شاخص کل بورس روز گذشته با رشد ۱۸۳۲ واحدی توانست بالاتر از سطح ۱۹۰ هزار واحدی قرار بگیرد و فاصله خود را با سقف تاریخی به حدود پنج هزار واحد برساند. به این ترتیب نماگر کل بازار برای رکوردشکنی دوباره صعودی ۵/۲ درصدی را نیاز دارد.
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین،جریان قدرتمند نقدینگی در روزهای اخیر منجر به بیاعتنایی به نگرانیهای غیراقتصادی شده است. بررسی روند معاملات بورسی حاکی از آن است که تمرکز بازیگران همچنان بر بنیانهای سودآوری و پتانسیل رشد درآمد شرکتها قرار دارد و تنشهای سیاسی تغییر محسوسی را در بستر معاملات در پی نداشته است.
سیمای سهام بورس تهران طی روز گذشته هم سبزپوش باقی ماند. شاخص اصلی این بازار که در چهار روز اخیر پیوسته رو به قله تاریخی حرکت کرده است، در معاملات دیروز با رشد 1832 واحدی(معادل تقریبی یک درصد) به میانه کانال 190 هزار واحد قدم گذاشت و فاصله خود را از اوج تاریخی خود به 5/ 2 درصد رساند. دلایل متعددی را میتوان برای توجیه حرکت صعودی شاخص برشمرد که از جمله مهمترین آنها ظرفیتهای ارزی سهام بورس تهران است. چنین مینماید که ناکامی پیدرپی سیاستگذار در مدیریت بازار ارز و آشفتگی و واگرایی نرخها در حال فراهمسازی شرایط برای رهایی بنگاههای بورسی از سرکوب چندماهه قیمتگذاریهاست. این دیدگاه در کنار روند فزاینده قیمت جهانی مواد خام توام با رونق معاملات بورس کالا و زمزمههای افزایش ناگزیر نرخ ارز مرجع پازل صعود طیف گستردهای سهمها را تشکیل میدهند. از اینروست که با وجود بروز ریسکهای محیطی همچنان قیمتها عزم صعود و فتح قله تاریخی را در سر دارند.
دو نگاه به جهتگیری سهام
بازارها پس از تجربه جوی آرام طی یک ماه اخیر، در معرض شوک غیراقتصادی دیگری قرار گرفتهاند. استعفای ظریف، وزیر امور خارجه کشور در اوایل اسفندماه سال گذشته آخرین شوک غیراقتصادی بود که اثر منفی آن بر بازارها خیلی زود مرتفع شد. طی این مدت بازارها در فضایی نسبتا امن بهسر میبردند تا اینکه در ابتدای این هفته موضوع تروریستیخواندن سپاه پاسداران از سوی آمریکا در رسانهها مطرح شد. از اینرو، برخی از فعالان بورسی افت مقطعی شاخص سهام طی روز دوشنبه را ناشی از همین مساله دانستند. از سوی دیگر، به نظر میرسد فضای روانی حاکم بر بازار ارز و شیب تند قیمت دلار و سایر ارزها در این چند روز نتیجه بلافصل فشارهای مضاعف آمریکا بر اقتصاد ایران باشد. بهای هر دلار آمریکا در روزهای کاری پس از تعطیلات نوروزی ضمن جهش حدود یک هزار تومانی به کانال 14 هزار تومانی راه یافته است. مطابق تجربههای تاریخی شاخص ارزی را بهعنوان دماسنج سیاسی بازارها در نظر میگیرند. از اینرو، رشد فزاینده نرخ دلار در روزهای اخیر گمانهزنیها درخصوص تاثیر فشارهای آمریکا بر اقتصاد ایران را تقویت کرده و فضا را ملتهبتر از قبل نشان میدهد.
معمولا شاخص سهام با تشدید ریسکهای محیطی به دلیل عقبنشینی متقاضیان و فشار فروشندگان در مسیر اصلاح میافتد. اما رفتار دو سه روز اخیر بورس تهران خلاف این روند معمول را نشان میدهد. بورسبازان با سورپرایز فروشندگان خاصه در دو روز اخیر بر ارتفاع قیمتها افزودند و شاخص کل را به فاصله 5/ 2 درصدی قله تاریخی بردند.رفتار اخیر بورس تهران دو گروه از تحلیلگران را روبهروی هم قرار داده است. گروه نخست معتقدند رشد روزافزون قیمت سهام با وجود تشدید ریسکها حاصل حمایت عوامل بنیادی است. از نگاه این دسته از فعالان، عملکرد قابل قبول شرکتهای بورسی که در گزارشهای اسفندماه در کنار تقویت گمانهزنیها در مورد حذف نرخ ارز 4200 تومانی و همچنین روند صعودی نرخ ارز نیما و بهبود قیمت جهانی مواد خام شرایطی فراهم کرده تا سرمایهگذاران بهرغم تشدید ریسکهای غیراقتصادی، عموما در جبهه تقاضای سهام مشارکت موثر داشته باشند.گروهی دیگر برآنند که اهالی سهام سناریوهای بدبینانه را از ماههای قبل در تصمیمات خود لحاظ کرده بودند. از منظر این دسته از فعالان بورسی، سطوح کنونی قیمت سهام، حتی پس از رشدهای اخیر بخش قابلتوجهی از بدبینی و نگرانی نسبت به آینده را پیشخور کرده است. بنابراین، اگر بازار سهام طی دو روز اخیر در مقایسه با بازار ارز واکنش منفی به مسائل سیاسی از خود نشان نداد، به این دلیل بود که سهامداران از قبل خود را برای شرایط بسیار بدبینانه آماده کرده بودند.
ظرفیتهای بالقوه سهام
واقعیت این است که بازار سهام با وجود تاثیرات ناپایدار شوکهای روانی همواره مسیر واقعی خود را دنبال کرده است. هرچند این مسیر گاه دچار وقفههایی زودگذر شده اما پتانسیلهای سهام بهتدریج و با فروکش ریسکها سرانجام در قیمت سهام متبلور شده است؛ چنانکه بخشی از این ظرفیتها طی چند روز اخیر و با رشد روزافزون قیمتها به فعلیت رسید. با وجود این، برخی از کارشناسان معتقدند سطوح فعلی سهمهای بنیادی تا ارزش واقعی خود همچنان فاصله دارد. تحلیلگران اختلاف بین نرخهای رسمی و آزاد ارز را عامل اصلی فاصله قیمت بازاری سهام از ارزش ذاتی آن میدانند.
چنانکه میدانیم بورس تهران همواره با یک گام تاخیر به قیمتهای ارز واکنش نشان داده است. تصمیمات ارزی و تلاش سیاستگذار برای سرکوب قیمتها را میتوان یکی از مهمترین علل این پدیده دانست. با وجود این، تبلور اثر افزایش نرخهای ارز در گزارش عملکرد شرکتها طی ادوار بعد محرک تقاضا و رشد قیمت سهام بوده است. البته شکلگیری نرخهای چندگانه در بازار ارز و آشفتگی در شیوههای قیمتگذاری کالاهای مرتبط هم نقش مضاعفی در ایجاد این وقفه در بورس تهران داشته است. اما شکست پیدرپی سیاستگذار این تصور را به وجود آورده که معادلات حاکم بر بازار ارز دستخوش تغییر مثبت برای سهام خواهد شد. از این منظر و با توجه به اینکه بخش قیمت محصولات بخش عمدهای از شرکتهای بورسی تحت سیطره سیاستهای نادرست بوده، تغییر این روند سیگنالی بنیادی در حمایت از سهام محسوب به شمار میرود. این موضوع در شرایطی بیشتر خودنمایی میکند که تاکید شود قیمتهای کنونی سهام با سطوح کنونی نرخ دلار در بازار آزاد به هیچ وجه هماهنگ نشده است.
تداعی خاطره سیاستهای ناکام ارزی
چنان که میدانیم سرکوبهای تورمی از طریق سیاستهای ارزی و تجاری، قیمت فروش محصولات طیف وسیعی از شرکتهای بورسی را در سطوح نازلی نگه داشته است. عدم کارآمدیها در این زمینه طی ماههای قبل موجب اصلاح برخی سیاستهای اقتصادی شد و اخیرا هم گمانهزنیها را درخصوص گسترش اصلاحات ارزی و قیمتگذاری کالا در پی داشته است. واکنش سهامداران به سهام برخی از گروهها طی روزهای اخیر ناشی از همین تصور است. برای مثال، سهام تولیدکنندگان قند و شکر، مواد غذایی و دارو با تصور حذف نرخ ارز مرجع و افزایش قیمت محصولات اخیرا مورد اقبال گسترده قرار گرفتهاند. در واقع، چشمانداز نرخگذاری محصولات این صنایع با قیمتهای بالاتر ارز، احتمالا ارز سامانه نیما، میتواند درآمدهای این شرکتها از محل افزایش شدید نرخ فروش را دستخوش تغییر جدی کند. از طرف دیگر، در سهام کالایی هم ظرفیتهایی بالقوهای به دلیل سرکوبهای تورمی سیاستگذار وجود دارد که در صورت اصلاح سیاستهای ارزی بر ارزش سهام وابسته خواهد افزود.
سیگنالهای بورس کالا و سامانه نیما
چنان که میدانیم قیمت ارز در سامانه نیما و کشف آن بر اساس معاملات بورس کالا تاثیر مستقیمی بر ارزش طیف وسیعی از سهام بورس تهران دارد. بررسی آخرین معاملات بورس کالا طی روز گذشته نشان میدهد که قیمتگذاری محصولات مختلف عمدتا بر پایه نرخ 10 هزار تومانی دلار صورت گرفته است. ارزشگذاری محصولات پایه بر حسب نرخ مزبور و اختلاف بیش از 40 درصدی آن با قیمت ارز در بازار آزاد را میتوان یکی از ظرفیتهای سهام در مقایسه با نرخهای ارز در بازار آزاد دانست. از سوی دیگر، قیمت ارز در سامانه نیما نیز حکایت از اختلاف جالب توجه با نرخهای بازار آزاد دارد. دیروز شرکت سیمان خوزستان در کنفرانس اطلاعرسانی خود از معامله دلارهای نیما با نرخ 11 هزار تومان خبر داد. در مجموع، تفاوت نرخهای مزبور که ارزشگذاری سهام بورس تهران بر اساس آن صورت میگیرد یکی از سیگنالهای بنیادی برای حمایت از سهام بهشمار میرود که بهزعم کارشناسان همچنان در قیمت سهام مرتبط بهطور متناسب انعکاس پیدا نکرده است.
معاملات دیروز زیرذره بین
شاخص کل دیروز توام با رشد شاخص 28 صنعت بورسی حدود یک درصد دیگر ارتفاع گرفت و پس از حدود 6 ماه (از نهم مهرماه) در میانه کانال 190 هزار واحد جا خوش کرد. علاوه بر نمادهای بزرگ کالایی صنایع فلزات و پتروپالایشیها که مسیر صعودی خود را در معاملات دیروز حفظ کردند، تکنمادهای بزرگی چون «اخابر»، «همراه» و «رمپنا» هم به لطف جو عمومی حاکم بر بازار در فهرست نمادهای موثر بر شاخص کل دیده میشوند. مروری بر صدر همین فهرست نشان میدهد که تقاضا به لطف قدرت بالای نقدینگی اکثر سهمها را بهطور فراگیر و دستهجمعی بالا برده است. دیروز برای سومین بار متوالی در سال جدید، حدود 900 میلیارد تومان سهم بین سهامداران دستبهدست شد. ارقامی که از ابتدای آبان سال گذشته تا به حال تجربه نشده بود. پیوستن پولهای تازه را میتوان از علل رشد شدید ارزش معاملات دانست. از طرفی، بررسی ارقام تغییر مالکیت نیز حاکی از حضور پررنگتر سهامداران حقیقی در سمت خرید است که مطابق تجربههای تاریخی با رفع ریسکهای محیطی یا بروز حمایتهای بنیادی شکل گرفته است. سهامداران حقیقی بورس تهران طی معاملات دیروز در 20 صنعت بیشتر خریدار بودند تا فروشنده. بررسی آمار تغییر مالکیت صنایع بورسی نشان میدهد که فعالان حقیقی بازار بیشترین خالص خریدهای خود را در گروههای کوچک و متوسط به ثبت رساندهاند. به عبارت دقیقتر، گروههای سیمان، سرمایهگذاری و اطلاعات و ارتباطات از جمله صنایعی بودند که طی روز گذشته در کانون خریدهای نسبتا قوی سهامداران خرد قرار داشتند؛ معاملهگران حقیقی به واسطه خرید در این سه گروه به ترتیب، 24، 16 و 13 میلیارد تومان بر ارزش سهام خود افزودند. در نقطه مقابل، سهام گروه غذایی و فلزات در معرض عرضههای قابل توجه سهامداران خرد قرار داشتند. خالص فروش این دسته از سهامداران در دو صنعت مزبور به ترتیب 18 و 16 میلیارد تومان رقم خورد.