باید فکر جذب سرمایه گذاری خارجی بود. این سرمایه گذاری خارجی هم نباید تنها در پول خلاصه شود، در بخش تکنولوژی هم با جذب سرمایه صورت بگیرد. اما برای جلب سرمایه گذاری، یک اعتماد سازی لازم است.
فریال مستوفی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در این باره نوشت: بزرگترین چالش در اقتصاد و بخش معدن، دخالت دولت است. تمام مشکلات از اینجا شروع می شود. اقتصاد باید به بخش خصوصی واگذار شود. تا زمانی که دولت به عنوان دخالت گر و کارفرما به میان میآید، مشکل هم ایجاد میشود. بررسیها نشان میدهد، کشورهایی موفق بودهاند که بخش خصوصی فعالتری داشته اند. چرا که هیچ وقت، دولت ها، تاجر و سرمایه گذاری خوبی نبوده است. دولت تنها باید زمینه را آماده کند تا بخش خصوصی به سرمایه گذاری تشویق شود. دولت نباید صاحب کارخانه فولاد و سیمان باشد. از طرفی دولت ها، همیشه به دنبال سودهای آنی بوده است. در صورتی که اگر این موارد درست شود، شاید در کوتاه مدت سود وجود نداشته باشد، اما در بلند مدت سود خواهد داشت و هم دولت و هم ملت از آن بهره می برند. اما در ایران همیشه دولت و ملت در چالش هستند. همیشه دولت آن سوی دیگر میز است و خیلی سلیقه ای عمل می کند. مسئولی به سلیقه خودش چیزی می گوید، نفر بعدی حرف دیگری میزند. البته سوای دولت یکی دیگر از مشکلات، نمایندگان مجلس هستند. چرا که به کرات دیده شده نماینده ای خواسته کاری انجام دهد، اما طرحی که معرفی کرده توجیه اقتصادی ندارد. از طرف دیگر، اگر قرار است طرحی سودآور باشد باید در بازه زمانی مشخص انجام شود. طرحی که قرار است سه ساله تمام شود، اما ۸ ساله تمام میشود دیگر از توجیه اقتصادی افتاده است.
ایران از پتانسیل بالای مواد معدنی برخوردار است. به عبارتی تقریبا تمام کانی ها را علاه بر نفت و گاز را در اختیار داریم، اما متاسفانه در همان مرحله اول، یعنی اکتشاف، خیلی عقب هستیم. البته در دو سال گذشته، ایمدرو قرار دادهایی با شرکت روسی منعقد کرد تا اکتشاف هایی انجام شود. از طرف دیگر، در کشور معدن هایی وجود دارد که از آن ها به خوبی استفاده نمی شود. مالکیت معادن بزرگ در اختیار دولت است، به همین دلیل آنها مجبور می شوند مواد معدنی شان را با نرخ های پایین به کارخانه های فولاد بفروشند. به همین دلیل این معادن دیگر سودآور نمی شوند. این یک چالش مهم است که یک صنعت را فدای صنعت دیگر میکنند. هرشرکتی و بخشی باید خودش به تنهایی سودآوری داشته باشد. به این ترتیب نباید اینگونه به این صنایع کمک شود. از زمان دارسی سعی کرده ایم تنها نفت استخراج کنیم و بفروشیم. متاسفانه در کانی و معادن هم همین روند را در پیش گرفته ایم. من هیچ وقت موافق صادرات مواد خام نبوده ام. چرا که حداقل باید ارزش افزوده به محصولات اضافه شود. حتی اگر به دلایلی قرار است این مواد خام صادر شود، حداقل باید درآمد حاصله از آن را صرف سرمایه گذاری در همان بخش کرد.
از سوی دیگر باید فکر جذب سرمایه گذاری خارجی بود. این سرمایه گذاری خارجی هم نباید تنها در پول خلاصه شود، در بخش تکنولوژی هم با جذب سرمایه صورت بگیرد. اما برای جلب سرمایه گذاری، یک اعتماد سازی لازم است. ولی در سال های اخیر نه تنها اعتماد سازی نکردیم، بلکه همان اعتماد قبلی را هم از دست دادیم. همچنین باید توجه کرد که با شعار نمی توان اعتماد جلب کرد، باید در عمل این موضوع نشان داده شود. از همین رو افرادی که با انتخابات به اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی راه پیدا می کنند، باید به جذب سرمایه گذاری و موارد چالش برانگیز آن توجه کنند.