️اسدالله غلام پور
سوالی که همواره مطرح است این است که تخصیص گاز طبیعی جهت تولید برق و سپس توزیع برق به صنایع و خانوارها منطقی و کمهزینهتر است یا ایجاد شبکه عظیم لوله کشی با صرف هزینههای بالا و توزیع گاز به خانوارها جهت گرمایش و پخت و پز در سند چشمانداز سال ۱۴۰۴ کشور که اجرای آن از سال ۱۳۸۴ شروع شده، مقرر شده است که مصوبات این سند، در قالب چهار برنامه توسعه ۵ ساله انجام شود، و افق چشمانداز آن سال ۱۴۰۴ خورشیدی (۲۰۲۵ میلادی) تعیین شده و سهمی۸ تا ۱۰ درصدی از تجارت جهانی گاز برای ایران در نظر گرفته شده است؛ این در حالی است که کشور دارنده دومین ذخایر گازی اکتشاف شده در حال حاضر دارای سهم بازار صادرات گاز طبیعی کمتر از ۲ درصد است و ناترازی گاز، چشمانداز مطلوبی را پیشروی ایران قرار نداده است؛ زیرا ذخایر گاز طبیعی؛ تولید گاز طبیعی از جمله میزان تولید مرتبط یا گاز طبیعی، سواپ و صادرات گاز طبیعی، تاسیسات مایع سازی و صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) یا تاسیسات دریافت و گازسازی مجدد تاسیسات (LNG)، شبکه حمل و نقل و توزیع و انتقال خط لوله گاز طبیعی؛ ذخیرهسازی گاز طبیعی و… همگی در مسیری خلاف سند چشمانداز افق ۱۴۰۴ حرکت کرده است. ایران دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد و منابع طبیعی آن ۱۳۳ تریلیون متر مکعب (116.5 تریلیون فوت مکعب) تخمین زده میشود که حدود ۳۳ درصد آن گاز همراه و ۶۷ درصد در میادین گازی غیر مرتبط است. بر اساس گزارش شرکت ملی گاز ایران، تولید ملی گاز در ایران در سال ۲۰۲۲ با سرعتی بین ۸۴۰ تا ۸۵۰ میلیون مترمکعب در روز، حدود ۴ میلیارد متر مکعب افزایش یافته است. طبق اعلام وزارت نفت، ایران در ۶ ماهه نخست سال ۱۴۰۲ نسبت به مدت مشابه سال ۱۴۰۱، هر تن گاز طبیعی را ۳۳۷ دلار صادر کرده که ۱۱ درصد رشد داشته است. پارس جنوبی به تنهایی حدود ۵۰ درصد از ذخایر گاز داخلی ایران را در اختیار دارد که در مرحله اول به ۲۴ فاز استاندارد توسعه تقسیم شده است و اکثر فازها کاملا عملیاتی شده اند. میدان گازی کیش در جزیره کیش و میادین گازی فروزان و فرزاد از دیگر میدانهای گازی فراساحلی است که ایران با عربستان سعودی مشترک است و هنوز اقدام موثری برای بهرهبرداری از آن نشده است. همچنین بهرهبرداری از میدان گازی بلال و سایر میادین نیز، نهایی نشده است.
ایران گاز طبیعی را از طریق خط لوله به ترکیه، ارمنستان و عراق صادر میکند و از آذربایجان و ترکمنستان، گاز وارد میکند. ایران با بیش از ۹۰ خط لوله، ۳۵ درصد از کل طول خط لوله فعال و عملیاتی در خاورمیانه را به خود اختصاص داده است که این کشور را به کشور پیشرو در منطقه تبدیل کرده است. ایران قراردادی ۲۵ ساله برای صادرات گاز طبیعی با ترکیه تا سال ۲۰۲۶ دارد و در سال گذشته (۲۰۲۲)، 9.3 میلیارد بشکه به ترکیه گاز صادر کرده است. همچنین از سال ۲۰۰۹ تاکنون 2.3 میلیارد متر مکعب در سال گاز طبیعی به ارمنستان و روزانه ۱۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی نیز به عراق صادر کرده است.
حسب اعلام مسوولین کشور، پیشبینی میشود ناترازی گاز طبیعی در سالجاری (۱۴۰۲) نسبت به سال گذشته تا حدود ۲۸ درصد(حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعبی روزانه) افزایش یابد. این در حالی است که دولت اعلام کرده است که به ۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت انرژی نیازمند است، اما حسب اعلام مقامات دولتی تاکنون فقط ۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شده است. بمنظور ازدیاد برداشت و طبق تکالیف برنامه ششم توسعه، میزان تزریق گاز سبک به شبکه سراسری گاز کشور باید در محدوده یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز باشد هر چند که اکنون و در بیشترین میزان، این رقم در محدوده ۸۵۰ میلیون متر مکعب در روز قرار دارد. نتیجه چنین شکافی در سالهای قبل، موجب بروز ناترازی جدی گاز در کشور شده است. از ناترازی ۳۰۰ میلیون مترمکعبی روزانه گاز بهعنوان یکی از چالشهای مهم سالهای اخیر صنعت نفت وگاز کشور یاد میشود؛ معضلی که ریشه در ضعف سرمایهگذاری در توسعه صنعت نفت و گاز کشور دارد.
بیشترین انرژی در ایران از طریق گاز طبیعی تولید میشود. گاز طبیعی ۷۱ درصد از کل مصرف انرژی را تشکیل میدهد و پس از آن نفت خام ۲۸ درصد و سایر منابع (آبی، هستهای) ۱ درصد قرار دارند. بخش برق بزرگترین مصرفکننده گاز است. امروزه در ایران بیش از ۸۰ درصد از تولید برق کشور وابسته به گاز است. در واقع به غیر از نیروگاههای برق آبی و تجدیدپذیر، سوخت سایر نیروگاههای تولیدکننده برق، ۸۰ درصد به گاز وابسته است و بیش از ۱۰۱ نیروگاه که از گاز طبیعی استفاده میکنند، برق تمامیصنایع را تامین میکنند.
گاز، در تامین سوخت صنایع نیز نقش کلیدی دارد؛ به طوریکه در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد صنایع و نیروگاهها وابسته به گاز هستند و بیش از ۳۰ هزار واحد صنعتی بزرگ و مهم که ۹۰ درصد محصولات کشور را تولید میکنند، از گاز استفاده میکنند. بسیاری از متخصصان معتقدند وقتی ساختارهای لازم برای توزیع برق تا درب کلیه خانوادهها و صنایع بزرگ و کوچک وجود داشته و دارد، چه لزومی به ایجاد شبکه عظیم توزیع گاز برای خانوارها است؟ شبکه عظیم توزیع گاز که میلیاردها دلار هزینه در بر داشته و ریسکهای بسیار زیادی به همراه دارد فاقد توجیه اقتصادی است.
چنانچه بیان شد گاز نقش کلیدی در تامین انرژی بخش خانگی دارد؛ بهطوریکه بر اساس آمار منتشر شده از سوی شرکت ملی گاز تا پایان شهریور سال ۱۴۰۲، 27.5 میلیون مشترک شهری و روستایی در کل کشور دارای انشعاب گاز بوده و ۵۷۰۰ روستا و ۴۳ شهر به شبکه گازرسانی متصل شدهاند، از این رو و بهعلت فرهنگ غلط مصرف گاز خانگی و قیمت پایین آن در مصرف خانگی، موجب شده است که ایران دارای بیشترین نرخ رشد مصرف گاز طبیعی در جهان باشد. ایران به لحاظ مصرف گاز طبیعی با مصرف 241.1 میلیارد مترمکعب که معادل ۶ درصد کل مصرف گاز طبیعی جهان در سال ۲۰۲۱ است، به عنوان چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز جهان در این سال شناخته شده است. تنها سه کشور آمریکا با مصرف 20.5 درصد کل گاز مصرفی جهان، روسیه با 11.8 درصد و چین با 9.4 درصد، مصرف گاز بیشتری نسبت به ایران در سال ۲۰۲۱ داشتهاند که وسعت و جمعیت هر کدام از آنها چند برابر ایران است. همچنین مصرف گاز طبیعی در ایران، حدوداً معادل نصف کل مصرف گاز طبیعی در قاره اروپا است. مصرف گاز در سال ۱۴۰۱ به حدود ۲۴۲ میلیارد متر مکعب رسیده که معادل مصرف روزانه ۶۶۳ میلیون متر مکعب بوده است. مصرف این سوخت در سال ۱۴۰۱ رشد 1.5 درصدی معادل سه میلیارد متر مکعب داشته است. بطور کلی طی دهه گذشته، مصرف گاز طبیعی ایران حدود ۵۰ درصد رشد داشته است که به موارد ذیل بهعنوان مهمترین دلایل میتوان اشاره کرد: قیمتهای یارانهای؛ ایجاد یک شبکه جدید انتقال گسترده؛ افزایش تولید داخلی، افزایش و تلاش دولت برای جایگزینی نفت با گاز طبیعی در بخشهای تجاری، برق و مسکونی. گفته شد که بر اساس آمارهای جهانی سهم گاز طبیعی از سبد انرژی در ایران بیش از ۵۰ درصد است.
این در حالی است که ایالات متحده که اولین تولیدکننده گاز طبیعی در جهان است و بیش از ۲۳ درصد از کل تولید گاز جهان را در اختیار دارد، تنها ۲۴ درصد از سبد انرژی آن را گاز تشکیل داده است. این نسبت برای ترکیه و روسیه نیز به ترتیب ۲۴ و ۳۶ درصد است. با توجه به این موضوع، توسعه هرچه بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر و متنوع سازی سبد انرژی مصرفی در ایران بیش از پیش ضرورت مییابد.
طبق سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی تهیه شده در شورای عالی انرژی کشور با فرض رشد اقتصادی متوسط 5.6 درصدی و نرخ رشد 1.1 درصدی جمعیت، با توجه به روند فعلی عرضه و تقاضای گاز طبیعی، در سال ١٤٠٤ با 15.2 میلیون مترمکعب کسری گاز در روز مواجه خواهیم بود. به همین ترتیب میزان ناترازی گاز برای سال ۱۴۲۰ حدود ۱۱۱ میلیون متر مکعب در روز تخمین زده شده است.
البته این پیشبینی با فرض مواردی همچون اجرای موفق برچسب انرژی ساختمان، پیادهسازی و استقرار سیستم مدیریت انرژی در صنایع انرژیبر، اجرای کامل مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان و همچنین سرمایهگذاری لازم حداقل به میزان ۵۰ میلیارد دلار برای رسیدن به اهداف تولید گاز، تدوین شده است. سالانه 18.5 میلیارد مترمکعب گاز همراه در کشور در فرآیند استخراج نفت سوزانده میشود که از میزان صادرات گاز ایران بیشتر است. جلوگیری از سوزاندن گازهای همراه میتواند بیش از ۵۰ میلیون مترمکعب در روز به حجم تولید گاز طبیعی کشور اضافه کند و نقش موثری در کاهش ناترازی ۳۰۰ میلیون مترمکعبی در زمستان داشته باشد. مطابق قانون بودجه ۱۴۰۲ وزارت نفت به ازای هدر رفت هر متر مکعب گاز همراه، باید ۵۰۰ تومان جریمه بپردازد، اما با وجود این، تاکنون این وزارتخانه اقدام قابل توجهی در راستای پیشرفت پروژههای جمعآوری گازهای همراه انجام نداده است. مرکز پژوهشهای مجلس پیشتر اعلام کرده است که در سال ۱۴۲۰ میزان کل عرضه گاز طبیعی به 898.7 میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید، در حالی که میزان مصرف همه بخشها برابر با 1410.8 خواهد بود که نشان از ناترازی ۵۱۲ میلیون متر مکعبی در روز است. با این حال، گفته میشود که درسالجاری (۱۴۰۲) بهرهبرداری از گازرسانی به ۲۴ شهر، ۲۳۰۰ روستا و بیش از ۴۱۰۰ صنعت در دستور کار شرکت ملی گاز است. در عین حال، آغاز عملیات گازرسانی به ۱۶ شهر، ۱۶۰۰ روستا و حدود ۱۹۰۰ واحد صنعتی در برنامه شرکت ملی گاز ایران است. فطعا افزایش ظرفیت گازرسانی نیازمند افزایش تولید گاز بیشتر بوده تا پاسخگویی به نیاز گاز با مشکلی مواجه نشود.
بر این اساس، شرکت ملی نفت ایران با هدف پاسخگویی به نیاز گاز کشور، از اجرای طرحهای فوری، از افزایش تولید گاز خبر داده و اعلام داشته که با اجرای این طرحها تا سال ۱۴۰۸ ظرفیت تولید گاز کشور از یک میلیارد مترمکعب به 1.5 میلیارد مترمکعب افزایش خواهد یافت.
اکنون گازرسانی به اغلب روستاها و شهرها انجام شده است؛ اما در بدو امر اگر مسوولان میخواستند تصمیمگیری کنند، بهتر بود برای مصارف خانگی از برق و شبکههای برق که قبلا توسعه یافته بود انتخاب و استفاده میکردند. اگر این اتفاق میافتاد، در بحث سیاستهای انرژی که برای خانوار تعریف شده است، عملکرد بهتری ثبت میشد؛ زیرا وقتی انرژی مصرفی برای خانوارها دوگانه است، قاعدتا شاهد تعرفههای متفاوت، نحوه استفاده متفاوت و تجهیزات متنوع گازی و برقی خواهیم بود.
حدود ۶۰ سال قبل دولت آمریکا تصمیم گرفت کل کشور آمریکا را گاز کشی کند. بعد از اجرای حدود ۲۰ درصد از پروژه گازکشی، دولت دستور توقف عملیات گاز کشی را داد و این عمل با مخالفت شدید مردم رو به رو شد و مردم دلایل اتخاذ این تصمیم را جویا شدند. دولت آمریکا دلایل زیر را برای مردم ذکر کرد : ۱) با انجام گازکشی ما با دست خویش کل کشور را بمبگذاری میکنیم و کوچک ترین زلزله باعث فعال شدن این بمبها میشود. ۲)گازکشی هزینه بسیار بالایی برای کشور دارد. ۳)انرژی گاز بلاخره تمام میشود. ۴)استفاده از گاز برای کاربران خانگی خطرناک است. ۵) استفاده از گاز برای محیط زیست آلودگی دارد. دولت آمریکا مصوب کرد گاز را به نیروگاههای حرارتی تخصیص داده و با انرژی گاز، برق با قیمت پایین تولید کرده و در اختیار مردم قرار دهد که مزیتهای زیر را دارد: ۱) انرژی برق تقریبا بدون خطر میباشد و هیچ خطری برای زلزله ندارد. ۲) هزینه برق کشی بسیار کمتر از گازکشی است. ۳) وقتی مصرف و صرفهجویی انرژی گاز در نیروگاهها توسط متخصصین مدیریت شود، طول عمر ذخایر گاز چندین برابر میشود. ۴) استفاده از برق برای کاربران خانگی بسیار ساده تر از گاز است ( نصب یک بخاری برقی با بخاری گازی را مقایسه کنید). ۵) برق انرژی پاک است و آلودگی ندارد. ۶) با مصرف برق در مصرف آب هم صرفه جویی میشود. (اگر هر کولر آبی استاندارد در شبانه روز تقریبا ۲۰ لیتر آب مصرف کند، در ساختمانی که ۱۰ واحد وجود دارد ۲۰۰ لیتر و در کوچهای که ده ساختمان وجود دارد ۲۰۰۰ لیتر آب مصرف میشود). با برق ارزان میتوان از کولر گازی استفاده کرد و بدینوسیله در مصرف آب هم صرفهجویی میشود. ۷) با استفاده از برق کشی دچار خفگی بر اثر اتصالات نا مطمئن نمیشویم. امروز در آمریکا ۸۰ درصد کل کشور از برق استفاده میکنند و از بخاری و کولر و اجاق گاز و... برقی استفاده میشود. در حال حاضر ایران نمیتواند نیاز داخلی خود را تامین کند، به خصوص در ماههای سرد و گرم که مصرف انرژی به بالاترین حد خود میرسد. به طور معمول فاصله میان تولید و عرضه گاز به چالشی در فصل سرد سال تبدیل شده که نتیجه آن چیزی جز قطعی گاز صنایع و حتی بخش خانگی نیست. همانطور که بیان شد شاید بهتر وکم هزینه تر آن بود که بهجای گسترش روزافزون شبکه توزیع گاز طبیعی در کشور، نسبت به توزیع و گسترش شبکه برق که ساختارهای آن در اغلب جغرافیای جمعیتی کشور وجود داشت، اقدام میشد. از سوی دیگر افزایش مصرف گاز طبیعی در کشور بدون افزایش ظرفیت تولید این فرآورده با ارزش، معضلات بی شماری از قبیل تعطیلی کارخانهها و صنایع مصرف کننده گاز در فصول اوج مصرف را به دنبال داشته که تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کشور دارد. کمبود تولید گاز طبیعی باعث شده است که نیروگاهها، به ویژه برق و سایر زیرساختها، از انرژی نفت بیشتری برای جبران کمبود گاز طبیعی برای بخشهای مسکونی و تجاری استفاده کنند. ایران به دلیل تحریمها و نیاز به فناوری بیشتر، تنها سهم کمیاز ذخایر گاز طبیعی خود را تولید میکند. ایران حدود ۲۳ تا ۳۰ میلیون متر مکعب در روز (حدود ۵ درصد از مصرف کشور) گاز طبیعی از ترکمنستان وارد میکند. علاوه بر این، ایران اخیراً با خرید ۹ میلیون متر مکعب در روز از روسیه موافقت کرده است که بخشی از یک قرارداد سوآپ است به این معنی که ایران گاز از روسیه وارد میکند و با قرارداد خرید گاز با روسیه، مقدار مشخصی را به کشور دیگری تحویل میدهد. ایران با در دست داشتن ۱۸ درصد از ذخایر گاز جهان و همچنین موقعیت استراتژیک خود در بازار گاز میتوانست به عنوان یکی از بازیگران اصلی این بازار نقش آفرینی کند و به کمک صادرات گاز طبیعی روابط راهبردی بلندمدت با کشورهای طرف تقاضا ایجاد کند، اما همانگونه که بیان شد، عوامل مختلفی موجب شده است که کشور نتواند از این موهبت خدادادی استفاده بهینه کند.
در شرایط تحریمی و با توجه به کنوانسیون پاریس بهترین راهکار این است که اولا از ادامه گسترش شبکه لولهگذاری توزیع گاز برای خانوارها به دلایل ذکر شده در بالا، جلوگیری شود و در ثانی بعلت کمبود سرمایه، توسعه و بهرهبرداری میادین نفت وگاز را به بخش خضوصی واگذار کرد. ایران در سال ۲۰۱۶ به توافقنامه پاریس ملحق شد. اما هنوز به عنوان قانون در مجلس شورای اسلامیتصویب نشده است. به دلیل تحریمها، ایران نگران است که نتواند به اهداف توافق شده در توافقنامه مذکور، دست یابد. اگر تحریمها برداشته شود، کاهش مصرف نفت و افزایش صادرات نفت و فرآوردههای نفتی اتفاق میافتد. مطابق کنوانسیون پاریس، ایران دارای تعهدات داخلی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر خود است که با تعهدات بینالمللی خود همسو است؛ با این حال، به دلیل تحریمهای اعمال شده در چند دهه اخیر، اهداف فوق محقق نشده است و انتشار شدت انرژی افزایش یافته است. در حال حاضر دولت نسبت به تنظیم مقررات توسعه نفت و گاز طبیعی اقدام میکند که با توجه به وجود تحریمهای ظالمانه، کمتر شرکتهای نفت و گاز بینالمللی IOCهاInternational Oil Compan حاضر به سرمایهگذاری و بهرهبرداری در صنعت نفت و گاز ایران هستند و این موضوع علاوه بر عقبماندگی کشور در این خصوص، امکان استفاده از میادین مشترک نفت و گاز با کشورهای همجوار را نیز از بین میبرد و بهره لازم از آن کشورهای مذکور خواهد بود. در حال حاضر جدیدترین چارچوب قرارداد بالادستی نفت و گاز مدل IPC است که ترکیبی از خرید برگشت (قرارداد بالادستی سابق ایران) و قراردادهای اشتراک محصول (PSCs) است. طبق اصل ۴۵ قانون اساسی، مالکیت خارجی یا خصوصی بر منابع طبیعی در ایران ممنوع است.
بنابراین ذخایر نفت و گاز متعلق به عموم مردم است. حق مالکیت و حاکمیت منابع طبیعی به وزارت نفت واگذار شده است که در شرایط فعلی تغییر یا تعدیل منطقی این قانون به همراه تخصیص حداکثری انرژی گازی برای تولید برق و جایگزینی استفاده از برق در مصارف خانگی بهجای گاز، میتواند نجاتدهنده کشور برای استفاده از منابع خدادادی ذخایر نفت و گاز باشد، زیرا طبق ضوابط کنوانسیون پاریس تنها حدود ۲۷ سال فرصت استفاده از این ذخایر فسیلی وجود داشته و لازم است با بهرهبرداری و تبدیل آن زنجیره پایین دستی و همچنین سرمایهگذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر، موجب رشد و شکوفایی کشور را فراهم کرد. ایران قویترین زیرساخت انرژی سیاره زمین را دارد؛ چراکه هیچ کشوری دو سیستم توزیع انرژی موازی ندارد؛ یعنی ما هم سیستم توزیع برق و هم گاز را در کشور برای خانوار داریم؛ با همه اینها، داشتن دو سیستم توزیع انرژی، اصولا اتفاق خوبی نیست و این مهم، زمینه ساز بروز بسیاری از مشکلات در کشور نیز است؛ که برای رفع هر کدام، باید سالانه بودجه هنگفتی در نظر گرفته شود؛ حال برای رفع این مشکل راهکارهای فوق میتواند موثر باشد. این در حالی است که به جای توسعه مویرگی لولهکشی گاز در سطح کشور، این امکان فراهم بود که این گاز در اختیار نیروگاهها برای تولید برق به عنوان سوخت پاک قرار گیرد. در واقع، بهتر بود به جای لوله کشی گسترده گاز، این سوخت برای مصارف نیروگاهها به کار گرفته میشد و برق تولیدی در اختیار خانوارهای شهری و روستایی قرار میگرفت.