بررسی آمار رشد اقتصادی و رشد شاخص کل بورس بیانگر آن است که در زمان منفی بودن رشد، بورس جان گرفته و هرگاه اقتصاد با رونق مواجه شده، شاخص بورس مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است.
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین، این روزها رنگ قالب بورس سبز است و هر روز خبرهای خوب به گوش سهامداران میرسد. قلهها یکی پس از دیگری در حال فتح شدن هستند و فتح هر قله مقدمهای برای صعود بالاتر است. در این اوضاع همه برنده هستند و هر کس با کمترین دانش از بورس هم در حال کسب سود است. در واقع احتیاج نیست که شما تحلیل تکنیکال یا بنیادی بلد باشید بلکه داشتن یک کد سهامداری برای موفقیت کافیست. البته یکی از نگرانیهای مطرح شده این است که قیمتها در بازار واقعی است یا اینکه دارای حباب است. مدافعان و مخالفان این مسئله نیز بر اساس آمار و اعداد و شاخصها بحثهای زیادی مطرح میکنند که در جای خود قابل تامل است.
اما سوالی که این روزها مطرح میشود این است که مگر نباید بورس آینه وضعیت هر کشوری و یا دماسنج اقتصاد آن باشد پس چرا در روزهای نزولی اقتصاد ایران، بورس هر روز صعودی و صعودیتر میشود و به بیان دیگر چرا هرگاه اقتصاد ایران در بدترین شرایط خود قرار میگیرد بورس طلایی میشود. البته عکس این قضیه هم صادق است و هرگاه شرایط اقتصادی کشور رو به بهبود مینهد و امید به اقتصاد کشور باز میگردد در سوی مقابل روزهای بد بورس شروع میشود. اگر نگاهی به جدول ذیل بیندازیم که در آن آمار رشد اقتصادی کشور در برابر درصد رشد شاخص کل به صورت سالانه قرار گرفته است متوجه میشویم از سال 1390 و با شروع تحریمهای ظالمانه آمریکا هر موقع کشور در شرایط بد اقتصادی قرار گرفته و رشد اقتصاد کشور منفی شده است به عکس بورس جان گرفته و هرگاه اقتصاد داخلی با رونق مواجه شده شاخص بورس مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است.
رشد اقتصادی سال 1398 بر اساس آخرین پیش بینی صندوق بینالمللی پول در رابطه با عملکرد کشورها در سال 2019 و رشد شاخص کل بر اساس آخرین آمار شاخص تا تاریخ 8/10/98 محاسبه شده است.
این امر نشان میدهد که در حال حاضر بازار سهام نشاندهنده وضعیت اقتصادی کشور نبوده و همانند سایر بازارهای دارایی مانند مسکن، سکه و طلا، ارز و خودرو است که برای حفظ ارزش پول به آن رجوع میشود. در شرایط تحریمی حاضر نیز افزایش ارزش بازار سهام بیشتر از بابت بالارفتن قیمت دارایی شرکتها مانند ماشینآلات، زمین و ساختمان به دلیل گرانی سایر بازارهای موازی است. البته وضعیت شرکتهای صادرات محور در زمان بالارفتن قیمت ارز یا افزایش قیمتهای جهانی بهبود مییابد، اما تاثیر آن چنان نیست که این حجم از نقدینگی را جذب کند و ضمن آنکه افزایش قیمت سهام در سایر گروهها را توجیه نمیکند.
باید گفت که همانطورکه نقدینگی به بازارهای ارز، سکه و مسکن هجوم آورد اینبار بازار سهام است که مورد توجه نقدینگی کشور قرار گرفته است با این تفاوت که اینبار برخلاف بازارهای قبل نه تنها با مشکلی مواجه نشده بلکه حتی با استقبال گرم سیاستگذاران کشور روبرو شده است و مردم را برای ورود به این بازار تشویق نیز میکنند. در واقع این تشویق دلایلی دارد اول آنکه بازار سهام برخلاف سایر بازارها تاثیری بر وضعیت واقعی و معیشتی کشور و مردم ندارد و در نتیجه نه تنها التهابی در جامعه ایجاد نمیکند بلکه رونق آن موجب رونق تولید میشود. اما در سایر بازارها وضع به اینگونه نیست و هر افزایشی تبعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری دارد. بازار ارز با بالا رفتن قیمت خود باعث گرانی بسیاری از کالاها میشود که بر زندگی مردم تاثیرگذار است؛ یا افزایش قیمت در بازار مسکن و خودرو تبعات اجتماعی زیادی دارد و به رغم اینکه رونق بازار مسکن سبب تحرک بسیاری از بخشهای اقتصاد میشود اما رشد زیاد قیمت مسکن آرزوی بسیاری از خانوارها را برای خانهدار شدن غرق بر آب میکند. بازار سکه و طلا که متاثر از قیمت ارز است نیز بازار بدون ایجاد افزوده برای اقتصاد است. با این حال رونق بازار سهام هیچ تاثیر منفی بر سطح زندگی مردم نمیگذارد و در کنار آن ادعا میشود که سرمایههای وارد شده بر آن موجب رونق تولید میشود. در نتیجه بهترین بازار برای ورود نقدینگی بدون داشتن تبعات، همین بازار است.
از طرف دیگر رونق بازار سهام یک نمود بیرونی نیز دارد و بالا رفتن بازده بازار در سطح بینالمللی نام بورس تهران را بر سر زبانها میاندازد و در نتیجه این امر را نشان میدهد که به رغم تحریمها، اقتصاد در ایران همچنان در حال رشد و نمو است و بر خلاف تبلیغات ارائه شده از سوی رسانههای معاند، کسب و کار در ایران همچنان پر رونق است.
نکته دیگر آنست که اقتصاد ایران اقتصادی بانک محور است که در حدود 90 درصد تامین مالی در آن از سوی بانکها صورت میگیرد. تلاشهای زیادی در این سالها شده تا بخشی از وظیفه تامین مالی به بازار سرمایه منتقل شود اما تاکنون چندان موفق نبوده است. رونق بورس سبب میشود تا امیدها برای تغییر این وضعیت و انجام بخشی از تامین مالی توسط بازار سرمایه بیشتر شود.
در مجموع باید گفت بورس در ایران یک بازار دارایی برای حفظ ارزش پول است و هنوز نتوانسته است وظیفه خود را برای کمک به تولید به انجام برساند. بنابراین نه تنها مشکل شدن تولید به خاطر افزایش تحریمها تاثیر منفی بر آن نگذاشت بلکه سبب رونق بیشتر آن شد. با این حال سیاستگذاران باید بازار سهام را به یک واسط بین دارندگان نقدینگی و تولیدکنندگان تبدیل کنند و از رونق سفتهبازی صرف در آن جلوگیری کنند. همان طور که نقدینگی در این شرایط به این بازار روی خوش نشان داده است ممکن است مدتی دیگر از این بازار روی برگرداند و آنگاه بدون آنکه تاثیری بر اقتصاد کشور بگذارد تنها باعث افزایش قیمتها شده باشد. در این روزها که بورس دوران طلایی خود را طی میکند بهتر است از فرصتهای بدست آمده به نحو بهتری استفاده شود تا منافع آن در بلندمدت نیز نصیب اقتصاد ایران شود.