگویند چون سوبسید میگیرد نباید تعرفه بگذارد من میگویم نه، سوبسید ما مال مردم ایران است و نه عراق. چرا باید سیمان ۴۰دلار به عراق برود.
لاهوتی: مطمئن باشید اگر هر تن سیمان در عراق Aتومان باشد، اگر برای صادرکننده ایرانی ۳۰درصدش زیر Aتومان باشد، درنهایت ۵درصد زیر A به خریدار میدهد. منافع ملی آن به کشور برمیگردد. شما میگویید این را دولت بگیرد.
صالحی: این کار را نکردند. چرا سیمان از ۸۰دلار به ۷۵دلار نرسید؟ چرا ۴۰دلار شد؟ چون قیمت تمامشده پایین بود. چرا امروز مس ما راحت به ترکیه فروخته میشود؟
لاهوتی: شما از سوبسید صحبت میکنید. «گر رسم شود که مست گیرند/ در شهر هرآنچه هست گیرند» تمام مردم در این کشور سوبسید میگیرند. من و شما سوبسید میگیریم.
صالحی: تکلیف ۱۵میلیون تن سیمانی که روی دست ایرانیها مانده چیست؟
لاهوتی: این به خاطر عدم شایستگی دولت است که نتوانسته چانهزنی کند و حق خود را بگیرد. نه اینکه برای صادرات تعرفه بگذارند و از صادرکننده ۲۰درصد تعرفه بگیرند. ایران باید از نفوذ خود در عراق استفاده کند و آنها را مجبور به کمکردن تعرفه کند. نمیتواند برای دو کشور شرایط بگذارد.
صالحی: عراق هم خواهد گفت من تولیدکننده و اشتغال دارم. سیمان ایران ارزان وارد عراق میشود و به تولیدکننده من آسیب میرسد.
لاهوتی: یعنی ما باید صادرکننده را به پرداخت عوارض محکوم کنیم؟
صالحی: خیر. اصلا. دولت ایران میتوانست 20 تا 30 دلار عوارض بگذارد تا قیمت ۸۰دلار حفظ شود.
لاهوتی: البته در مورد سیمان، قیمت جهانی آن هم کاهش پیدا کرده است. هر توریستی که وارد کشور میشود از سوبسید این کشور استفاده میکند.
صالحی: اقتصاد درونزای برونگرا بدون توجه به مساله سوبسید حل نمیشود. نباید شعار بدهیم.
لاهوتی: شما شعار میدهید. جایی که بخش خصوصی مطرح میشود از عرضه و تقاضا صحبت میکنید و جایی که بحث تولید میشود از عوارض حرف میزنید.
صالحی: بنده میگویم اقتصاد درونزای برونگرا بدون در نظرگرفتن سوبسید شعاری بیش نیست.
لاهوتی: من کلیتر میگویم. اگر معتقدیم که تمام کشورها با بازکردن اقتصاد (نمونههای زیادی داریم) به موفقیت رسیدهاند و کشورهایی که با بستن اقتصاد (مثل کشورهای اتحاد جماهیر شوروی) شکست خوردند، پس اقتصاد عرضه و تقاضاست؛ نه محدودیت دارد و نه ممنوعیت. به جای اینکه صادرکننده را به دلیل اینکه کالای او نیمهآماده یا خام است مجبور به پرداخت Aدرصد عوارض کنیم، بدون توجه به اینکه آیا حاکمیت بسترها و شرایط تولید رقابتی را فراهم کرده است یا نه؛ عملا باج سبیل است.
صالحی: آقای لاهوتی نظر شما درمورد واردات چیست؟
لاهوتی: در واردات هم باید تعرفه معقول باشد که فضای قاچاق را حمایت نکند. خودرو را نمیتوانیم قاچاق کنیم ولی یخچال سایدبایساید را میتوانیم. هواپیما را نمیتوانیم قاچاق کنیم ولی پوشاک را میتوانیم. وقتی برای پوشاک ۱۰۰درصد عوارض قرار دادیم، تعرفه به آن خورد و ۷۰درصد شد، اما باز هم تولیدکننده پوشاک ما مشکل دارد. این مشکل با عوارض حل نمیشود. این مشکل آنجا حل میشود که ۲۸درصد از آن بهره بانکی گرفته میشود، دلار باید متناسب با تورم افزایش پیدا کند که نمیکند. تولید باید حمایت شود. باید عدمالنفع صادرکننده پرداخت شود.
صالحی: چرا حرفتان را تکمیل نمیکنید؟ این حرف درستی است اما چرا حمایت از تولید را پلهای نمیکنیم.
لاهوتی: چند سال؟
صالحی: دولت تعرفه خودرو را ۵درصد پایین نیاورد، مگر مقصر بخش خصوصی است؟ در کره جنوبی، ورود کابل و ترانسفورماتور ممنوع است. برای صیانت از تولید داخل هیچ اشکالی هم ندارد.
لاهوتی: جلوی قاچاق را نمیتوانیم بگیریم. توانش را نداریم. در آن کشور اگر ورود ترانسفورماتور ممنوع شده، با شرکت تولیدکننده آمریکایی متحد شده و تولیدی را عرضه میکند که در آمریکا و کشورهای دیگر فروخته میشود. نه در کشور ما که خودروی ۳۰ سال پیش را گرانتر از قیمت خودروی روز به مصرفکننده تحمیل میکنیم.
صالحی: حرف شما را کاملا قبول دارم. این یک پکیج است. جزئینگری و بخشینگری نمیتوان کرد. این پکیج را چه کسی باید طراحی کند؟
لاهوتی: دولت. نقد ما به حاکمیت است.
صالحی: من هنوز نمیدانم متولی صادرات در کشور ما کیست.
لاهوتی: ظاهرا سازمان توسعه تجارت است اما تنها یک ماشین امضا است.
صالحی: قبول ندارم. سازمان توسعه تجارت در این اندازه نیست. اول باید دنبال متولی بگردیم.
لاهوتی: دولت به دلیل کمکاریها و سوءمدیریتهایی که داشته، شرایطی را به وجود آورده است. امروز برای حمایت از صنعت داخلی به جای نگاه به گذشته و اصلاح آن مجددا به بخش خصوصی و تولیدکننده ظلم میکند. برای صادرات عوارض میگذارد. آیا بستر تولید در کشور وجود داشته که کالای خام صادر شده است؟
صالحی: بله. داشته. من اینجا به شما نقد دارم. ۲۰۰کابلساز و کارخانه ترانسفورماتورسازی، شیرآلات مسی داریم، ۱۵۰هزارتن مصرف مس کشور است و اجازه داده میشود که شرکت مس، کاتد و شمش خام را به ترکیه بفرستد و زیر قیمت بفروشد. بخش خصوصی مجبور میشود از ترکیه مواد خام بخرد. سازنده با دلار آزاد هزینه میکند و اجازه داده میشود سازنده خارجی با دلار مبادلاتی به کشور بیاید. در کشور ما نمیشود با نگاه به بخش کوچکی نسخهای کلی پیچید. برای طی کردن آن مراحل باید استراتژی باشد.
لاهوتی: استراتژی میخواهد ولی ما کم استراتژی نداشتیم. انواع و اقسام استراتژی را داشتیم. ابلاغیه ۱۴۰۴، اصل ۴۴، اقتصاد مقاومتی و خروج از رکود را داشتیم.
صالحی: اقتصاد ما نفتی بوده است. در زمان آقای احمدینژاد ۷۰۰میلیارد دلار پول بود که بخش قابل توجهی از آن به واردات تبدیل شد.
لاهوتی: واحدهای تولیدی ما تعطیل کردند و به واردکننده تبدیل شدند. تنها نام خودشان راروی کالای وارداتی زدند و عرضه کردند. اشکال آنجاست که در اجرای برنامههای بالادستی سلیقهای عمل میکنیم. متاسفانه ناظرین ما هم ضعیف هستند. کسانی باید باشند تا به دولت اشکال بگیرند که برنامه پنجم را تصویب کرده اما نرخ ارز را متناسب با تورم افزایش نمی دهد. کشور ما هرلطمهای خورده از مصلحت بوده است برای مصلحت گرایی چنین نظارت هایی نبوده است. برای اینکه دولت را تضعیف نکنیم از آن اشکال گرفته نشده است. بخش مهمی از ۷۰۰میلیارد دلار ما تبدیل به واردات شد. حتی سنگ قبر و میله پرچم بالای سر رئیسجمهور نیز وارد شد! نباید برای فرار به جلو و تطهیر خودمان، از تولیدکننده در گمرگ ۲۰درصد عوارض بگیریم یا از واردکننده عوارض ۷۰درصدی بگیریم. این عوارض ۷۰درصدی یعنی پول را وارد جیب قاچاقچی میکنیم. در کار سلیقهای عمل میشود و ناظر (مجلس، سازمان بازرسی کل کشور) که باید ورود و برخورد کند، ضعیف عمل میکند همین می شود که انحراف بالای 50 درصد در اجرای برنامه پنجم صورت گرفته است. دولت یازدهم چه میکند؟ به جای آسیبشناسی و برطرفکردن معضلات و فراهمکردن بسترها، باز برای صادرات عوارض و برای واردات ممنوعیت میگذارد. نگاه در سازمان توسعه تجارت، نگاه دهه ۶۰ است. برای حمایت از صنعت فقط میخواهند دیوار تعرفه بگذارند.
صالحی: مدعیان تعرفه در دولت میگویند کالای خام در صورتی از ایران برود که استطاعت ساخت، ایجاد ارزش افزوده، ایجاد اشتغال و مزایای دیگر فراهم نباشد. مثل سنگ آهن.
لاهوتی: مواردی داریم که شرایط برقرار نیست و عوارض ناحق گرفته میشود.