تاریخ انتشار :يکشنبه ۳ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۴۲
جالب است ۰
بررسی لایحه بودجه ۹۷ در بازار سرمایه‌ نشان می‌دهد، منابع و مخارج پیش‌بینی شده دولت برای سال ۱۳۹۷ که با رشد ۳.۷ درصدی همراه بوده و با انطباق آن با نرخ تورم بالای ۱۰ درصدی می‌توان گفت بودجه سال ۱۳۹۷، بودجه‌ای انبساطی نیست.
بودجه دخل و خرج دولت در ۱۳۹۷ انبساطی نیست
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین، بورس تهران در گزارش تطبیقی لایحه بودجه سال 1397 که به همت مهدی ذولفقاری در مدیریت تحقیق و توسعه این بازار گردآوری شده، به بررسی جایگاه بازار سرمایه پرداخته است.

بر اساس این گزارش ، بازار سرمایه به عنوان یکی از بازارهای معتبر مالی کشور در دو بعد کلان و خرد از قوانین بودجه کشور تأثیر می‌پذیرد. از منظر کلان، سیاست‌گذاری درامدی و هزینه‌ای دولت بر متغیرهای اقتصاد کلان اعم از تولید ناخالص داخلی، سرمایه‌گذاری، تورم و غیره تأثیر می‌گذارد و بازار سرمایه با توجه به ماهیت خود از نوسانات اقتصاد کلان تأثیر می‌پذیرد.

از منظر خرد، حضور دولت در بازار سرمایه از طریق تأمین مالی توسط ابزارهای مالی موجود در بازار سرمایه، واگذاری شرکت‌های دولتی و غیره می‌تواند تأثیر ملموسی بر نقش بازار سرمایه در اقتصاد بخش واقعی داشته باشد.

واگذاری دارایی‌های مالی و تحریک تورم

با بررسی آمارهای پیش‌بینی شده در سرفصل «واگذاری دارایی‌های مالی» لایحه بودجه سال 1397 مشاهده می‌شود که منابع حاصل از واگذاری دارایی‌های مالی با رشد 26.8 درصدی نسبت به قانون بودجه سال 1396 و رشد 53.8 درصدی نسبت به لایحه بودجه سال 1396 همراه است که مهم‌ترین دلایل این رشد افزایش 31.8 برابری منابع حاصل از استفاده از صندوق توسعه ملی، افزایش 3.13 برابر منابع حاصل از دریافت اصل وام‌ها و رشد 29.3 درصدی منابع حاصل از برگشتی پرداخت‌های سال‌های قبل است.

در بررسی تأثیر این رویداد در بازار سهام می‌توان بیان داشت که افزایش استقراض دولت از شبکه بانکی و افزایش قابل‌توجه آن از صندوق توسعه ملی موجب افزایش نقدینگی در کشور و در نتیجه موجب تحریک نرخ تورم خواهد شد.

به اعتقاد محققان بازارهای مالی و تحلیل گران اقتصادی با افزایش تورم و قیمت دارایی‌ها و املاک قیمت سهام در بورس از دو طریق افزایش قیمت ریالی املاک و مستغلات شرکت‌های پذیرفته شده بورس و سپس کاهش نرخ سود سپرده واقعی شبکه بانکی موجب جذاب شدن بازار سرمایه برای سهامداران خواهد شد.

با این وجود رشد نرخ تورم در کنار رکود نسبی در اقتصاد در میان‌مدت و بلندمدت موجب عدم بهبود فضای کسب‌وکار برای بخش واقعی اقتصاد خواهد شد که ممکن است عوارض ناخوشایندی برای اقتصاد و بازار سرمایه به وجود آورد.

بر اساس این گزارش، منابع حاصل از فروش و واگذاری انواع اوراق مالی و اسلامی با رشد 11.6 درصدی نسبت به قانون بودجه و رشد 18.5 درصدی نسبت به لایحه بودجه سال 1396 حاکی از توسعه بازار سرمایه در بخش بازار بدهی است که در سال‌های اخیر کانون توجه دولتمردان برای تأمین مالی بخشی از مصارف بودجه قرار گرفته است.

منابع حاصل از فروش اسناد خزانه بدون تغییر نسبت به قانون بودجه سال 1396 به میزان 9.5 هزار میلیارد تومان درنظر گرفته شده است، اما عرضه سایر اوراق مالی اسلامی نظیر اوراق اجاره، اوراق مشارکت و غیره با رشد 30 درصدی به میزان 26 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده که بیانگر تنوع‌ ابزارهای مالی در بازار بدهی است.

همانند لایحه بودجه سال 1396،در سرفصل قانون بودجه 1396 بندی تحت عنوان «انتشار اوراق اسلامی جهت بازپرداخت اصلی و سود اوراق سررسید شده در سال 1396» اضافه شده که به دولت اجازه انتشار اوراق اسلامی بیشتری را می‌دهد.

اگرچه بر اساس اعداد جدول مربوط به سرفصل واگذاری دارایی‌های مالی مبلغی ارائه نشده، اما با بررسی تبصره‌های ماده واحده لایحه بودجه مشاهده می‌شود که در بند «ح» و «ی» تبصره 4 ماده واحده به دولت و شرکت ملی نفت ایران اجازه داده می‌شود به منظور بازپرداخت اصلی و سود اوراق سررسید شده به ترتیب اقدام به انتشار 5 هزار میلیارد تومان و 3 میلیارد دلار اوراق اسلامی و اوراق مالی ارزی- ریالی منتشر کنند.

بنابراین با اضافه نمودن دو مورد فوق مشاهده می‌شود که میزان انتشار اوراق مالی اسلامی در سال 1397 می‌تواند به بیش از مبلغ مندرج در جداول اصلی لایحه پیشنهادی افزایش یابد بر این اساس با افزایش میزان انتشار اوراق مالی اسلامی در بازار سرمایه شاهد توسعه بیشتر ابزار بدهی در این بازار خواهیم بود.

نظر به عدم وجود بازار ثانویه برای اوراق تسویه خزانه، کاهش 40 درصدی انتشار اوراق تسویه خزانه تأثیر مستقیمی بر بازار سرمایه ندارد. این اوراق صرفاً برای تهاتر بدهی با مطالبات دولت انجام می‌گیرد.

با این وجود با توجه به آنکه این اوراق برای تهاتر بدهی دولت می‌تواند بر عملکرد گروهی از شرکت‌های پیمانکاری مؤثر باشد، کاهش معنادار انتشار انها می‌تواند به‌طور غیرمستقیم بازار سرمایه را متأثر سازد.

تداوم سیاست کاهش خصوصی سازی شرکت‌های دولتی

کاهش 39.4 درصدی منابع حاصل از واگذاری شرکت‌های دولتی نسبت به قانون بودجه سال 1396 می‌تواند نشان‌دهنده کاهش روند خصوصی‌سازی باشد، هرچند اظهارنظر قطعی در مورد تأثیر آن بر بازار سرمایه نیازمند اطلاع دقیق‌تر از برنامه واگذاری شرکت‌های دولتی است.

فرایند کاهش خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی یکی از استراتژی‌های مهم دولت طی سال‌های اخیر بوده است.

با توجه به رشد 3.7 درصدی بودجه کل کشور از یکسو و هدف‌گذاری دولت برای رشد اقتصادی 7 درصدی برای سال پیشرو به نظر می‌رسد دولت به دنبال کوچک‌سازی خود در اقتصاد کشور است.

در صورت تحقق رشد 7 درصد اقتصاد و رشد 3.7 درصدی بودجه کل با یک تقریب ساده اندازه دولت در سال آتی 3.3 درصد کاهش خواهد یافت و این به مفهوم افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد می‌باشد.

نتایج تحقیقات دانشگاهی نشان می‌دهد، با افزایش حضور بخش خصوصی در اقتصاد و کاهش اندازه دولت، اقتصاد کشورها در میان‌مدت و بلندمدت در مسیر رونق قرار می‌گیرند و بدون تردید، بهبود وضعیت اقتصاد کلان موجب بهبود عملکرد بورس اوراق بهادار خواهد شد که از این منظر کاهش سهم دولت می‌تواند اتفاق خوبی برای کل اقتصاد به شمار آید.

تملک دارایی‌های سرمایه‌ای و کاهش سرمایه گذاری دولت بر بخش مسکن

در سرفصل تملک دارایی‌های سرمایه‌ای، تملک «ساختمان و سایر مستحدثات» با افت 8.27 درصدی مواجه بوده که این امر حکایت از چرخش کامل استراتژی حمایت‌گرانه دولت از بخش ساختمان در بودجه سال 1396 به عدم‌حمایت از این بخش در سال 1397 است.

با این وجود، با توجه به رونق مناسب بخش مسکن که می‌توان بخشی از آن را به سیاست‌های حمایت‌گرانه دولت از بخش مسکن نسبت داد در سال جاری و پیش‌بینی تداوم رونق این بخش در سال آتی با توجه به افزایش احتمالی تورم در سال آتی به نظر می‌رسد کاهش سرمایه‌گذاری دولت در بخش مسکن تأثیر منفی چندانی بر رونق بخش مسکن نگذارد.

کما این‌که کاهش سرمایه‌گذاری دولت می‌تواند سهم بخش خصوصی در بازار مسکن و مستحدثات را افزایش و این بازار را به سمت بازار رقابتی انتقال دهد که این امر به نوبه‌ خود می‌تواند آینده‌ روشن‌تری برای بنگاه‌هایی که در بخش مسکن و ساخت‌وساز فعالیت می‌کنند، را به تصویر بکشد.

تغییر استراتژی دولت در سرمایه‌گذاری در بخش ماشین‌آلات و تجهیزات نیز کاملاً ملموس است. درواقع اگرچه در بودجه سال 1396 سرمایه‌گذاری دولت در بخش ماشین‌الات و تجهیزات با افت 35.75 درصدی همراه بود، اما در لایحه بودجه سال 1397 سرمایه‌گذاری دولت در این بخش با رشد 11.16 درصدی همراه خواهد بود، بنابراین با لحاظ تورم بالای 10 درصد برای سال پیش رو سرمایه‌گذاری واقعی دولت در ماشین‌آلات و تجهیزات رشد چندانی نداشته باشد.

بنابراین ازآنجایی‌که دولت همیشه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین متقاضیان ماشین‌الات و محصولات صنعتی تولید شده در داخل به‌حساب می‌آمد، عدم‌تغییر واقعی تقاضای این مشتری بزرگ موجب عدم رونق محسوس در بازار محصولات مذکور و عدم رونق وضعیت کسب‌وکار بنگاه‌هایی خواهد بود که در کشور به عنوان تامین‌کنندگان نیازهای بخش دولت فعالیت می‌کردند.

در سرفصل تملک دارایی‌های سرمایه‌ای، تملک «سایر دارایی‌های ثابت» و «سایر دارایی‌های تولید نشده» به ترتیب با رشد 69.39- و 14.72 درصدی همراه است. با توجه به کلی بودن عنوان این دو بخش نمی‌توان اظهارنظر شفافی در خصوص نوع صنایع هدف داشت.

بودجه عمرانی آب رفت

در مالیه عمومی، تملک دارایی‌های سرمایه‌ای به منزله بودجه عمرانی دولت تلقی می‌شود، بنابراین کاهش 15.32 درصدی نسبت به قانون بودجه 1396 تملک دارایی‌های سرمایه‌ای به منزله کاهش بودجه عمرانی تلقی می‌شود و می‌تواند اثر منفی بر بازار سرمایه داشته باشد.

زیرا دولت به عنوان یکی از مشتریان بزرگ پیمانکاران و عرضه‌کنندگان محصولات داخلی بشمار می‌آید و کاهش تقاضای داخلی موجب عدم رونق وضعیت مالی شرکت‌ها، پیمانکاران و عرضه‌کنندگان داخلی محصولات باشد.

از سوی دیگر کاهش بودجه عمرانی با اثرگذاری منفی بر وضعیت سرمایه‌گذاری در سطح کشور موجب کاهش رشد اقتصادی کشور شده و وضعیت نامناسب اقتصاد کلان به صورت غیرمستقیم بر عملکرد بازار سرمایه می‌تواند تأثیر منفی بگذارد.

به اعتقاد برخی محققان، سرمایه‌گذاری مولد دولت شامل سرمایه‌گذاری دولت در بخش‌های ساختمان و سایر مستحدثات، ماشین‌الات و تجهیزات و بخش سایر دارایی‌های ثابت معرف بودجه عمرانی واقعی است و سرمایه‌گذاری در سایر دارایی‌ها نظیر خرید فلزات گران‌بها قابل‌قبول نیست.

با این وجود رقم سرمایه‌گذاری مولد دولت نیز در لایحه پیشنهادی سال 1397 با افت 14.1 درصدی نسبت به قانون بودجه 1396 و 5.3 درصدی نسبت به لایحه بودجه 1396 درصدی همراه بوده است و از این منظر نیز شاهد کاهش بودجه عمرانی هستیم.

با این وجود در لایحه بودجه سال 1397 یک تغییر اساسی در ساختار کلی بودجه روی داده که در بخش مصارف، هزینه‌های صرف شده از محل درامدهای اختصاصی دولت به دو دسته مصارف هزینه‌ای و مصارف سرمایه‌ای تقسیم شده است.

اگر مصارف سرمایه‌ای ناشی از درامدهای اختصاصی دولت معادل 13.3 هزار میلیارد تومان صرف سرمایه‌گذاری شود، به‌گونه‌ای که بودجه عمرانی دولت با جمع تملک دارایی‌های سرمایه‌ای و مصارف سرمایه‌ای ناشی از درامدهای اختصاصی به 73.74 هزار میلیارد تومان برسد، می‌توان بیان داشت که بودجه عمرانی لایحه پیشنهادی سال 1397 در حدود 3.3 درصد نسبت به قانون بودجه سال 1396 رشد داشته است.

با فرض اینکه کلیه درآمدهای اختصاصی دولت در سال 1396 صرف هزینه‌های غیرعمرانی می‌شود، اما با توجه به تورم بالای 10 درصد در سال پیش رو، عدد واقعی بودجه عمرانی نیز رشد منفی را نشان می‌دهد.

قیمت نفت و دورنمای خاکستری پالایشی‌ها

بر اساس این گزارش ، جزئیات قانون بودجه سال 1396 نشان می‌دهد که قیمت نفت خام صادراتی کشور در لایحه بودجه سال 1397 در حدود 50 دلار پیش‌بینی شده است که معادل با رقم پیش‌بینی شده در قانون بودجه سال 1396 است.

با این وجود منابع حاصل از نفت و فراورده‌های نفتی در لایحه پیشنهادی نسبت به رقم مصوب سال 1396 با افت 11.3 و نسبت به رقم مندرج در لایحه بودجه 1396 با افت 9.07 درصدی مواجه شده است که بیانگر کاهش حجم صادرات نفت خام در سال آتی خواهد بود.

با کاهش در سطح ذخایر نفت خام که در سال‌های دوران تحریم نفتی ذخیره شده بود، تعمیر اساسی برخی چاه‌های نفت و کاهش بهره‌وری برخی دیگر به دلیل قدمت بالا فرایند کاهش صادرات نفت در ماه‌های اخیر نیز برجسته شده است.

کاهش 25 درصدی صادرات نفت به کره جنوبی و کاهش 50 درصدی نفت به هند نمونه‌ بارز کاهش صادرات نفت در ماه‌های اخیر به شمار می‌آید.

با توجه به وابستگی اقتصاد کشور به درامدهای نفتی، کاهش درامدهای مذکور موجب افت وضعیت کلی اقتصادی به ویژه تولید ناخالص داخلی در کوتاه مدت می‌شود و علاوه بر اثرات سیستماتیک بر کل بازار سرمایه، موجب کاهش درامد و سود شرکت‌های بورسی فعال در حوزه نفت و پالایشی و در نتیجه تضعیف وضعیت مالی این شرکت‌ها می‌شود، اما در بلندمدت، کاهش وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی زمینه‌ساز رشد پایدار در اقتصاد می‌شود که می‌تواند منجر به ایجاد تنوع در فعالیت‌های اقتصادی شود.

نوسان نرخ ارز زیر سایه تورم

در جزئیات لایحه بودجه سال 1397 نرخ تسعیر ارز در سال آتی در حدود 3500 تومان پیش‌بینی شده است که حاکی از رشد 6.06 درصدی نسبت به قانون بودجه سال 1396 است. نرخ تسعیر ارز در قانون بودجه سال 1396 معادل 3300 تومان لحاظ شده بود.

صرف‌نظر از سیاست‌گذاری بانک مرکزی در خصوصی یکسان‌سازی نرخ ارز در سال آتی، رقم پیشنهادشده نرخ ارز برای سال آینده در حالی 3500 تومان پیش‌بینی شده است که در حال حاضر قیمت نرخ ارز در بازار آزاد ایران بیش از 4200 تومان می‌باشد و با توجه به تورم پیش رو، به اعتقاد برخی کارشناسان بازار ارز، امکان تداوم روند افزایش نرخ ارز در سال آتی دور از ذهن نیست.

با این وجود عدم تعدیل نرخ ارز با تورم حدود 10 درصدی و استمرار به تثبیت آن ممکن است منجر به افزایش اعتماد به سیاست‌های ارزی کشور و افزایش ضریب امنیت سرمایه‌گذاری و تولید در اقتصاد شود و اثر مثبتی بر عملکرد مالی شرکت‌های بورسی داشته باشد.

با این وجود تورم بالای 10 درصدی در نرخ ارز طی یک سال گذشته و تعدیل محدود آن در بودجه سنواتی حکایت از اصرار دولت به نظام تثبیت ارزی دارد. هر چند که نرخ‌های بازاری ارز در حال حاضر و چشم‌انداز آتی آن، حاکی از واقعیتی دیگر است و موفقیت سیاست ارزی مذکور را با تردید مواجه می‌سازد.

در مجموع افزایش نرخ ارز می‌تواند موجب افزایش درامد ریالی شرکت‌های صادرکننده محصولات داخلی نظیر شرکتی‌های صادرکننده فراورده‌های نفتی، مواد معدنی و فلزات اساسی و کاهش درامد شرکت‌هایی که بخش عمده ای از تجهیزات و مواد اولیه خود را وارد می‌کنند نظیر شرکت‌های خودروسازی شود.

از سوی دیگر به اعتقاد برخی محققین افزایش نرخ ارز با یک وقفه زمانی چند ماهه منجر به افزایش تورم می‌شود و ازاین‌رو شرکت‌هایی که در بخش تجارت خارجی فعال نیستند، به دلیل تاثیرات تورمی ناشی از افزایش نرخ ارز از این رویداد تأثیر می‌پذیرند.

علاوه بر اوراق مالی اسلامی ذکر شده در سرفصل واگذاری دارایی مالی، در برخی تبصره‌های قانون بودجه نظیر بند (ب) تبصره (5)، بند (ط) تبصره (5) دولت مجاز به انتشار اوراق ارزی نیز شده است.

ازاین‌رو انتشار اوراق مالی اسلامی ارزی در کنار اوراق مالی اسلامی ریالی موجب تنوع بیشتر بازار ابزار مالی با درامد ثابت می‌شود. در صورت امکان عرضه‌ این اوراق به شرط انتشار در بازارهای اوراق بهادار داخلی، اوراق یادشده می‌توانند کمک بزرگی به جذب سرمایه‌گذاران خارجی به بازار سرمایه ایران داشته و زمینه سرمایه‌گذاری آن‌ها در سایر اوراق بهادار ایرانی را فراهم کند.

با بررسی ساختار کلی لایحه بودجه سال 1397 و مقایسه آن با قانون بودجه سال 1396 مشاهده می‌شود که منابع و مخارج پیش‌بینی شده دولت برای سال 1397 که با رشد 3.7 درصدی همراه بوده و با انطباق آن با نرخ تورم بالای 10 درصدی می‌توان بیان داشت، بودجه سال 1397، بودجه‌ای انبساطی نمی‌باشد.

بر اساس این گزارش، منابع و مصارف لایحه بودجه سال 1397 نسبت به لایحه پیشنهادی آن در سال 1396 با رشد 10.1 درصدی و نسبت به قانون بودجه سال 1396 با رشد 3.68 درصدی همراه بوده است.

با بررسی ترکیب منابع بودجه مشاهده می‌شود که دولت اتکای بیشتری به تسهیلات دریافتی از شبکه بانکی ، صندوق توسعه ملی ، درامدهای عمومی و تکیه‌ کمتری به واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای و شرکت‌های دولتی داشته است.

همچنین ثبات نسبی درامدهای عمومی، درامدهای مالیاتی و افت محسوس منابع شرکت‌های دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت و بانک‌ها با لحاظ نرخ تورم قابل‌توجه است.

بررسی سهم منابع بودجه‌ای در لایحه بودجه سال 1397 و مقایسه آن با قانون بودجه سال 1396 نشان می‌دهد سهم درامدهای نفتی از منابع بودجه کل کشور از 9.88 درصد در قانون بودجه سال 1396 به 8.45 درصد در لایحه بودجه سال 1397 کاهش یافته است.

از سوی دیگر سهم درامدهای مالیاتی نیز از 10.1 درصد در قانون بودجه سال 1396 به 10.77 درصد در لایحه بودجه سال 1397 افزایش یافته است.

گفتنی است سهم درامدهای مالیاتی در قانون بودجه سال 1396نیز از سرفصل «درامدها» از 66.89 درصد به 66.55 کاهش یافت.

سهم منابع شرکت‌های دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت و بانک‌ها از منابع بودجه کل کشور در قانون بودجه سال 1396 از 69.46 درصد به 68.11 درصد کاهش یافته است.

همچنین سهم واگذاری شرکت‌های دولتی، انتشار اوراق مالی اسلامی و درامدهای اختصاصی دولت از 0.8، 2.9 و 4.52 درصد در قانون بودجه سال 1396 به ترتیب به 0.5، 3.2 و 4.75 درصد تغییر یافته است.

در سرفصل واگذاری دارایی‌های مالی، علی‌رغم اینکه حجم انتشار اوراق مالی اسلامی قابل‌عرضه در بازار سرمایه در لایحه بودجه سال 1397 با افزایش 18.46 درصدی یا 6 هزار میلیارد تومانی نسبت به لایحه بودجه 1396 همراه بوده، اما دولت می‌تواند علاوه بر این اوراق، اقدام به انتشار 50 هزار میلیارد ریال اوراق مالی اسلامی ریالی و 3 میلیارد دلار اوراق ارزی جهت بازپرداخت اصلی و سود اوراق سررسید شده در سال 1397 نماید.

در این سرفصل همچنین، واگذاری شرکت‌های دولتی به بخش خصوصی با کاهش 39.4 درصدی نسبت به قانون بودجه سال 1396 در نظر گرفته شده است.

در سرفصل لایحه بودجه 1397، تملک دارایی‌های سرمایه‌ای، سرمایه‌گذاری دولت در بخش ساختمان و سایر مستحدثات با افت 8.27 درصدی نسبت به لایحه بودجه سال 1396 و افت 15.86 درصدی نسبت به قانون بودجه سال 1397 همراه بود، به‌گونه‌ای که سهم این بخشی از کلی تملک دارایی‌های سرمایه‌ای در لایحه بودجه سال 1396 از 75 درصد به 72 درصد در لایحه بودجه سال 1397 کاهش یافته است.

از سوی دیگر سرمایه‌گذاری این نهاد در بخش ماشین‌الات و تجهیزات با رشد 11.16 درصدی نسبت به لایحه بودجه 1396 در نظر گرفته شده است، به‌گونه‌ای که سهم این بخشی از کل تملک دارایی‌های سرمایه‌ای در قانون بودجه سال 1396 از 15.78 درصد 17.87 درصد در لایحه بودجه سال 1397 افزایش یافته است.

در لایحه بودجه سال 1397، قیمت هر بشکه نفت خام بدون تغییر نسبت به قانون بودجه سال 1396، 50 دلار در نظر پیش‌بینی شده است. نرخ ارز نیز با رشد 6.06 درصدی از 3300 تومان در قانون بودجه سال 1396 به 3500 تومان در لایحه بودجه سال 1397 افزایش یافت.

از تحریک تورم تا نوسان قیمت سهام در بورس

بازار سرمایه همانند سایر بخش‌های اقتصادی به دلیل تأثیرپذیری از سیاست‌های مالی دولت در قالب بودجه و پیوند نزدیک با سرفصل‌های واگذاری دارایی‌های مالی، تملک دارایی‌های سرمایه‌ای و همچنین سیاست‌گذاری‌های بخشی و کلان، تأثیر قالب توجه ای از اقدامات اجرایی دولت می‌پذیرد.

می‌توان نتیجه گرفت که با افزایش قابل‌توجه تأمین مالی دولت از محل تسهیلات بانکی و صندوق توسعه ملی منجر به افزایش حجم نقدینگی در کشور و در نتیجه موجب تحریک نرخ تورم خواهد شد.

به اعتقاد محققین اقتصادی با افزایش تورم و قیمت ریالی دارایی‌ها و املاک، قیمت سهام در بورس از دو طریق افزایش قیمت ریالی املاک و مستغلات شرکت‌های پذیرفته شده بورس و کاهش نرخ سود سپرده واقعی شبکه بانکی موجب جذاب شدن بازار سرمایه برای سهامداران در کوتاه مدت خواهد شد.

با این وجود سرعت رشد نرخ تورم در کنار رکود نسبی در اقتصاد در میان‌مدت و بلندمدت موجب عدم بهبود فضای کسب‌وکار برای بخش واقعی اقتصاد خواهد شد که ممکن است عوارض ناخوشایندی برای اقتصاد و بازار سرمایه به وجود آورد.

با عدم‌ تغییر قیمت نفت خام صادراتی معادل 50 دلار در کنار کاهش حجم صادراتی و در نظر گرفتن رشد محدود 6.06 درصدی نرخ تسعیر ارز در لایحه بودجه سال 1397 انتظار می‌رود درامد شرکت‌های فعال در حوزه نفت و فراورده‌های نفتی افزایش محسوسی نداشته باشد.

ازاین‌رو با توجه به اینکه شرکت‌های این حوزه به عنوان یکی از بخش‌های پیشرو، سهم قابل‌توجهی از ارزش بازار سرمایه را دارد، انتظار می‌رود رونق بازار سرمایه به سایر بخش‌های پیشرو وابسته باشد.

با توجه به کاهش 4.1 درصدی سرمایه‌گذاری دولت در بخش ماشین‌آلات و تجهیزات نسبت به قانون بودجه سال 1396 انتظار بهبود بخش تولیدات ماشین‌الات صنعتی در سال آینده نمی‌رود.

افزایش محدود نرخ ارز تاثیرات متفاوتی بر وضعیت کسب‌وکار و در نتیجه قیمت سهام شرکت‌های بورسی دارد. شرکت‌هایی که بخش عمده‌ای از محصولات خود را صادر می‌کنند، با افزایش نرخ ارز، درآمد ریالی بالاتری کسب می‌کنند و شرکت‌هایی که بخش عمده‌ای از نهاده‌ها و کالاهای واسطه‌ای خود را وارد می‌کنند ، با افزایش هزینه تولید مواجه می‌شوند.

شرکت‌هایی که در تجارت خارجی سهم اندکی دارند، از اثرات تورمی افزایش نرخ ارز متأثر می‌شوند. با این وجود با واقعی سازی این نرخ با نرخ تورم می‌توان بیان داشت که نرخ واقعی ارز در سال آینده کاهش می‌یابد.

با توجه به افزایش 18.46 درصدی یا 6 هزار میلیارد تومان حجم انتشار اوراق تأمین مالی اسلامی قابل‌عرضه در بازار سرمایه، مشاهده می‌شود که سهم بازار سرمایه در تأمین مالی بخش واقعی اقتصاد صعودی بوده و انتظار می‌رود با انتشار این حجم از اوراق مالی اسلامی و متنوع سازی انها، بازار بدهی در سال آینده رونق بیشتر داشته باشد.

با توجه به کاهش حجم واگذاری شرکت‌های دولتی در سال آینده، تحلیل این سیاست‌گذاری تا حدودی دشوار است، زیرا اطلاعات کافی در خصوص اشکال‌ واگذاری شرکت‌های دولتی از طریق بازار سرمایه، مناقصه و غیره در دسترسی نیست. هرچند که عرضه شرکت‌های دولتی حتی در مقیاس نزولی می‌تواند در تقویت بازار اوراق بهادار مؤثر باشد.

https://sarmayegozarionline.ir/vdcf.vdciw6dc0giaw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

پیش بینی شما از شاخص بورس تا انتهای سال
بیش از دو میلیون
کمتر از دو میلیون
آخرین عناوین