به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری انلاین، هیچ کشوری در جهان تاکنون نتوانسته موارد تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری را به صفر برساند، اما برخی کشورهای توانسته اند با طراحی و اجرای راهکارهای مختلف وقوع این تخلفات تا حد ممکن کاهش دهند.
تقلب مالی (Fraud)، فساد مالی (Corruption) و رشوهخواری (Bribery) پدیدههای شوم و مخربی در فعالیتهای اقتصادی هستند که در همه کشورهای جهان بدون استثناء دیده میشوند. حتی کشورهایی از جمله استرالیا، نیوزلند، کانادا، و کشورهای اسکاندیناوی (فنلاند، سوئد، و نروژ) که از آنها به عنوان پاکترین کشورهای جهان از این حیث یاد میشود نیز از گزند این پدیدههای شوم و مخرب مصون و در امان نیستند.
به عنوان مثال، بخش استرالیایی موسسه حسابداری KPMG (چهارمین موسسه بزرگ حسابداری جهان) در سال 2012 گزارشی را از یافتههای تحقیق خود درباره تقلب مالی، رشوهخواری، و فساد مالی در استرالیا و نیوزلند در بازه زمانی 2010 تا 2012 منتشر کرد که خواندن آن برای علاقهمندان خالی از لطف نیست و گویای این واقعیت است که حتی پاکترین کشورهای جهان نیز از وقوع این پدیدههای ناخوشایند در امان نیستند.
اما واقعیت مهم دیگر این است؛ با وجود این که در هیچ کشور جهان تا کنون نتوانستهاند موارد تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری را به صفر برسانند، ولی با طراحی و اجرای راهکارهای مختلفی توانستهاند وقوع این تخلفات را تا حد ممکن کاهش دهند. در این ارتباط، مهمترین اصل این است که اراده جمعی (هم حاکمیتی و هم مردمی) برای مبارزه با تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری وجود داشته باشد.
در این یادداشت، به اثربخشترین سازوکار مبارزه با این پدیدههای شوم و مخرب اشارهای گذرا خواهد شد؛ سازوکاری که در متون تخصصی ضدتقلب جهان از آن با عنوان «افشاگری» (Whistle Blowing) یاد میشود.
** Whistle Blowing چیست؟
بیشتر خواننده این یادداشت حتماً 'نورمن ویزدوم' (کمدین نامدار انگلیسی) را در آن فیلم مشهورش به یاد دارند که لباس پلیس به تن داشت و به درخواست کودکانی که فوتبال بازی میکردند داوری بازی آنان را پذیرفت. سپس، دمیدنهای (Blowing) پیدرپی او در سوت (Whistle) ویژه پلیس انگلستان حین داوری باعث شد تا پلیسهای گشتی دیگر شهر هم شروع کنند به سوت زدن و در عرض چند دقیقه پس از آن، لشگری از پلیسها در شهر به دنبال دزد بودند!!
این تصویر هر چند کمدی و آمیخته با طنز است؛ ولی بهترین مثال برای نشان دادن مفهوم Whistle Blowing یا «افشاگری» تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری است. در واقع، ورود این اصطلاح در ادبیات ضدتقلب جهان از همین سازوکار مورد استفاده توسط پلیس انگلستان در باخبر کردن دیگر همکارانشان از وجود افراد خلافکار در شهر اقتباس شده است. پلیسهای گشتی انگلستان بر پایه یک سنت قدیمی هنگام برخورد با یک فرد خلافکار در شهر، همزمان با تعقیب وی، در سوت (whistle) خود میدمیدند (blowing)، تا با اطلاعدادن به دیگر همکاران خود، آن خلافکار را راحتتر دستگیر کنند.
بر این مبنا، امروزه در ادبیات ضدتقلب، «افشاگر» (whistle-blower) شخصیتی حقیقی (مثل، کارکنان و مشتریان شرکتها و سازمانهای بخش خصوصی و دولتی، خبرنگاران، و عموم مردم) یا شخصیتی حقوقی (مثل، سازمانهای مردمنهاد، رسانههای گروهی، کمپینها و ...) است که افکار عمومی یا مقامات صلاحیتدار را از وجود شخص (یا اشخاص) متخلف یا فعالیتهای متخلفانه در بخش دولتی، عمومی، یا خصوصی آگاه میکند. فعالیتهای متخلفانه نیز طیف گستردهای از کارهای غیرقانونی، زیر پا گذاشتن مقررات، و تهدید منافع عمومی یا خصوصی، از جمله، تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری را در برمیگیرد.
** اهمیت افشاگری
طبق گزارش دوسالانه انجمن بازرسان رسمی تقلب (ACFE) با عنوان «گزارش به ملتها درباره تقلب و سوءاستفاده شغلی» (2016) که معتبرترین و گستردهترین تحقیقات تقلبپژوهی در سطح بینالمللی محسوب میشود، به رغم وجود سازوکارهای گوناگونی که برای پیشگیری و کشف تقلب در شرکتها و سازمانها وجود دارد؛ از جمله، حسابرسی داخلی، حسابرسی مستقل، کنترلهای داخلی، و سازوکارهای دیگر؛ هنوز هم، افشاگری نخستین راه کشف تقلب در شرکتها و سازمانهای سرتاسر جهان است.
طبق این گزارش (2016)، نزدیک به 40 درصد از موارد تقلبی که در بازه زمانی مورد مطالعه این گزارش کشف شدهاند، از طریق خبررسانی یک کارمند، فروشنده یا دیگر افشاگران برملا شدهاند. این مقدار در گزارش 2014 و 2012 این انجمن نیز به ترتیب 42 و 43 درصد بودند.
نکته با اهمیت دیگر این است که طبق همان گزارش، در شرکتها و سازمانهایی که دورههای آموزشی آگاهی از تقلب را برای کارکنان اجرا میکنند، بیش از نیمی از زیانهای تقلب کاهش مییابند. در واقع، کارشناسان ضدتقلب با تکیه بر آمار متکی بر تحقیقات انجامشده در سطح بینالمللی بر این باورند که بیشتر کارکنان آموزشدیده هنگام روبروشدن با موارد مشکوک به تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری، در صورتی که مسیرهای مناسبی نیز برای افشاگری وجود داشته باشد، این موارد را گزارش میکنند.
جالب است بدانیم، طبق همین گزارش، شرکتها و سازمانها به طور میانگین هر سال دستکم پنج درصد از درآمد خود را در اثر تقلبهای مالی از دست میدهند. بنابراین، طبق یافته فوق، شرکتها و سازمانها میتوانند با آموزش کارکنان خود برای گزارش موارد مشکوک به تقلب مالی و تعبیه کردن سازوکارهای دریافت این اخبار و گزارشها دستکم 2.5 درصد از درآمد سالیانه خودشان را از گزند متقلبان حفظ کنند. به عنوان مثال، یک بانک ایرانی را در نظر بگیرید که نزدیک به 20 هزار میلیارد ریال در سال درآمد دارد. مدیران این بانک از این طریق میتوانند به طور میانگین هر سال دستکم حدود 500 میلیارد ریال از خسارتهای تقلبهای مالی را در بانک تحت مدیریت خود کاهش بدهند. حالا بگذریم که بعضی از کارشناسان معتقدند که این اعداد برای کشورهای کمتر توسعه یافته به مراتب بیشتر و با اهمیتتر از این مبالغ میانگین جهانی است.
** خطوط تلفنی داغ (Hotlines): متداولترین سازوکار دریافت اطلاعات از افشاگران
اختصاص و ترویج یک شماره تلفن اضطراری برای افشاگری موارد تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری که در متون تخصصی ضدتقلب از آن با اصطلاح «خطوط داغ» (Hotlines) یاد میشود، یکی از مهمترین سازوکارهای کشف اولیه موارد تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری است که در هر شرکت و سازمانی میتوان آن را با کمترین هزینهای اختصاص داد و بین افشاگران بالقوه ترویج کرد.
در زمینه راهاندازی خطوط تلفنی داغ، مهمترین و کلیدیترین نکته این است که به روشهای مختلف این اطمینان در تماسگیرندگان ایجاد شود که تحت هر شرایطی ناشناس خواهند ماند. این اطمینان راهی را پیش روی همه کارکنان و اشخاص بیرون از شرکتها و سازمانها قرار میدهد تا بتوانند موارد مشکوک به تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری را بدون کوچکترین هراسی از واکنشهای تلافیجویانه و انتقامجویانه به مدیریت شرکتها و سازمانها گزارش کنند.
راه سادهتر و کمهزینهتر این است که سامانه دریافت این پیامها به صورت به اصطلاح «منشی تلفنی» (دستگاههای اپراتور) باشد. مزیت این روش، علاوه بر سادگی و هزینه کم، این است که فرد تماسگیرنده بدون نگرانی از مواجهه با پرسشهای اپراتور تلفن، میتواند پیام خود را بگذارد. ولی عیب بزرگ این روش این است که ممکن است اطلاعات دریافتی به قدری ناقص باشند که قابلیت استفاده بسیار ناچیز یا حتی غیرممکنی در کشف موارد گزارششده داشته باشد.
به همین دلیل، راه مناسبتر این است که افراد آموزشدیدهای کار پاسخگویی به این تماسها را انجام دهند. به عنوان مثال، با توجه به این که افشاگران اغلب هنگام تماس با خطوط تلفنی داغ دلواپس و دستپاچه هستند، کارکنانی که به این تماس ها پاسخ می دهند باید بسیار محتاط باشند تا از ایجاد نگرانی مضاعف در تماسگیرندگان خودداری کنند. زیرا این قبیل برخوردها ممکن است موجب اضطراب یا ترس تماسگیرندگان شود و ناگهان تماس را قطع کنند. در واقع، کارکنانی که به این تماس ها پاسخ می دهند باید این مهارت را داشته باشند که با زبان دوستانه و بدون ترساندن تماسگیرندگان بتوانند پاسخها را از زیر زبان آنان بیرون بکشند. آنان از همان لحظههای نخست تماس باید با لحنی دلگرمکننده و برانگیزاننده به افراد تماسگیرنده احترام بگذارند، در آنان اطمینان به وجود بیاورند، و برای شنیدن اطلاعات آنان از خود بردباری نشان دهند.
در این ارتباط، رهنمودهای مشخصی نیز در متون تخصصی در سه گروه: (1) روانشناسی برخورد با افشاگران (ایجاد اطمینان؛ و ترغیب به ارائه اطلاعات اثربخش)؛ (2) گروهبندی تماسها؛ و (3) پالایش تماسها، وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
به تماس گیرنده اطمینان داده شود این تماس محرمانه است و به او گفته شود هیچ الزامی برای شناختهشدن در هیچ زمانی وجود ندارد. مگر این که تماسگیرنده داوطلبانه بخواهد خود را معرفی کند.
زمان و تاریخ تماس ثبت شود.
نام، شماره شناسایی و محل پاسخدهنده ثبت شود.
یک شماره شناسه به تماسگیرنده اختصاص داده شود.
از تماس گیرنده پرسیده شود که آیا یکی از کارکنان، فروشندگان، پیمانکاران، یا مشتریان است، یا فرد دیگری است.
تماس گیرنده ترغیب شود تا جایی که میتواند جزئیات بیشتری از آن رویداد مشکوک به تقلب مالی، فساد مالی یا رشوهخواری بیان کند.
از تماس گیرنده پرسیده شود چگونه از این رویداد آگاه شده است.
بفهمید چه افرادی در این رویداد درگیر بودهاند. نامها، عناوین شغلی، نشانیها و هر اطلاعات تماس دیگری را که تماسگیرنده ممکن است داشته باشد از وی بپرسید.
متوجه شوید این رویداد کی اتفاق افتاده است و آیا هنوز در حال انجام است.
درباره هرگونه شواهد فیزیکی یا الکترونیکی که ممکن است تماس¬گیرنده داشته باشد و بطور مستقیم مربوط به این رویداد باشد بپرسید.
به تماس گیرنده بگویید هر چند که ممکن است وی در آینده نیز فرصتی پیدا کند تا اطلاعات بیشتری بدهد ولی به صلاح است که در همین تماس اول تا جایی که میتواند جزئیات بیشتری را با شما در میان بگذارد، تا سازمان بتواند بهطور اثربخش این تماس را پیگیری کند.
** محافظت از افشاگران
با توجه به این که در موارد تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری عمدتاً پای مبالغ هنگفت و منافع سرشاری در میان است؛ به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان ضدتقلب ورود به عرصه مبارزه با تقلب مالی، فساد مالی و رشوهخواری را به جنگی تمامعیار تشبیه کردهاند که سربازان و سرداران حاضر در هر دو جبهه این نبرد جانانه با یکدیگر پیکار میکنند. بنابراین، افشاگران در هر جای دنیا که در سوت خود بدمند تا فرد یا گروه متخلفی را رسوا کنند ممکن است با واکنشهای تلافیجویانه گوناگون و گاهی مرگبار روبرو شوند. به همین دلیل، در بیشتر کشورهای توسعهیافته قوانین و سازوکارهای اطمینانبخشی برای محافظت از افشاگران در برابر اقدامات تلافیجویانه وجود دارد.
** تشویق افشاگران
«لری کرامبلی»، تقلبپژوه آمریکایی، جمله معروفی دارد که میگوید: «تقلب مثل موریانه بنیان سازمان را میخورد». به همین دلیل، در کشورهای توسعهیافته علاوه بر محافظت از افشاگران در برابر اقدامات تلافیجویانه، پاداشهای نقدی هنگفتی (گاه تا 30 درصد مبلغ مورد افشاء شده) نیز در پاسداشت افشاگری به آنان اعطا میشود و با این افراد همانند قهرمانان ملی رفتار میشود. زیرا این افراد را در واقع محافظان و پاسداران منافع عمومی و بنیانهای اقتصادی و حتی امنیتی کشورهای خود میدانند.
به عنوان مثال، در سال 2002 سه بانوی افشاگر، با تیتر «افشاگران» توسط مجله «تایم» به عنوان شخصیت سال برگزیده شدند. این بانوان عبارت بودند از:
(1) «شرون وتکینز»، معاون توسعه شرکتی شرکت «انرون»، که رسوایی مالی این غول فعال در بخش انرژی جهان را برملا کرد. این رسوایی مالی تاریخی علاوه بر این که موجب فروپاشی یکی از پنج موسسه بزرگ حسابرسی جهان (آرتور اندرسن) شد و به وقوع یک زلزله در حرفه حسابداری و حسابرسی جهان تشبیه شد؛ سرمنشاء اصلاحات بسیار گسترده و بنیادی در نظام گزارشگری مالی، حسابرسی و راهبری شرکتی آمریکا و حتی جهان قرار گرفت.
(2) «سینتیا کوپر»، که مدیریت گروهی از حسابرسان داخلی شرکت مخابراتی «وردکام» آمریکا را برعهده داشت. این گروه بطور پنهانی و گاهی تا پاسی از شب به بازرسی تقلب مالی آن شرکت مشغول بودند و سرانجام کوپر این تقلب مالی را افشا کردند. مبلغ آن تقلب نزدیک به 3.8 میلیارد دلار بود و در آن زمان بزرگترین تقلب مالی تاریخ آمریکا بهشمار میرفت.
(3) «کالین راولی»، رییس اداره مشاوره حقوقی FBI ایالت مینیاپلیس آمریکا که افشاگری وی در خصوص برخی فسادها در آن سازمان موجب تجدیدساختار آن و ایجاد یک اداره امنیتی جدید در آن شد.