نقش پول در اقتصاد؛ عامل رونق تولید یا ایجاد تورم با حضور جمعی از کارشناسان بررسی شد
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین،نشست «نقش پول در اقتصاد؛ عامل رونق تولید یا ایجاد تورم»، با حضور جمعی از اساتید و صاحبنظران و فعالان این حوزه در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف برگزار شد. این جلسه، پنجمین نشست تخصصی از ششمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی بود که در تاریخ ۲۹ بهمن سال جاری برگزار خواهد شد. گزارشی از این نشست در ادامه آمده است:
*رشد بالای نقدینگی عامل اصلی تورمهای بالا
در این نشست کامران ندری عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، ضمن بیان نظرات جریان متعارف اقتصاد درخصوص نقش پول و خنثایی پول گفت: در بلندمدت رابطه رشد نقدینگی و تورم بالا اثبات شده است و عامل اصلی تورمهای بالا در اقتصاد کشور ما نیز رشد فزاینده و افسارگسیخته نقدینگی در نظام بانکی بوده است. در عین حال در کوتاه مدت افزایش نقدینگی به سرعت خود را در تورم نشان نمیدهد و میتواند جهشهایی دفعی را در افزایش تولید و اشتغال ایجاد کند.
وی در پاسخ به این سئوال که چرا در کوتاه مدت رابطه رشد نقدینگی و تورم برقرار نیست ولی این رابطه در بلندمدت برقرار است، گفت: در کوتاه مدت این رابطه به دلیل چسبندگی قیمتها و دستمزدها برقرار نیست و این مسئله موجب میشود که رشد نقدینگی در کوتاه مدت اثر مثبت بر تولید داشته باشد. عامل دومی که تأثیر کوتاه مدت رشد نقدینگی بر تولید را توضیح میدهد، چسبندگی انتظارات است و در واقع تا زمانی که انتظارات خودشان را با شرایط جدید وفق نداده است، رشد نقدینگی میتواند بر رشد اقتصادی اثرگذار باشد.
ندری ادامه داد: همین رابطه که در دیگر کشورها برقرار است، در مورد ایران نیز صادق است. در ایران هم رشد نقدینگی نسبتا بالاست و تورم بالا هم قابل مشاهده است. در واقع میتوان تورم بالا را به رشد نقدینگی بالا نسبت داد. با وجود این به دلیل شوکهای طرف عرضه، میزان تورم به مراتب بیشتر از مقدار افزایش نقدینگی بوده است. شوکهایی همچون اصلاح قیمت انرژی، هدفمندی یارانه ها، تحریمها و دیگر موارد مشابه از این دست شوکهای طرف عرضه است. اما اگر رشد نقدینگی بالا در اقتصاد ایران نبود، شوکهای طرح عرضه هم میتوانست اثر موقتی داشته باشد و تنها برای مدتی اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد. اما به دلیل رشد بالای نقدینگی که کماکان ادامه داد، نمیتوان تصور کرد که در بلندمدت تورم کنترل شود.
*خلق پول بانکها لزوما بهتر از خلق پول بانک مرکزی نیست
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در بیان اهمیت نقش آفرینی پول و نظام بانکی در توسعه کشورها گفت: به نظر من پول نقش تاریخی خود را در توسعه کشورها ایفا کرده و این مسئله مشخص است. اقتصاد بدون پول اصلا قابل تصور نیست و دستیابی به این درجه از توسعه در کشورها، بدون استفاده از پول امکان پذیر نبود.
وی افزود: اما نکته اساسی در این زمینه این است که پول چگونه توسط بانک مرکزی و یا بانکها خلق شود و چگونه به عوامل اقتصادی تخصیص پیدا کند. در این زمینه نمیتوان به سادگی گفت شیوه خلق پول بانکها کارآمدتر از خلق پول بانک مرکزی است؛ چراکه کشورهای دنیا درعمل نه خلق پول کامل از سوی بانک مرکزی را پذیرفته اند و نه خلق پول کامل از سوی بانکها را در دستورکار قرار دادهاند. به عقیده من بهتر است به این سئوال پاسخ بدهیم که پول چگونه به سمت بخش تولید هدایت شود. چراکه در غیر اینصورت میتواند اثر معکوس بر اقتصاد داشته باشد.
ندری در پایان با تأکید بر لزوم هدایت اعتبار و نقدینگی نظام بانکی به سمت فعالیتهای تولیدی گفت: به عقیده من در شرایط کنونی اقتصاد کشور که تورم و رشد نقدینگی بالاست، نمیتوان از ابزار خلق پول برای ایجاد توسعه استفاده کرد؛ اما مسئله هدایت اعتبار یکی از مهمترین نیازهای اقتصاد کشورماست. اگر نقدینگی موجود نظام بانکی به سمت فعالیتهای مولد هدایت شود میتواند به افزایش رشد اقتصادی منجر گردد.
*جریان متعارف اقتصاد اعتقادی به نقش آفرینی مثبت پول در رشد اقتصادی ندارد
در این نشست حسین درودیان مدرس اقتصاد دانشگاه تهران گفت: جریان اصلی اقتصاد معتقد است چیزی که در روند طبیعی رشد اقتصاد تعیین کننده است، عواملی مانند منابع، دانش، فناوری، نیروی کار هستند که بر سمت عرضه اقتصاد موثرند و تحولات و تغییرات این عوامل روند تغییرات در بخش حقیقی اقتصاد در رشد و توسعه را توضیح میدهند. اما دیگر عوامل مانند پول نمیتواند به مانند عوامل سمت عرضه بر تولید اثرگذار باشد. این جریان معتقد است پول بعد از تولید میتواند در روند مبادله اثرگذار باشد و به کاهش هزینه مبادله کمک کند. بنابراین جریان متعارف اقتصاد معتقد است پول نقشی جدی در اقتصاد ندارد و یک عامل قوام بخش محسوب نمیشود.
وی افزود: اما در عین حال این جریان معتقد است پول میتواند اثر منفی بر شرایط تولیدی داشته باشد. بنابراین بهترین کاری که باید در حوزه پول انجام داد این است که مهار شود و بهترین کار پول این است که خسارت نرساند. از این رو در رویکردهای متعارف اقتصاد، تنها راهبردهای تجویزی در مواجهه با پول، به مهار آن محدود میشود؛ که از جمله آنها میتوان به استقلال بانک مرکزی و کنترل تورم اشاره کرد.
دروردیان در ادامه با تأکید بر اینکه واقعیت خلق پول بانکها با فرضیات جریان متعارف اقتصاد در تناقض است، ادامه داد: رویکرد جریان اصلی اقتصاد در مواجهه با پول با تناقض مواجه است؛ این جریان از طرفی خلق پول را ابزاری برای توسعه نمیداند، و از طرف دیگر حاضر به کنار گذاشتن این ابزار از اقتصاد نیست. در این زمینه رویکردهای فرامتعارف نیز وجود دارند که در مواجهه با پول معتقدند به کلی خلق پول باید کنترل شده باشد و تجویزهایی همچون پول-طلا و بانکداری ذخیره کامل را پیشنهاد داده اند. در واقع دو جریان متعارف و فرامتعارف در زمینه پول به طور کلی با یکدیگر هم عقیده هستند و تنها در تجویزهای خود با یکدیگر تفاوت دارند. تفاوت این دو رویکرد در این است که جریان فرامتعارف بعد از توصیفات منفی که درخصوص پول ارائه میدهد، راهکارهایی را مطرح میکند که نتیجه آن کنار رفتن نقش آفرینی پول در اقتصاد به شیوه فعلی است؛ اما جریان متعارف با وجود انتقادات از نقش پول در اقتصاد، حاضر به کنار گذاشتن آن نیست.اگر تحولاتی که به ساختار کنونی خلق پول منجر شده است را رصد کنیم مشخص میشود وضع فعلی نظام پولی، در عمل تحت نظریاتی به مرور زمان شکل گرفته که با نظریه جریان متعارف درخصوص پول در تضاد است.
وی افزود: به طور کلی دو نوع نگاه در مواجهه با پول وجود دارد که عبارتند از «ابزار ایجاد توسعه» یا «ابزار ایجاد پایداری»؛ جریان متعارف به طور کلی معتقد به پایدرای است و نقشی برای پول در ایجاد توسعه قائل نیست. «پول سخت» و «پول نرم» دو رویکردی است که در این زمینه مطرح شده و جریان متعارف به طور کلی به پول سخت با ثبات معتقد است. درحالیکه جریان تاریخی شکل گیری پول امروزی به طور کلی برمبنای پول نرم و درخدمت توسعه بوده است. به بیان دیگر واقعیت عرصه نظام پولی کشورها منعطف است و درخدمت توسعه بوده است و بنابراین جریان متعارف اقتصاد به کلی در این زمینه در اشتباه است.
درودیان ادامه داد: دانش اقتصاد مجموعه ای است از تحلیلهای مطرح شده از سوی مکاتب مختلف؛ بنابراین باید به علم اقتصاد به عنوان عرصه ای برای تزاحم مکاتب مختلف نگاه کرد. در عین حال وقتی یک مکتب مسلط میشود در تمامی کتب دانشگاهی فقط از آن مکتب خاص استفاده میشود. بنابراین در چنین شرایطی نباید نظریاتی که در جریان متعارف اقتصاد درخصوص پول مطرح شده است به عنوان گزارههایی علمی و خدشهناپذیر پذیرفته شود و نظریات جریانهای اقتصادی دیگر به کلی کنار گذاشته شود. جریانات دیگری هم در اقتصاد وجود دارند که با زاویه دید و چشم انداز دیگری به اقتصاد نگاه میکنند. در این نگاه ها پول نیز به مانند عوامل حقیقی همچون قوانین، در طرف عرضه به طور مستقیم اثرگذار است و میتواند در توسعه نقش آفرینی کند.
*تخصیص پول به ظرفیتهای مغفول اقتصاد باعث رونق میشود
استاد اقتصاد دانشگاه تهران در خصوص شیوه اثرگذاری پول بر رونق تولید در کشورها گفت: در این زمینه تفکیک بین نهادها و نهادهها مهم است. نهادها عوامل اثرگذار بر طرف عرضه هستند و نهادهها عواملی مانند پول و دیگر موارد مشابهند. در کشورهای توسعه یافته مشکل اصلی در کمبود نهادها همچون نیروی کار است. اما در کشورهای درحال توسعه مشکل اصلی در نهادههاست و هماهنگی نداشتن مواردی همچون خلق پول با بخش تولید در مسیر توسعه مشکل ایجاد کرده است.
وی افزود: به طور خلاصه اگر پول در اختیار کارآفرینی قرار بگیرد که بر دانش تولید مجهز است و در بخشی فعالیت میکند که عوامل تولید معطل مانده وجود دارد، حتما به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال منجر میشود. بنابراین به هیچ عنوان نمیتوان نتیجه گیری کرد که پول خنثی است. در واقع مسئله اصلی اینجاست که پول خلق شده در اقتصاد به کدام سمت میرود؛ درحالیکه در اقتصاد متعارف به طور کلی نتیجه خلق پول، افزایش تورم عنوان میشود.
درودیان ادامه داد: در دوره ای از تاریخ بریتانیا در زمان ملکه ویکتوریا، خلق اعتبار بانکی به میزان بسیار زیادی رشد کرد؛ ولی در آن دوره تورم این کشور نزدیک به صفر بود. دلیل این امر هم آن بود که اعتبار خلق شده از سوی بانکها صرفا به بخش های تولیدی هدایت میشد و در افزایش قیمتها هیچ نقشی نداشت. برخی معتقدند انقلاب صنعتی و افزایش میزان تولید در اروپا، معلول استفاده از ابزار هدایت اعتبار بانکی بود که شرایط را برای افزایش قابل توجه میزان تولید فراهم کرد.
وی ادامه داد: حتی بدون نیاز به نظریههای اقتصادی، عقل سلیم به سادگی این را میفهمد که اگر پول نظام بانکی به سمت ساخت مسکن و یا سرمایه در گردش واحدهای تولیدی هدایت شود، به طور قطع نتایجی متفاوت دارد تا اینکه در ابعاد چندهزار میلیارد تومان صرف ساخت یک مال شود. در طول تاریخ هم بسیاری از کشورها هم از ابزارهای هدایت اعتبار بدون توجه به نظریات پیچیده اقتصادی استفاده کرده اند.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران با بیان اینکه مشکل اقتصاد ایران در مواجهه با پول، عدم نظارت بر شیوه خلق آن است، افزود: در اقتصاد ایران لازم است با استفاده از کنترل های مستقیم، کمیت های پولی تحت کنترل قرار بگیرد و از طریق هدایت اعتبار بانکی، کیفیت نقدینگی بهبود پیدا کند و به سمت تولید هدایت شود.
* چگونگی خلق پول مهم است
در ادامه سیدعلی مدنیزاده عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف، با بیان اینکه بر اساس مقالات دانشگاهی علم اقتصاد، پول خنثی است، گفت: نقش اصلی پول در اقتصاد کاهش اصطکاک مالی است که به کاهش هزینه مبادله منجر میشود. اثرگذاری پول در اقتصاد و بخش واقعی هم در این زمینه ظاهر میشود که با کاهش هزینه مبادله، به افزایش بهره وری منجر میشود.
وی افزود: به طور خاص فراهم کردن آسان سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی، نقشی است که پول میتواند در افزایش بهره وری و تولید داشته باشد. بنابراین وجود پول در اقتصاد لازم و ضروری است و از طریق کاهش هزینه مبادله، به افزایش بهره وری و رشد اقتصادی منجر میشود.
مدنی زاده ادامه داد: اما دعوا آنجاست که خلق کننده پول چه کسی باشد و در چه فرآیندی آن را خلق کند؛ چراکه میزان پول در اقتصاد و نحوه توزیع آن بر بخش تولید اثرگذار است. در دنیای مدرن روند خلق پول از طریق ایجاد بانک مرکزی مدیریت شده است. بانک ها عوامل بانک مرکزی برای مسئله مدیریت انتشار پول هستند. به مانند برون سپاری اجرای پروژههای عمرانی از سوی دولت.
وی افزود: تجربه کشورها نشان میدهد هرچه رشد نقدینگی بیشتر باشد، در بلندمدت تنها به افزایش قیمت ها منجر میشود. دلیل این مسئله این است که پول برای اقتصاد مثل غذاست، هرچه پول بیشتری به اقتصاد تزریق شود، اقتصاد چاق تر میشود؛ در واقع در زمانی که نیازی به پول نیست، پول بیشتری به اقتصاد تزریق شود، تنها به افزایش قیمتها منجر میشود. به طور مثال اگر پول به تولیدکننده برسد که نیاز به مواد اولیه دارد، به افزایش تولید و بهبود بهره وری منجر میشود؛ اما اگر پول به دست افرادی برسد که توان افزایش تولید در اقتصاد را ندارند، تنها اثر آن افزایش قیمتهاست.
استاد اقتصاد دانشگاه شریف درخصوص چگونگی مدیریت خلق پول در اقتصاد گفت: بانک مرکزی عملا یک نهاد دولتی است و اگر قرار بود این نهاد به طور مستقیم فرآیند خلق پول را انجام دهد، هزاران فساد و عملکرد غیربهینه در تخصیص منابع رخ میداد. تجربه دنیا نشان داده است که هیچگاه با انتخاب مقصد تخصیص اعتبار از سوی دولتها، رشد اقتصادی و اشتغال محقق نشده است.
وی افزود: به بیان دیگر سپردن بی ضابطه قدرت خلق پول به دولتها، به افزایش انتظارات تورمی منجر میشود و در آینده هم امکان کاهش تورم را محدود میکند. علاوه بر این تقاضا برای خرید زمین و ملک و ارز و دیگر مواردی که میتواند به عنوان ذخیره ارزش استفاده شود را افزایش میدهد که این افزایش تقاضا هم بسیار برای اقتصاد ویرانگر است. مطالعات نشان میدهد در کشورهایی که تورم بالاتری دارند، مردم پول بیشتری برای خرید زمین و مسکن هزینه کرده اند.
* خلق پول قدرت سیاسی میآورد
این استاد دانشگاه ادامه داد: به همین دلیل نظام پولی مدرن به سمت بانکداری خصوصی رفته و به بانکها اجازه خلق پول را داده است. اما در عین حال با سیاستگذاری پولی و نظارت، تلاش کرده است عملکرد آنها در خلق پول را مدیریت کند و مسئله انتخاب در تجهیز منابع بهینه به عهده بانکها گذاشته شده است.
وی افزود: نکته مهم در این زمینه اینکه بانکها خودشان در این زمینه ذی نفع هستند و در صورت عدم نظارت، پاسخ مناسبی به نیاز تخصیص بهینه منابع نمیدهند. بنابراین اگر نظارت بانکی نباشد، دقیقا مثل این است که کلید خزانه دولت به دست بخش خصوصی داده شده است. بنابراین نظارت بانک مرکزی بر عملکرد بانکها یکی از الزامات اساسی عملکرد بهینه نظام پولی مدرن است تا پول متناسب با نیاز جامعه خلق شود و به دست تولیدکننده برسد.
مدنی زاده با بیان اینکه دارنده قدرت خلق پول میتواند کارهای متعددی در اقتصاد بکند، ادامه داد: از این رو بانکها به واسطه قدرت خلق پول شروع به تسهیلات دهی میکنند و مهار آنها از دو طریق نظارت بانک مرکزی و نرخ بهره در اقتصاد انجام میشود. اما در مقابل اگر قدرت خلق پول به حاکمیت سپرده شود، در راستای افزایش مقبولیت شروع به خلق پول بدون محدودیت میکنند که خود را در تورم نشان میدهد. اما آثار تورمی معمولا دیرتر و با فاصله دو تا سه ساله ظاهر میشود و این مسئله در ولع بیشتر دولتها در افزایش میزان خلق پول موثر است.
وی افزود: به همین دلیل نهادهای قانونگذار همچون بانک مرکزی به این سمت رفته اند که دست دولت را از قدرت خلق پول کوتاه کنند و در غیر اینصورت تورم بالا بخش جداناپذیری از اقتصادها خواهد بود. بنابراین مسئله استقلال بانک مرکزی که برای کنترل خلق پول مطرح میشود یک مسئله اقتصاد سیاسی است. در واقع مسئله خلق پول مسئله قدرت سیاسی است؛ چراکه خلق پول قدرت سیاسی میآورد و لذا باید کنترل شود.
این استاد اقتصاد با تأکید بر اینکه کنترل سفته بازی و فعالیتهای سوداگرانه و هدایت نقدینگی به سمت تولید، حتما اقدامات خوب و لازمی برای اقتصاد ایران است، افزود: کارکرد نظام بانکی انتخاب بهینه تخصیص منابع مالی بوده است. اما در شرایط کنونی اقتصاد کشور این مسئله خدشه دار شده است و تخصیص منابع به هیچ عنوان بر اساس معیارهای مناسب انجام نمیشود.
وی افزود: برای رفع این مشکل بانک مرکزی باید خلق پول بانکها را کنترل کند؛ چراکه بانکها خودشان در این زمینه ذی نفع هستند و در صورت عدم نظارت پاسخ مناسبی به نیاز تخصیص بهینه منابع نمیدهند. اما در عین حال به عقیده من مسئول «کنترل تورم» و «توسعه کشور» باید نهادهای متفاوتی باشند. چراکه چاپ پول هزینه دارد و هزینههای آن با فاصله زمانی ظاهر میشود. بنابراین بانک مرکزی باید متولی کنترل تورم و دولت متولی ایجاد رشد و توسعه باشد.
*نظام پولی متعارف مبتنی بر خلق بدهی است
در این نشست رسول بخشی دستجردی عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، گفت: مدل خلق پول متعارف که در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر در جریان است، مبتنی بر خلق بدهی است. به بیان دیگر خلق پول بانک یعنی خلق بدهی در اقتصاد.
وی افزود: در این زمینه اگر بپذیریم که پول درونزا رشد میکند که شرایط به مراتب بدتر میشود. به طور خلاصه پول بدهی است و میزان بدهی بیشتر از پولی است که به خاطر آن منتشر شده است و با گذشت زمان این روند به مراتب بدتر میشود. اینکه بعضا دیده میشود پولهای جدیدی مانند بیت کوین در جهان به وجود آمده است، به دلیل این است که اغلب پولهای جدید مبتنی بر بدهی نیست و مشکلات نظام پولی کنونی را ندارد.
*سود بانکها در خلق پول است
بخشی با بیان اینکه درخصوص نقش آفرینی پول در تولید اتفاق نظر وجود دارد افزود: همه ما به دنبال این هستیم که پول به درستی در اقتصاد جریان پیدا کند و به تولیدکننده برسد. اما باید توجه داشته باشیم که بانکها خلق پول میکنند چون مجبور به خلق پول و پرداخت بدهیهای خود هستند. در واقع پولی که مبتنی بر اعتبار و بدهی باشد به راحتی قابل خلق است و این مسئله جذابیت ایجاد کرده است.
وی تأکید کرد: گفته شد وقتی بانک پول زیادی خلق میکند نرخ بهره دریافتی میفتد و این مسئله به عنوان یک سازوکار کنترل کننده خلق پول بانکها مطرح است. اما این روند در واقعیت اتفاق نمیفتد. سود بانکدارها در خلق پول بیشتر از هیچ است و برای پرداخت بدهی های قبلی بازهم نیاز به ایجاد بدهی بیشتر جدید دارند که از طریق تسهیلات دهی انجام میشود.
*خلق پول بانکها هیچ تفاوتی با دزدی ندارد
بخشی با تأکید بر اینکه مسئله مهم دیگر همخوانی شیوه خلق پول بانکها با مبانی اسلامی است، افزود: خلق پول از هیچ قدرت خرید مردم را کاهش میدهد و از این نظر با مبانی اسلامی در تضاد است.
وی افزود: در این شرایط عملا تسهیلات بانکی که از هیچ خلق میشود، هیچ تفاوتی با دزدی از مردم ندارد. اگر بخواهیم درخصوص اینکه چگونه هدایت اعتبار انجام شود اظهار نظر کنیم، حتما آن مبانی که درخصوص خلق پول بانکها میپذیریم بسیار مهم است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در کشورهای توسعه یافته قوانین مالیاتی در میزان خلق پول در اقتصاد و نحوه توزیع آن موثر است. به طور مثال خرید زمین و طلا و دیگر موارد مشابه با قوانین مالیاتی کنترل میشود و از این طریق از خلق بی رویه پول برای بخش های غیر اقتصادی جلوگیری میشود. وقتی با استفاده از قوانین مالیاتی فعالیت های غیر مولد و خواباندن منابع پولی کنترل شود، پول خود به خود به سمت فعالیتهای مولد هدایت میشود. اما در ایران برخلاف دیگر کشورهای توسعه یافته افزایش نقدینگی به مراتب بیشتر از رشد اقتصادی است و قوانین کنترل کننده جریان نقدینگی نیز وجود ندارد.
وی افزود: به عقیده من فعالیتهای سوداگرانه باید به کلی ممنوع شود تا به کلی جلوی خلق پول بانکها گرفته شود؛ چراکه مصداق اکل مال به باطل است. اما در کشورهای پیشرفته به جای ممنوع کردن این نوع فعالیتهای سوداگرانه، تنها بر آنها مالیات وضع شده است؛ چراکه درآمدزایی بانکها از این محل است. در ایران نیز به کلی فعالیتهای سوداگرانه و شیوه خلق پول بانکها آزاد است و رشد نقدینگی به کلی افسارگسیخته شده است.
*اجماع کارشناسان اقتصادی بر هدایت پول به سمت اقدامات توسعهای
در این نشست سید احسان خاندوزی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) ضمن بیان دیدگاههای مختلف نسبت به نقش پول در اقتصاد گفت: عدهای معتقدند پول نقشی در توسعه ندارد و صرفا در متغیرهای اسمی اثرگذار است و عدهای دیگر معتقدند پول خنثی نیست و میتواند در ریل گذاری اقتصاد و حرکت به سمت توسعه نقش آفرین باشد.
وی افزود: به طور کلی سه دیدگاه در زمینه پول در اقتصاد وجود دارد: برخی معتقدند پول فقط از طریق کاهش هزینه مبادله در اقتصاد اثرگذار است. برخی معتقدند پول میتواند پیشران توسعه باشد. برخی دیگر نیز معتقدند پول به روش فعلی و خلق پول در نظام بانکی کنونی به کلی مشکل دارد و توسعه و پایداری را به طور همزمان به مخاطره میندازد.
خاندوزی در پایان تأکید کرد: اما در عین حال با وجود اختلاف نظرهای مبنایی در زمینه کارکرد پول در اقتصاد، تمامی کارشناسان اقتصادی در زمینه لزوم نظارت بر عملکرد شبکه بانکی و اتخاذ سیاستهایی به منظور هدایت پول و اعتبارات بانکی به سمت اقدامات توسعهای و در واقع تخصیص بهینه منابع در اقتصاد، اتفاق نظر دارند.
*تخصیص پول توسط بانک ها بهتر از دولت نبوده است
در این نشست، محمد امینی رعیا مدیر شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی با بیان اینکه برخی نظریات اقتصاد متعارف، خصوصا در زمینه نقش پول در اقتصاد، بر پایه فروض غلط بنا شده است، افزود: به طور مثال کارکرد بانکها و شیوه خلق پول بانکها به شیوه ای غلط در کتاب های اقتصادی درس داده میشود. یا اینکه درحال حاضر مشکل کشور ما معطل ماندن واحدهای تولیدی است ولی فرض برخی نظرات این است که اقتصاد در اشتغال کامل است.
وی تأکید کرد: منظور از هدایت اعتبار تعیین پروژههای بزرگ اشتغال زا برای کشور است که نیاز به تأمین مالی کلان دارد و باید بانک مرکزی شرایط را برای تخصیص منابع نظام بانکی به این پروژهها فراهم کند.
امینی رعیا ادامه داد: نکته دیگر اینکه تخصیص منابع از سوی بانکها، خصوصا بانکهای خصوصی، بسیار بد و برخلاف منافع کشور بوده است. بنابراین تخصیص منابع از سوی بانکهای خصوصی در اقتصاد لزوما بهتر از دولت نیست و این هم یک پیشفرض غلط حاکم است.
وی افزود: این درحالیست که در سالهای اخیر ادبیات سالم سازی نقدینگی را مطرح کردند که علمی نبود و ضمن بستن دست بانک مرکزی و حاکمیت در کنترل خلق پول، دست بانک ها در توزیع خلق پول در اقتصاد را باز گذاشتند که تبعات جبران ناپذیری برای اقتصاد کشور داشته است.